کد خبر: ۵۱۲۵۸
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۴
زن جوان عاشق سفر بود، اما وقتی با فوتبالیست مشهور وارد جاده زندگی شد، در میانه راه به جای جزیره خوشبختی به سراب رسید. روی جلد پرونده‌اش نوشته بودند؛ «درخواست مطالبه مهریه»، اما این فقط گام نخست بود که او را به ساحل آرامش نزدیک‌تر می‌کرد.
به گزارش روزنامه ایران، همهمه راهروی شلوغ مجتمع قضایی خانواده – ونک – زن جوان را کسی نمی‌شناخت، اما همسرش فوتبالیست معروفی بود. «سهیلا» شبیه یکی از بازیگران مشهور سینما بود اما برخلاف اکثر هنرپیشه‌ها لباس ساده‌ای به تن داشت و آرایش هم نکرده بود.در لحظات باقی مانده تا وقت رسیدگی به دادخواستش، به شوهرش فکر می‌کرد که از حدود یک سال قبل آفتابی نشده بود. همین‌طور به زن جوانی که ممکن بود شریک زندگی‌اش شده باشد – و به دو دخترش – که در خانه منتظر برگشتن مادر از دادگاه و پدرشان از سفر بودند. 
جدایی فوتبالیست تهرانی از همسرش 

 
از آنجا که نام همسرش با «ج» شروع می‌شد برای همین اسمش را گذاشته بود؛ «آقای جیم». درنظر سهیلا زندگی 14 ساله با آقای جیم مثل اردوی کوتاه قبل از مسابقه می‌ماند که سریع به پایان رسیده بود. تصور می‌کرد هوا طوفانی شده و مسابقه فینال نیمه تمام مانده است. حس می‌کرد در این بازی نیمه تمام نتیجه‌ای به جا نمانده جز دو دختر مهربان و البته مادری دلشکسته و یک پدر فراری. سهیلا روزگاری عاشق فوتبال بود و حالا با خودش فکر می‌کرد اگر در سال‌های نوجوانی آنقدر در دنیای مستطیل سبز غرق نشده بود، شاید در این روز سرد پاییزی مقابل اتاق دادگاه شعبه 276 ننشسته بود.
 

نخستین دیدار سهیلا با آقای جیم در یک روز بهاری اتفاق افتاد، هرچند پیش از آن عکس‌های او را در خانه دوستش دیده و توصیف او را زیاد شنیده بود. «ملیحه» خواهر این فوتبالیست  با یک مربی فوتبال ازدواج کرده بود به همین خاطر برادرش هم در شهرستان خودش وارد دنیای فوتبال شده بود. زود پیشرفت کرده و به پنالتی زن حرفه‌ای لیگ دسته دو معروف بود. آقای جیم گاهی به خانه خواهرش در تهران می‌آمد و از شوهرخواهرش درس می‌گرفت. در یکی از همین مسافرت‌ها بود که سهیلا با آقای جیم در حوالی خانه ملیحه برخورد کرد.

در آن روز زیبای بهاری سهیلا برای کنکور آماده می‌شد، که پسر جوان سر راهش سبز شد بعد هم به سهیلا شماره تلفن داد و خواست بیشتر با هم آشنا شوند. اما دختر جوان تصمیمی برای ازدواج نداشت، اهل دوستی خیابانی هم نبود به همین خاطر همانجا مخالفت کرد. اما وقتی شنید موضوع ازدواج در میان است، ته دلش خوشحال شد که سرنوشتش با یک فوتبالیست گره خورده است. بعد هم موضوع را با مادرش درمیان گذاشت. مادر سهیلا که سرد و گرم روزگار را چشیده بود، همان شب تأکید کرد؛ ازدواج با آدمی مشهور مثل یک فوتبالیست دردسرهای خاص خودش را دارد. با این حال وقتی اصرار دخترش را برای آشنایی بیشتر با پسر جوان دید، کوتاه آمد. چاره‌ای نداشت، چرا که سهیلا یکی یکدانه بود و حرفش برو داشت. 
موقعیت آقای جیم حکم می‌کرد که تا یکسال به همراه تیم شهرشان در بازی و اردو باشد.
 
