- عصبانیت رسانه دولت از طرح نام رئیسی به عنوان عامل بازگشت گشت ارشاد
- کیهان: چرا مسئولان ایران مثل آمریکا و اروپا با بدپوششی دانشجویان برخورد نمی کنند!؟
- درباره محرومیت سیدحسین حسینی و برخورد مومنانه با کاظم صدیقی!
- شیخ حسین انصاریان: نماز جماعت در کشور به خط پایان رسیده است
- اقدام جدید آمریکا علیه سپاه: علیرضا شفیعی نسب، کمیل برادران سلمانی و رضا کاظمیفر تحریم شدند
- آقای رئیسی! مردم زیر بار گرانی ها له شدند
- آقای رئیسی! کمر مردم خم شد! گرانیهای افسار گسیخته را چه زمانی مهار خواهید کرد؟
- حمایت قاطع آقاتهرانی از بازگشت گشت ارشاد به خیابان ها /جزئیات جلسه کمیسیون فرهنگی با سردار رادان
- تتلو: [در حوادث سال ۱۴۰۱]، یکی از بازیگران زن کشور من را تحریک کرد تا آهنگی درست کنم / بابت همه اشتباهاتم عذرخواهی میکنم
- مقایسه نحوه استقبال پاکستان از رئیسی و روحانی (عکس)
روزنامه جمهورى اسلامى در سرمقاله امروز خود نوشت:
واکنشهاي ويژه داخلي به ترور دکتر محسن فخريزاده، بسيار قابل تأمل هستند. مسئولان نظام نبايد از کنار اين واکنشها بيتفاوت عبور کنند.
از دست دادن انسانهاي ارزندهاي همچون شهيد محسن فخريزاده، قطعاً بسيار خسارتبار است و همانطور که در سرمقاله «زمانِ پالايش از درون است» (99/9/9) تأکيد کرديم، قبل از هرچيز بايد راههاي نفوذ دشمنان در دستگاههاي حساس کشور را مسدود کرد و جلوي از دست رفتن مغزهاي متفکر و ارزشمند کشور را گرفت. در اينکه سازمانهاي جاسوسي صهيونيستي و آمريکائي در ترور محسن فخريزاده نقش داشتهاند، ترديدي نيست کمااينکه در ضرورت انتقام گرفتن شهادت اين عزيز از دست رفته نيز نبايد کمترين ترديدي به خود راه بدهيم. در کنار اينها آنچه مهمتر است و بايد با دقت مورد توجه باشد اينست که نظام نبايد اجازه بدهد عدهاي با جاروجنجالهاي ساختگي، بر ضعفها سرپوش بگذارند و راه را براي انجام اقدامات افراطي باز کنند و يا حتي با مطرح کردن شعارها و ارائه پيشنهادهاي غيرمنطقي، زمينه را براي بهرهبرداريهاي دشمنان فراهم نمايند.
يادمان نرفته که مسئولان رژيم صهيونيستي از شعارهاي تند رئيس دولتهاي نهم و دهم چگونه با خوشحالي استقبال ميکردند و با صراحت ميگفتند شعارهاي تند چنين شخصي که در بالاترين منصب اجرائي ايران قرار دارد به نفع اسرائيل است. قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل عليه کشورمان را در همان سالها کاغذپاره دانستند و ديديم که همان باصطلاح کاغذپارهها چه به روز مردم ما آوردند. به تحليلهاي عناصر مشکوک عمل کردند و براي آنها رديف بودجه در نظر گرفتند و کشور را با همان تحليلها در باتلاق تحريمها فرو بردند.
و حالا همنوايان همان جريان انحرافي در مجلس و بعضي رسانهها و ساير مراکز، بار ديگر بر طبل جنگ ميکوبند و داد سخن از حمله نظامي به فلان منطقه ميدهند و طرح خروج از برجام را مطرح ميکنند. اينان آيا نميدانند با اين کارها در حال بازي کردن در زمين دشمن هستند و با اين اقدامات و اين پيشنهادها فقط تيغ دشمن را تيزتر ميکنند؟ اگر نميدانند، بايد به حال کشور و مردم گريست که چنين افرادي در چنين مراکزي حضور دارند و اگر ميدانند و آگاهانه در زمين دشمن بازي ميکنند، بايد به اين نتيجه رسيد که دايره نفوذ دشمن، بسيار وسيعتر از آنست که تاکنون فکر ميکرديم. فرض دوم اگر درست باشد، بايد در انتظار ترورهاي ديگري نيز باشيم و حتي خيانتهائي بالاتر و بزرگتر از ترور را نيز بعيد ندانيم.
بيدليل نيست که افراطيون داخلي با نتانياهو و بنسلمان و ديگر سران مرتجع عرب در اموري از قبيل حمايت از ترامپ، مخالفت با برجام و استقبال از تحريمها اشتراک نظر و اتحاد موضع دارند. معلوم نيست اين افراد، با تضاد آشکاري که میان سينه زدن براي شهيد سردار قاسم سليماني با آرزوي رأي آوردن مجدد قاتل او وجود دارد چگونه کنار ميآيند! از يکطرف، خود را داغدار شهادت سردار سليماني وانمود ميکنند و از طرف ديگر آشکارا تمايل بيحد و مرز خود به پيروز شدن ترامپ در انتخابات رياست جمهوري را به زبان و قلم ميآورند. اگر فکر ميکنند مردم ايران اين تضادها را نميفهمند و فريب شعارهاي رنگ و رو رفته و اقدامات افراطي آنها را ميخورند، بايد در فهم و درک خودشان شک کنند. اين نوع برخورد کردن با مسائل مهم کشور، مصالح عمومي را فداي منافع شخصي و جناحي کردن است.
با چنين روشي، کشور هرگز موفق به مقابله مؤثر با نفوذ دشمن و به شکست کشاندن آمريکا و رژيم صهيونيستي نخواهد شد. اگر خواهان قطع نفوذ دشمنان و شکست کامل آنان هستيد، منافع جناحي را فداي مصالح عمومي و سربلندي کشور کنيد و اين واقعيت را درک نمائيد که خطر افراط اکنون در کمين کشور است.