ترامپ يا بوش ؟

محمد صدر.معاون پيشين وزارت خارجه

واقعيت نگران‌کننده اين است که آنچه دونالد ترامپ در يک سال گذشته در حوزه‌هاي مختلف از خود نشان داد، تقريبا هماني بود که در سال‌هاي ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٨ از جورج بوش پسر سر زد و آمريکا را با چالش‌هاي زيادي روبه‌رو کرده بود.

در ارتباط با روابط بين‌الملل، ترامپ هم مانند بوش پسر با توجه به رويه يک جانبه‌نگري که دارد، به سازمان ملل و به کشورهاي ديگر آن طور که بايد توجهي نشان نمي‌دهد. حتي در قبال اروپايي که هميشه در مناسبات بين‌المللي به عنوان رقيبي استراتژيک براي ايالات متحده شناخته مي‌شد.

در نتيجه چنين تحرکاتي همان طور که آمريکا در جهان تضعيف شد، الان هم شاهد اين هستيم که در نظام بين‌الملل، آمريکايي‌ها به عنوان برهم زننده نظم معرفي مي‌شوند و انزوايي را تجربه مي‌کنند تا همه دستاورهاي باراک اوباما در يک سال به هدر رود. به طوري که حتي متحدان هميشگي آمريکا با نگراني زيادي عملکرد ترامپ را رصد مي‌کنند. در واقع شعار «نخست آمريكا»ی رئيس‌جمهور جنجالي به دنيا اين پيام را مي‌دهد که براي آمريکايي‌ها فقط و فقط منافع آمريکا مهم است؛ که خب! معلوم است که چنين مشي و نگاهي با ساختار ديپلماسي مدرن و پيشرفته در تضاد کامل است و هميشه رابطه بين طرف‌هاي مختلف در نظر گرفته مي‌شود.

اما ترامپ به اين سياست اصرار دارد و دقيقا در همين راستا به‌راحتي از معاهده اقليمي پاريس و همچنين از معاهده شرق آسيا خارج شد و زمزمه‌هايي هم مبني بر جدايي آمريکا از يونسکو شنيده مي‌شود. همچنين ترامپ را بايد سياست مداري با تصميم‌هاي غيرعادي معرفي کرد که در کمال تعجب به خودش اجازه مي‌دهد بيت‌المقدس را با وجود مخالفت همه کشورهاي جهان به غير از سه کشور به عنوان پايتخت اسرائيل معرفي کند.

همچنين مي‌توان به موضع گيري هايش درباره برجام اشاره کرد که بي توجه به قراردادي که با اجماع همه‌جانبه جهاني ثبت شده است، اصرار به کوک ساز مخالف درباره توافق هسته‌اي دارد و حتي تلاش نمي‌کند صداي فرهيختگان و متفکران آمريکايي را در اين رابطه بشنود تا به طور قطع بتوانيم اين طور نتيجه‌گيري کنيم که سياست خارجي آمريکا با دونالد ترامپ به سير در مسير سقوط و حاشيه‌نشيني اصرار دارد.

البته در سياست داخلي و به طور مشخص مباحث اقتصادي ظاهرا تا حد قابل توجهي به وعده‌هايش عمل کرده است؛ اما اظهارنظرهاي سخيف و غيرقابل دفاعي که راجع به مهاجران و آمريکايي‌هاي آفريقايي‌الاصل يا شهرونداني که از آمريکاي جنوبي آمده‌اند، ٣٠ درصد از مهاجران را در مقابل ٧٠ درصد بومي‌ها قرار مي‌دهد.

به‌ويژه که در آمريکا اين ذهنيت که ترامپ يک نژادپرست است، جا افتاده و اين براي رنگين‌پوستان ساکن ايالات متحده مشکلات عديده‌اي را به وجود آورده است.

درباره اينکه ساختار سياسي ايالات متحده آمريکا و قانون اين کشور در قبال تحرکات راديکال و هزينه‌ساز دونالد ترامپ چه واکنشي نشان خواهد داد، مي‌توان اين طور پيش‌بيني کرد که فقط در بحث ارتباطات کمپين انتخاباتي او با روسيه اين احتمال وجود دارد «نقشه روسيه در انتخابات آمريکا» اين فرصت را به وجود بیاورد تا ترامپ پيش از موعدي که در قانون اساسي آمريکا آمده است، مجبور به ترک کاخ سفيد شود.

به هر حال ترامپ پيش از حضور جدي در عرصه سياست، مراوده‌هاي تنگاتنگ مالي را با روس‌ها داشته و البته اسناد نشان مي‌دهد که در سفرهايش به اين کشور، مرتکب کارهاي غيراخلاقي هم شده است تا مخالفان سرسختش به اين اميد باشند که روسيه پاشنه آشيلي براي ادامه کاخ‌سفيدنشيني ترامپ باشد.

سالنامه شرق

گزارش خطا