بنابراین تمام دیدار آنها در نخستین سال به یک مهمانی خانوادگی در خانه ملیحه ختم شده و چند تماس و ملاقات در کافی‌شاپ. آقای جیم تنها 23 سال داشت. قد بلند و خوش چهره بود. اما آنچه سهیلا را متقاعد به زندگی با او می‌کرد جدا از فوتبالیست بودن و احتمال آینده درخشانش، سادگی و ابراز عشق و علاقه‌اش بود. مرد جوان سال بعد به یک تیم آبادانی رفت تا آنکه در پایان فصل فرصتی برای خواستگاری پیش آمد.
 
سهیلا خیلی زود فهمید که خانواده خواستگارش چندان شباهتی با طبقه اجتماعی خانواده خودش ندارند، با این حال همه چیز را با پسر جوان هماهنگ کرد. از طرز لباس پوشیدن گرفته تا حرف زدن و هدایایی که خواهند آورد. امیدوار بود که پدر و مادر خودش نتوانند «نه» بگویند. اما در شب خواستگاری مشکلی پیش آمد و مهریه به رقم 15 میلیون تومان پول نقد و 14 سکه سقوط کرد. گرچه بین خودشان روی 314 سکه قرار گذاشته بودند، اما آقای جیم نتوانست جلوی خانواده‌اش دربیاید و به رسم خانوادگی خودشان تن داد. سهیلا که دلباخته بود کاری به عدد و رقم مهریه نداشت. به همین خاطر با رضایت او بر سر مهریه یک هفته بعد نامزد شدند و آقای جیم راهی شهر طرف قرارداد با تیم فوتبالش شد.
 
سال اول نامزدی، سهیلا مشغول تحصیل در رشته حقوق بود و آقای جیم مشغول گرد و خاک کردن در زمین‌های فوتبال لیگ برتر. تمام ارتباط آنها باز هم به چند ملاقات و مهمانی و تماس‌های متعدد تلفنی ختم می‌شد. در همان سال تیم آقای جیم در ناباوری تمام به دسته دو سقوط کرد، ولی سهیلا در قامت یک مدیربرنامه برای نامزدش ظاهر شد و با پیگیری‌های زیاد توانست رضایتنامه او را بگیرد و شوهر آینده‌اش را وارد یک تیم تهرانی کند. انگار فاصله جغرافیایی بین آنها که کم شد، آقای جیم هم انرژی گرفت و به پدیده آن سال مبدل شد. حالا دیگر خبر بازی و شوت‌های طلایی مرد زندگی سهیلا تیتر همه روزنامه‌ها شده بود. دست تقدیر هم روی خوش را به آنها نشان داد و قراردادهای میلیونی به طرف پسر جوان سرازیر شد. به همین خاطر جشن عروسی مفصلی گرفتند و زندگی زیر یک سقف را آغاز کردند.
 
در لحظاتی که سهیلا پشت در دادگاه به انتظار نشسته بود خوب یادش می‌آمد که پس از عقد نخستین قرارداد، به شوهرش پیشنهاد کرد یک آپارتمان ارزان اجاره کنند و یک واحد مغازه بخرند تا به درد آینده و زندگی‌شان بخورد اما پسر جوان قبول نکرد و  زوج جوان دو سال بعد به سعادت‌آباد نقل مکان کردند. حالا دیگر یک ماشین هم داشتند با پس‌اندازی مختصر و دو خط تلفن همراه. اما اجاره‌نشینی سهیلا را راضی نمی‌کرد، برای همین چند ماه بعد طلاهایش را فروخت، سکه‌های هدیه عروسی را بیرون آورد، از پدر و برادرانش هم قرض گرفت و گذاشت روی پس‌اندازشان و بالاخره یک آپارتمان خریدند. روز اسباب‌کشی دل تو دلش نبود. آنها صاحبخانه شده بودند و حالا فرصت داشتند بچه‌دار شوند.
 

