- عربستان «با این دختر» برای اولین بار در مسابقه دختر شایسته جهان شرکت میکند (عکس)
- کاظم صدیقی فردا در این مراسم سخنرانی می کند + تصویر
- تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه / عکس
- مراسم ترحیم زهرا شجاعی با حضور سیدمحمد خاتمی (عکس)
- آیا افغانستانی های مقیم ایران، تابعیت می خرند؟
- خدا کند این کار رئیسی، زاکانی و نمایندگان انقلابی برای خدا باشد! (عکس)
- درخواست مشترک سردار سلیمانی و فرماندهان سپاه از روحانی که عکس آن عمل شد!
- مرگ جو لیبرمن، سناتور ضدایرانی آمریکایی
- اتفاقی که پایان حیات سیاسی قالیباف را رقم زد!
- قرائی مقدم: کوچک شدن طبقه متوسط؛ مهمترین تغییر اجتماعی سال ۱۴۰۲/ جامعه ایران دیگر یک جامعه سنتی نیست
اگر اندیشههای آقای مشایی در کشور و تصمیمات کلان کشور حاکم شود، طی همین چهل سال مسائل همه حل میشد.
آرمان- مطهره شفیعی: احمدینژاد دلتنگ یارانش است بهویژه اسفندیار رحیم مشایی که از سوی دادگاه به 6 سال و نیم زندان محکوم شده است. احمدینژاد اعتماد زیادی به مشایی دارد و بارها برای حمایت از او اقداماتی داشت که با تندترین انتقادها مواجه شد. شاید برخی تصور کنند که آنها دارای عقیده مشترک بودند اما این اشتراکات در سال 84 و حتی تا پایان دولت نهم پررنگ نبود و در دولت دهم بود که بسیاری معتقد شدند احمدینژاد آنچه را انجام میدهد که مشایی میخواهد. پیوند زناشویی میان فرزندان آنها هم به این همراهی افزود. بسیاری تصور میکردند که احمدینژاد برای نشان دادن همراهیاش با مشایی به دادگاههای او خواهد آمد، اما چنین نشد و رئیس دولتهای نهم و دهم تنها اقدام به انتشار فایل صوتی خود با مشایی درباره دادگاه و نوشتن برخی موضوعات در صفحات مجازی شد. البته کمی بعد مشخص شد او پروژهای برای اجرا در ذهن دارد که با بیتحرکی در روزهای دادگاه مشایی آغاز شد و با سفر به برخی شهرها فاز دوم این پروژه را اجرا کرد. بهطور طبیعی برای مردم جامعه حضور یک رئیسجمهور در جمع آنها جالب است و به دور او جمع میشوند، اما این حضور را نباید حمایت از رفتارهای او دانست بلکه تنها کنجکاوی است. بسیاری از همان مردم که با حضور احمدینژاد در شهرها دور او جمع میشوند بسیار خوب میدانند که عامل بسیاری از مشکلات اقتصادی امروز کشور تصمیمات او در دولتهای نهم و دهم بوده است و بهتر میدانند که تفکر احمدینژاد تفکری شکست خورده در جامعه است و نتیجه عملکرد یاران احمدینژاد، صدور احکام قضایی برای آنها است و دیگر هیچ!
فاز سوم: مدحگویی برای مشایی
فاز سوم فعالیتهای احمدینژاد در مصاحبه او با یکی از رسانههای همطیف خودشان است؛ مصاحبهای که بیشتر به مدحنامه مشایی شباهت دارد! او میگوید:«آقای مهندس مشایی واضع و پایهگذار اندیشه بهار در دوران ما هستند. یعنی تبیینکننده و نوآور و خلاق و مبتکر این ادبیات ایشان هستند. هرکس بخواهد بهاری باشد باید مثل ایشان باشد و به چه نسبت بهاری است به نسبتی که با ایشان سنخیت دارد.» احمدینژاد درباره نحوه آشناییاش با مشایی توضیح میدهد: «سال 63-64 سنندج و در خدمت مردم کردستان بودم. یک شب در یک جلسه داخلی دو جوان آمدند یکی از اینها خیلی خوشسیما و نورانی بود ایشان را معرفی کردند. مراوده کاری خیلی نزدیکی با هم نداشتیم، اما این مهر در دلمان بود، گاهی همدیگر را میدیدیم. تا سال 72-73 که در وزارت کشور ارتباط بیشتری داشتیم و بعد از وزارت کشور همینطور این رفاقت ادامه پیدا کرد تا دوره شهرداری که اولین دورهای بود که کاملا با هم همکار شدیم.» وی افزود:«ایشان این افتخار را به من داد و بزرگواری کرد و مسئولیت سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران را پذیرفت. شهرداری در آن دو سال هرچه داشت بهواسطه حضور آقای مشایی بود. یعنی وقتی ایشان آمد اصلا جهت کار عوض شد».
