- مراسم ختم زهرا شجاعی با حضور خاتمی (عکس)
- مرگ جو لیبرمن، سناتور ضدایرانی آمریکایی
- اتفاقی که پایان حیات سیاسی قالیباف را رقم زد!
- امان الله قرائی مقدم: کوچک شدن طبقه متوسط؛ مهمترین تغییر اجتماعی سال ۱۴۰۲/ جامعه ایران دیگر یک جامعه سنتی نیست
- روایت نشریه اماراتی از جزئیات مذاکرات محرمانه ایران و امریکا
- واکنش ماجد علم الهدی به ادعای ارتباط با هولدینگ گردشگری قطع کننده درختان
- سفر نوروزی شاه به مشهد و دیدار با علما و رعایا (تصاویر)
محسن جلال پور*
اینروزها که حال عمومی کشور مساعد نیست و آمارها و شاخصها وضعیت خوبی را انعکاس نمیدهند و حوادث و اتفاقات نگران کننده زیادی رخ میدهد، یک پرسش مهم در ذهن مردم نقش میبندد:
دولت کجاست؛چرا کاری نمیکند؟
مردم این روزها بیشتر از گذشته شاهد نابسامانی اوضاع جامعه و اقتصاد هستند اما احساس میکنند از یک سو توان کارشناسی دولت به قدری تنزل پیدا کرده که قادر به حل مسائل کشور نیست و از سوی دیگر گروههای سیاسی مخالف هم نمیگذارند دولت به وظایفش عمل کند.
تحلیلگران سیاسی به این وضع «بیدولتی» میگویند و معتقدند این اواخر شرایط کشور به گونهای پیش رفته که جایگاه دولت از یک نهاد سیاستگذار به یک نهاد اجرایی منفعل تنزل یافته است.
در ساختار سیاسی ما دولت پاسخگوترین نهاد است اما وقتی از پدیده بیدولتی سخن میگوییم منظورمان فقط دولت نیست. این روزها گروههای مخالف دولت تلاش میکنند به هر شکل ممکن بر آتش بیدولتی بدمند اما غافلند که این آتش ممکن است دامن فراتر از دولت را هم بگیرد.
انگار متوجه نیستند که ناگوارترین اتفاقات سیاسی در تاریخ معاصر ایران آن جا رخ داده که دولتها تضعیف شدهاند.
اخیرا یکی از سیاستمداران مخالف دولت گفته: «شایسته این ملت نیست در صف گوشت منجمد بایستند». نظر کاملا درستی است اما باید از ایشان و مجموع مخالفان دولت پرسید چطور به لطایف الحیل در حال ناکام کردن دولت در عرضه کالای عمومی هستید اما در افکار عمومی به خاطر ضعفش در عرضه کالای خصوصی(گوشت،برنج،گوجه فرنگی و..) تخطئهاش میکنید؟
چطور با تمام توان علیه برجام صف میبندید و لوایح چهارگانه را به محاق میبرید اما هزینه آثار اقتصادی و سیاسیاش را گردن دولت میاندازید؟
*رييس سابق اتاق بازرگانى
*منبع: كانال نويسنده
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
لینک کپی شد
نظر شما