دخترشان «سوگل» که به دنیا آمد، برکت هم به زندگی‌شان سرازیر شد. آقای جیم با یک تیم خوب قرارداد بست و خیلی زود یک ماشین شاسی بلند گرانقیمت خرید. هروقت هم فرصت می‌شد به سفر خارجی می‌رفتند. کم‌کم آقای جیم هم عقل معاش پیدا کرد و در همان شهر شمالی شروع کرد به خریدن زمین و ویلا. مدتی بعد تعداد املاک و مستغلات آنها به تهران و شهر پدری آقای جیم هم رسید و سهیلا در کنار امور فرزندشان کاری نداشت جز اینکه لباس‌های شوهرش را آماده کند، برایش وقت متخصص پوست و مو بگیرد یا با عکاسان مجله‌ها هماهنگی کند.دختر دومشان که به دنیا آمد، یک خانه بزرگ در شمال تهران خریدند و در مدت حضور آقای جیم در شمال کشور، سهیلا و بچه‌ها هم چند ماهی با همسر و پدرشان بودند. البته آنها هراز گاهی اختلاف پیدا می‌کردند، اما هربار یکی گذشت می‌کرد و آقای جیم گاهی قبل از بازی تماس می‌گرفت و با به دست آوردن دل سهیلا پا در زمین می‌گذاشت. رابطه گرم آنها نقل محافل ورزشی بود، تا اینکه آقای جیم به یک تیم در جنوب کشور پیوست.

اما سهیلا می‌دانست که با این قرارداد کمتر می‌تواند شوهرش را ببیند. از همان سال بود که شوهر برای گوشی تلفن همراه رمز گذاشته بود و هر زمان هم به تهران می‌آمد در بالکن خانه حرف می‌زد یا هر وقت سهیلا به جنوب می‌رفت، زودتر بلیت هواپیما دستش می‌داد که برگردد به تهران. زن جوان که به رفتارهای شوهرش مشکوک شده بود یک روز قبل از ریختن لباس‌ها در ماشین لباسشویی یک قبض بانکی در جیب شوهرش پیدا کرد که مبلغی برای یک خانم واریز شده بود. توضیح آقای جیم این بود که گاهی کار خیر می‌کند و این مورد هم یکی از آنهاست. سهیلا هم سعی کرد حرف شوهرش را باور کند و ... سال بعد شوهرش به تیم دیگری رفت و فاصله آنها بیشتر شد. حالا بچه‌ها بزرگتر شده بودند و جای خالی پدر را به خوبی حس می‌کردند.

سوگل باید در پیش دبستانی ثبت نام می‌کرد. بنابراین سهیلا پیشنهاد داد تا پایان فصل با بچه‌ها بروند در اهواز زندگی کنند. اما آقای جیم بهانه آورد که اینجا برای زندگی آنها مناسب نیست و همان شب اصرار کرد که برگردند تهران. مرد جوان در حمام بود که گوشی زنگ خورد و اسم زنی آشنا روی صفحه ظاهر شد. اسم همان زنی که چندی قبل نامش را روی قبض بانکی دیده بود. همان شب مشاجره شدیدی بین سهیلا و شوهرش درگرفت. آقای جیم زیر بار آن تماس نرفت و برای اولین‌بار، صورت زن از سیلی شوهرش داغ شد. سهیلا هم دست بچه‌ها را گرفت و راهی تهران شد. شوهرش عادت نداشت پولی در حساب جداگانه برای همسرش بریزد، حتی همه املاک و دارایی‌هایش هم به نام خودش بود. آن شب سهیلا در خیابانی تاریک، چمدان به دست و دو دخترش و 25 هزار تومان پول تنها مانده بود. به خانواده‌اش زنگ زد، اما آنها به جای واریز پول به کارت، به همسرش زنگ زدند تا کدورت را از دل دخترشان بیرون آورد. البته آقای جیم آمد، معذرت خواهی کرد و خانواده‌اش را به خانه بازگرداند با این حال صبح روز بعد سهیلا به تهران بازگشت، اما دروغ‌های شوهرش ادامه داشت. سهیلا فهمیده بود که در تعطیلات بین دو مسابقه شوهرش علاقه‌ای به تهران آمدن ندارد و حتی در اردوهای تهران هم به خانه نمی‌آید.