احمدینژاد یعنی مشایی
احمدینژاد توضیح داد: آقای مهندس یک انسان عمیقا دیندار است، بخش مهمی از قرآن را حفظ است، میتواند تفسیر کند، به احادیث آشناست. به شدت مراقب اعمال شخصیاش هست؛ ایشان دائمالصلوه است، دائمالوضوست؛ در حساب و کتاب شخصیاش بسیار دقیق است که یک ریال بالا و پایین نشود. مطمئنم ایشان در زندان اکثر اوقات مشغول نماز است. فکر کنم شبانهروز همینطور نماز میخواند، هر چقدر فرصت پیدا بکند، نماز میخواند، دائمالوضوست، بسیار رعایت حلال و حرام را میکند؛ خیلی دقیق و کامل مراعات میکند، از این منظر ایشان یک آدم کاملا دینی است. احمدینژاد معتقد است: مشایی مظهر محبت و لطف است حتی به مخالفانش، بلکه به بدترین مخالفانش. چه حساسیتی به آقای مشایی هست؟ همه اين حرفها ناشي از یک داستان سیاسی است. اصلا نمیخواستند سال 84 ما بیاییم، از دستشان دررفت. هر دو جناح از دستشان دررفت. از دست انگلیس و آمریکا هم دررفت. معلوم است كه همه آنها این را باید بزنند و تخريب كنند. چه چيزی را باید بزنند؟ باید بیایند مغز متفکر را بزنند. آقای مشایی مگر تصمیم غلطی گرفته؟ نمیشود که یک عده بگویند نه ما از این اسم خوشمان نمیآید. احمدینژاد ادامه داد: یک حزب درست کردند، گروه درست کردند، میگویند که حق با آنهاست. اصلا اصل حق آنها هستند. هر غلطی هم بکنند باز اصل حق آنها هستند. همه هم باید از آنها تبعیت کنند. چرا باید از آنها تبعیت کنند؟ ملت آمده رأی داده، اجازه داده وزرا هم بیایند و معاون بگذارند...بعد شروع به تخريب میکنند. وی افزود: از آنجایی شروع شد که اینها گفتند در سال 92 آقای مشایی میآید و اگر بیاید رأی قاطع مردم را دارد، این راه ادامه پیدا ميکند و تمام آدمهایی که ملت وكشور را به این روز انداختهاند، جایی نخواهند داشت. کما اینکه هرکدام سر هر پُستی قرار گرفتند، ساکت شدند. دعوا سر این است. دعوا از آنجاست که آنها کاندیدایی اختصاصي داشتند و میخواستند به هر قیمتی شده او را به مردم تحمیل کنند که الحمد... تا حالا نتوانستهاند. گرچه از آن طرفش هم که شده، بد شده است. ولی خواست آنها اجرا نشده است. احمدینژاد گفت: من گفتم احمدینژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدینژاد. ملت هم رأی دادند. خب شما چهکارهاید؟ دو گروه سیاسی برای خودشان با پول بیتالمال رسانه درست کردند، قدرت درست کردند، حق برای خودشان تعریف کردند.
عدهای زیادهخواه امتیاز میگیرند
احمدینژاد در پاسخ به این سوال که آقای مشایی در عزل و نصبها دخالتی داشتند. مثلا عزل و نصب کابینه و اینها، یا نه نقشی نداشتند؟ گفت: بالاخره آقای مشایی خیلی نزدیک به من و مشاور بنده هستند. دخالت به چه معنا؟ تمام تصمیمات را من خودم گرفتم. اصلا این بحث انحرافی است. مردم به من رأی دادند، با همه حرفهایی که شما زدید، اختیار با من است و من باید جواب ملت را بدهم. حسادت میکنند. من آقای مهندس مشایی را دوست دارم. از جانم بیشتر. بعضیها را هم دوست ندارم. وی افزود: یک عده زیادهخواه هستند که همیشه امتیاز میگیرند و بهره میبرند ولی در مواقع سختی هم کمک نمیکنند، مگر ما تحریم نشدیم؟ همین مدعیان به جای اینکه کمک کنند، همه ایستادند دولت را تخریب کردند، سوءاستفاده کردند، بازار را بهم ریختند، تا با کمک تحریم دولت را زمین بزنند. حالا اسمش حسادت است، اسمش بغض است، خودپرستی است، هرچه میخواهد باشد. در حالی که بیشترین امکانات را هم گرفته بودند. اینها یک طایفهای هستند که به وقت خوشی بهره میبرند و از موقعیتها سوءاستفادهها را میکنند و به وقت سختی هم برای ملت هیچ مایهای نمیگذارند. اگر یک دولتی بخواهد اینجوری به اینها میدان بدهد که در تمام امور دخالت کنند پس ملت را چهکار کند؟ ۸۰ میلیون ملتاند. اینها سرجمع دو هزار نفر هم نمیشوند در کشور. الان مشکل کشور ما چیست؟ یک کسانی پیدا شدهاند که دارند خودشان و یکدیگر را راضی نگه میدارند. اصلا کاری به کار ملت ندارند. ملت دارد فریاد میزند، گوش نمیدهند. اصلا فریاد او به گوش چهکسی میرسد؟ آنجا با همدیگر دارند بده بستان میکنند. وی تصریح کرد: اگر اندیشههای آقای مشایی در کشور و تصمیمات کلان کشور حاکم شود، طی همین چهل سال مسائل همه حل میشد.
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
لینک کپی شد
نظر شما