- کارشناسی داوری دیدار استقلال - آلومینیوم اراک : گل بلانکو از خط گذشت!؟ (+ عکس و ویدئو)
- آقای دبیر! مردم انتخاب میکنند چه کسی پهلوانشان باشد و چه کسی کریم شیرهای! / چرا از محبوبیت رسول خادم عصبانی هستی!؟
- قطامِ سریال امام علی(ع) در 51 سالگی و در فرانسه / زندگینامه و کارنامه هنری ویشکا آسایش + تصاویر
- عربستان سعودی «با این دختر» برای اولین بار به مسابقه دختر شایسته جهان میرود + عکس
- خاطره آقای همساده از «بده بزنیم» در گفتگو با پشه و ایرج طهماسب! (ویدئو)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
سام سکوتی بداغ
نوانديش:
قربان ابراهیمی کجا و قربانی ما کجا!
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟
قطعا آقای حافظ بنده را به دلیل دست بردن در شعرش خواهند بخشید زیرا که ایشان هم کم قربانی نکردند کلمات را در مسیر اندیشه و بنابر نظر و قول خودشان شانه ای در دست از هر فرصتی برای مرتب کردن زلف سخن استفاده کردند تا پرده از رخ اندیشه بر گیرند و بیننده مجذوب زیبایی آن شود.
داستان قربانی کردن اسماعیل و بنا بر روایتی دیگر اسحاق( آوردن این برای آن است که شاید جمعی هرچند کوچک از خوانندگان سعی در پیگیری موضوع بیشتر دانستن بشوند) را کمتر کسی است که نداند زیرا در روایات یهودی و مسیحی و اسلامی بارها تکرار شده است و از هر زبان هم که می شنویم حدیثی حقیقتا نامکرر است و راضی شدن پدر به بریدن گلوی فرزند هم برای همگان غیر قابل تصور است خصوصا اگر بی خبر نمانده باشی و صاحب خبر باشی و خود هم پدری کرده باشی.
اما دو موردی که کمتر به داستان قربانی کردن فرزند پیوند می خورد و مردم شاید اصل داستان را شنیده باشند و خیلی ارتباط به قربانگاه ابراهیم ندهند سکوهای مقدماتی کسب مدال طلای قربت الی الله است.
پیش از خواب قربانی کردن فرزند خلیل الله آزمون های دیگری هم از سر گذراند که کمتر به آنها پرداخته می شود، اول قدم در راه کسب آن منزلت فدا کردن ما و دارایی در راه خداوند بود، ابراهیم برای شنیدن نام باریتعالی تمامی دارایی اش که گله هایش بود رها کرد و اول قدم که چشم پوشیدن بر مادیات بود را محکم برداشت.
امتحان دومی که فرزند آذر نمره ي کامل گرفت گذشتن از جان بود و به استقبال آتش رفتن، همه ي ما خوانده ایم که وقتی نمرود تمام شهر را مامور تهیه ي هیزم کرد و آتشی بزرگ بر افروختند تا اهانت کننده به خدای نمرودیان کیفری سخت ببیند و قبل از فرو رفتن به آتش هم جبرئیل از ابراهیم خواست که اگر کمکی نیاز دارد به او بگوید و پدر اسماعیل گفت از تو هیچ کمکی نمی خواهم و خداوند خود به احوالم آگاه است، او به سوی آتش رفت و آتش به سوی نمرود.
سخت ترین و آخرین سکانس این نمایش واقعی گذشتن از فرزند بود، بزرگترین تعلق دنیوی پدر که در خواب از پدر خواسته می شود او را ذبح کند، پسری که پس از سالها انتظار و در سنین پیری هدیه شده بود و خاطرات پدر و فرزندي زيادي هم برساخته بودند.
با تعقیب سیر توالی داستان خداوند ابراهیم را در مقابل تمامی داشته های زمینی اش آزمون می کند و تا جایی پیش می برد که ریختن خون فرزند را هم به این پیامبر دوست داشتنی تحمیل می کند و او از تمامی مما تحبون خود می گذرد و خلیل الله می شود و ما امروز قرن ها پس از آن هسته ي داستان را رها کرده ایم و به ظاهر آن که همانا ذبح کردن گوسفند است چسبیده ایم، ای کاش معمرین و معممین که تجربه و علم را در بغل دارند در کنار ظاهر شریعت به باطن آن بیشتر بپردازند و آیه ( لَن تَنَالُواْ الْبرَِ حَتىَ تُنفِقُواْ مِمَّا تحُِبُّونَ) را تفسیری موسع کنند تا همگان به سعادت برسند.
لینک کپی شد
نظر شما