سهیلا خوب به یاد آورد که یکبار رد شوهرش را از فرودگاه زده و دیده بود او به جای آمدن پیش زن و بچه‌اش به مجتمعی در غرب تهران رفته بود. حتی دو روز کشیک داده بود تا آپارتمان مورد نظر را شناسایی کند اما نتیجه آن همه کارآگاه بازی این شد که آقای جیم به طور کلی جیم شد و هرگز به خانه خودش برنگشت.

در آن صبح سرد پاییزی که سهیلا منتظر رسیدگی به دادخواست مطالبه مهریه‌اش بود، یک سالی می‌شد که همسرش را ندیده بود، بچه‌ها هم تلفنی با پدرشان حرف می‌زدند و وکیل آقای جیم کارهای او را پیگیری می‌کرد.

اما سهیلا و فرزندانش می‌دانستند این پایان کار است و زن و شوهر چاره‌ای جز طلاق ندارند. سرانجام او وارد اتاق دادگاه شد.

«غلامرضا احمدی» قاضی شعبه 276 که پرونده سهیلا را به دقت مطالعه کرده و پیشتر دستور داده بود کارشناسان، مبلغ مهریه نقدی را به نرخ روز محاسبه کنند به سهیلا گفت: مهریه شما می‌شود 112 میلیون تومان به علاوه 14 سکه طلا. حالا سهیلا باید مایملک شوهرش را معرفی می‌کرد که بتواند مهریه را یکجا دریافت کند، هرچند شنیده بود آقای جیم اموالش را به نام خانواده و دیگران منتقل کرده و قرار نیست پولی به آنها بدهد.

دقایقی بعد همسر فوتبالیست سرشناس پس از امضای چند ورقه از دادگاه بیرون رفت. اما می‌دانست که روزهای سخت‌تری پیش روی دارد و ..
نظر شما
* کد کپچا:
captcha

آخرین خبر از وضعیت بیماری ترانه علیدوستی از زبان وکیلش / سندرم Dress چیست؟

پاسخ رد به درخواست تمدید قرارداد در پرسپولیس

حق با آقاي ذوالنور است!

تعرض به زنان به بهانه شرکت در مراسم ترحیم

جهانگیری: مگر آقایان قبل از مجلس فعلی نگفتند ما خیزش برای حل مشکلات اقتصادی هستیم؟ پس چه شد!؟

هادی چوپان برای توماج صالحی درخواست عفو کرد

واکنش ایران به بیانیه کویت و اردن در خصوص میدان آرش

سالیوان: به اسرائیل کمک می‌کنیم تا با حملات ایران مقابله کند

قتل تکان‌دهنده مادر و پسر جوان با آتش‌سوزی عمدی مرد نقاش

۱۰ امتیاز برای دانشجو معلمان در مرحله ارتقای رتبه‌بندی

کم خونی را با این نوشیدنی‌ها جبران کنید/ معرفی ۶ نوشیدنی خونساز

همسر آیت الله سیدمصطفی خمینی دار فانی را وداع گفت

«دیپلماسی مخفیانه» در دستور کار ایران و آمریکا

ستاره ملی پوش پرسپولیس لیگ را از دست داد / جام‌ حذفی آخرین امید!

رئیسی: سفر به پاکستان و سریلانکا در مقطع فعلی پیام مهمی داشت

اولین تصویر از ترانه علیدوستی پس از ترخیص از بیمارستان (عکس)

دیگر کسی این دولت را گردن نمی‌گیرد، حتی مسعود‌ ده نمکی! (ویدئو)

شوخی هوتن شکیبا با ستاره های هالیوود! (تصاویر)

راهپیمایی برنامه‌ریزی شده، پس از عدم استقبال، خودجوش معرفی شد! (+تصاویر)

ترانه علیدوستی به همراه همسرش و امین حیایی در بیمارستان (عکس)

بیانیه مهم هلدینگ خلیج فارس درباره استقلال + تصویر

بازگشت حمید لولایی بعد از ۲۰ سال به کوچه سریال خانه به دوش ! (ویدئو)

چهرۀ 600 سالۀ «بچه‌جنّ» در توالت یک خانۀ قدیمی! (تصاویر)

اجرای طرح موسوم به نور در فرودگاه کیش (ویدئو)

حضور طناز طباطبایی در فیلم جدید کارگردان یاغی + عکس

ماجرای جنجال عکس یک دختر نیمه برهنه در خیابان های تهران و واقعیت آن (تصاویر)

طعنه پرویز پرستویی به مهران رجبی ؛ کلیددار خودشیفته تلویزیون (عکس)

تیپ و استایل بهنوش طباطبایی در باشگاه ورزشی (عکس)

اولین بوسه زن و شوهری در سریال ایرانی ؛ ساترا سانسور نکرد (عکس)

طنین نوای «هزار دف» در پالنگان (ویدئو)

سخنان زاکانی هم بنر شد! (عکس)

تصاویری از دختر زیبای تام کروز و کتی هولمز در ۱۸سالگی

عذرخواهی سیدحسین حسینی از هواداران استقلال (تصویر)

تصویر وایرال شده از اختلاف قدی ستاره بسکتبال با بازیکن استقلال! (عکس)

تغییر چهره و استایل (غزل شاکری) «آذر گل دره ای» سریال شهرزاد بعد 9 سال + تصاویر

درخواست نکونام از هواداران استقلال (تصویر)

فرودگاه دبی در آب غرق شد (ویدئو)

تصویر وایرال شده از زنان نظامی در رژه ارتش (عکس)

تجمع مقابل سفارت اردن در تهران (عکس)

پیتزا داوود پلمب شد (عکس)

تصویر بارش باران در ساحل سرخ جزیره هرمز (ویدئو)

تیپ جذاب و شیک آزاده صمدی (عکس)

با پادشاه اردن، همسر و فرزندانش آشنا شوید؛ از پرنسس ایمان تا پرنسس سلما

واکنش آرش رضاوند به تغییر نحوه تعیین قهرمان لیگ برتر + تصویر

تصاویر دلبرانه بازیگر دونگ‌ یی در طبیعت کره‌ جنوبی (عکس)

چهره جدید خانم مجری تلویزیون همه را شوکه کرد (عکس)

تصویر همسر واقعی جومونگ (عکس)

صحنهٔ زورگیری در بزرگراه صدر بازسازی شد (ویدئو)

محافظ مسی بالاخره شکست خورد! (ویدئو)

عکس یادگاری یک اسرائیلی با بدنه موشک ایرانی در کنار بحر المیت

بقایای موشک‌های سپاه در اراضی اشغالی (تصاویر)

استایل جدید ستاره استقلالی و همسر خارجی‌اش (عکس)

مدلینگ «دونگ‌ یی» (تصاویر)

واکنش رامین رضاییان به حمله موشکی ایران به اسرائیل (تصویر)

واکنش ملیکا زارعی به حمله ایران به اسرائیل (تصویر)

بمب الکترومغناطیسی چیست و چگونه عمل می کند؟ (+عکس)

تغییر چهره مهتاب کرامتی از «هلن» و «ماری» سریال مردان آنجلس تاکنون (عکس)

تصاویر عصبانیت شدید آل کثیر و اعتراض به کادر فنی پرسپولیس

پای هدیه تهرانی به وسط بحث درباره چهره سحر دولتشاهی باز شد! (تصاویر)

تیپ جوان‌پسند و متفاوت بهاره رهنما در کالیفرنیا (+عکس)

خبرگزاری اصولگرا خواستار محرومیت حضور زنان در ورزشگاه‌ها شد: گلر استقلال دختر بی حجاب را بغل و به پلیس حمله کرد! (عکس)

توییت جدید رسول خادم درباره زنان کپرنشین سیستان و بلوچستان (تصویر)

تغییر چهره «محیا دهقانی» بازیگر نقش «نجلا» در 32 سالگی (تصاویر)

تغییر چهر «بانو یومیول» در سریال جومونگ بعد از 18 سال (تصاویر)

تصویر خوش و آب رنگ و پوشیده بهنوش طباطبایی

«جونگ‌ یی»؛ سریالی کره‌ای که طرفداران «دونگ‌ یی» باید ببینند + تصاویر

خبر خوش بیرانوند برای هواداران پرسپولیس (عکس)

سانسور مومنانه هم رسید: پخش زنده سخنان منصور ارضی در زمان انتقاد از پناهیان قطع شد! (ویدئو)

واقعیت زورگیری در اتوبان صدر؛ چه‌کسی تیراندازی کرد؟+ عکس

پوشش متفاوت زهرا داوودنژاد در مراسم ختم برادرش (عکس)

نظر 3 کارشناس برنامه فوتبال برتر درباره داوری پر حاشیه استقلال - مس رفسنجان + ویدئو

تیپ تازه «بانو سوسانو» در پشت صحنه یک تئاتر (+عکس)

شیخ علیرضا پناهیان در جلسه اقتصادی دولت رئیسی ! (عکس)

واکنش امیررضا رفیعی به کلیش شیت برای پرسپولیس (تصویر)

عکس‌های شخصی سو سو، خانم بازیگر سریال جومونگ (تصاویر)

اکران همزمان «مست عشق» در ایران و ترکیه/ «هانده ارچل» به ایران می آید؟ (+تصاویر)

قاب سه نفره رضا داوودنژاد با نیکی کریمی و دختر عمویش (عکس)

حرکت قشنگ ستاره پرسپولیس در قبال بازیکن استقلال + تصویر

سحر دولتشاهی و همایون شجریان در قابی زیبا و بی نظیر (عکس)

باریک‌ترین آپارتمان جهان در قم! (عکس)

تجمع بازنشستگان در چند شهر؛ مستمری ها باید مطابق قانون زیاد شود (+عکس)

رفتار مشابه نکونام و دخترش در واکنش به فرصت سوزی بازیکنان استقلال ! (تصاویر)

پوشش و استایل متفاوت بهاره رهنما در آمریکا (عکس)

مرادی، کارشناس داوری: توپ استقلال از خط دروازه مس رفسنجان گذشت (+ویدئو)

واکنش تند جواد نکونام به نپذیرفتن گل استقلال مقابل مس: دشمنی شروع شد (تصویر)

تغییر چهره درسا (نیکی نصیریان) سریال بزنگاه بعد از ۱۶ سال +عکس

ماجرای نامه ای که دیر رسید و هویدا اعدام شد (+تصاویر)

پیکر سرلشکر محمدهادی حاجی رحیمی و سید مهدی جلادتی به خاک سپرده شد (+تصاویر)

مراسم تشییع رضا داوودنژاد با حضور هنرمندان (اسامی و تصاویر)

صحبت های سوزناک مونا داوودنژاد در تشییع برادرش رضا: مادربزرگ و عسل منتظرت هستند (ویدئو)

پرطرفدارترین