- رونمایی از نخستین گزینه نیمکت پرسپولیس پس از واگذاری
- کارشناسی داوری دیدار استقلال - آلومینیوم اراک : گل بلانکو از خط گذشت!؟ (+ عکس و ویدئو)
- آقای دبیر! مردم انتخاب میکنند چه کسی پهلوانشان باشد و چه کسی کریم شیرهای! / چرا از محبوبیت رسول خادم عصبانی هستی!؟
- قطامِ سریال امام علی(ع) در 51 سالگی و در فرانسه / زندگینامه و کارنامه هنری ویشکا آسایش + تصاویر
- عربستان سعودی «با این دختر» برای اولین بار به مسابقه دختر شایسته جهان میرود + عکس
- خاطره آقای همساده از «بده بزنیم» در گفتگو با پشه و ایرج طهماسب! (ویدئو)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
امیر حسین رحمانی - ماجرای سه هزار بورسیه غیرقانونی وزارت علوم، از هر لحاظ که به آن بنگریم
یک فاجعه ملی است. فاجعه از آن رو می گویم که در صورت عدم برخورد مناسب با
این اتفاق تا سالیان سال می تواند عواقب سوء پیدا و پنهان فراوان ایجاد
کند. برخی از پیامدهای این اتفاق را می توان در موارد زیر برشمرد:
- مهمترین و اولين بازخوردی که مردم از این خبر نصیب آموزش عالی و سیستم می کنند از دست رفتن اعتماد و سرمایه اجتماعی خواهد بود. بی اعتمادی نشات گرفته از این موضوع که بدون هیچ گونه صلاحیت علمی، تعداد حیرت انگیزی برای پذیرش در مدارج عالی به صرف داشتن رانت پذیرفته شده اند.
- مطمئنا در صورت کنار آمدن با این مشکل، اگر نگوئیم همه ولی تعداد زیادی از این افراد در آینده ای نزدیک به مناصب و پست های کلیدی در نظام اداری و سیاسی دست خواهند یافت ولی از آن جا که فاقد حداقل شایستگی های لازم برای کسب این مشاغل هستند باعث می شوند که مشکلات بزرگی برای سیستم ایجاد شود و به منافع مردم نیز آسیب وارد شود.
- نکته دیگر این است که با روی دادن این اتفاق بدون شک حق برخی از افراد که از استعداد و دانش بیشتری برخوردار بوده اند تضییع شده چرا که درگیر رقابت ناسالمی شده بودند که بازنده آن از قبل مشخص بوده است. حال سوال این است چه کسی پاسخگوی ظلم رفته بر این افراد است؟
- کنار آمدن با این موضع سبب ایجاد بی انگیزگی در دانشگاهیان و نخبگان و سرشکستگی کسانی که با تلاش و کوشش توانسته اند مدارج علمی را طی کنند، است و باعث می شود روند پیشرفت علمی کشور آسیب ببیند.
اما فاجعه به همين جا ختم نمي شود. متاسفانه در طول این سال ها اتفاقات دیگری نیز در نظام آموزش عالي ما رخ داده که بدون شک ضربات جدی به ارزش علم و دانشگاه وارد کرده و کلاً فضای آموزشی را ما کن فیکون کرده است. از جمله اینکه:
- کشور ما برخلاف دیگر نقاط دنیا، معمولاً اول آدم ها پست و منصب می گیرند و سپس با استفاده از رانت به مقام علمی نیز می رسند و در ثانی چنین افرادی بیشتر از آن که بر بکارگیری عنوان پست خود تاکید دارند بر استفاده از واژه دکتر و مهندس حساسیت دارند. این در حالی است که در دیگر نقاط جهان و کشورهای پیشرفته، انسان های نخبه و کسانی که از بالاترین قابلیت ها و صلاحیت های علمی برخوردارند می توانند به پست های مهم سیاسی و اداری دست یابند.
موضوع دوم، متاسفانه سیاسی شدن علم در جامعه است؛ رویه ای که به شدت بر فضای دانشگاهی و علمی کشور مسلط شده و در صورتی که از بین نرود مشکلات جدی تری نیز بوجود خواهد آمد.
منظور این است که وقتی فلان مسئول سابق برای اینکه نتوانسته بزرگترین دانشگاه کشور را قبضه کند شروع به گسترش دانشگاه دیگر بدون مطالعات لازم می کند و بعد از مدتی با هر ترفندی زمام دانشگاه را بدست می گیرد ولی با انتخابات، رقیب که پیروز می شود دوباره دانشگاه را به مثابه ملک شخصی پس می گیرد و یا وقتی مجوز تاسیس دانشگاه را انگار که مجوز سوپر مارکت صادر می کنیم برای هر مسئول سیاسی(از هر دو جناح) صادر می کنیم بایست هم انتظار چنین روزهایی داشته باشیم و حتی باید انتظار روی دادن اتفاقات بدتری را نیز داشت.
در واقع به نظر می رسد ما شاهد تربیت نیروهای وفادار و همچنین یارگیری جریانات سیاسی از محیط علمی کشور هستیم که تداعی کننده عملکرد برخی گروههای سیاسی در اوایل پیروزی انقلاب است که خاطرات آن از حافظه تاریخی ملت پاک نشده و دانشگاه را به جای آنکه محملی برای تولید ایده های نو و پیشرفت علم بکنند به میدان مبارزه تبدیل نموده اند.
باشد که مسئولان امر فارغ از نگاه جناحی و سیاسی، ضمن برخورد معقول و منطقی با این موضوع و گزارش آن به جامعه، قدم های جدی در زمینه اصلاح نظام آموزشی و دانشگاهی و ممانعت از امکان دخالت مدیران سیاسی کشور(از هر دو جناح) در نظام آموزش عالی(خصوصاً در مقطع تحصیلات تکمیلی) بردارند.
منبع: الف
- مهمترین و اولين بازخوردی که مردم از این خبر نصیب آموزش عالی و سیستم می کنند از دست رفتن اعتماد و سرمایه اجتماعی خواهد بود. بی اعتمادی نشات گرفته از این موضوع که بدون هیچ گونه صلاحیت علمی، تعداد حیرت انگیزی برای پذیرش در مدارج عالی به صرف داشتن رانت پذیرفته شده اند.
- مطمئنا در صورت کنار آمدن با این مشکل، اگر نگوئیم همه ولی تعداد زیادی از این افراد در آینده ای نزدیک به مناصب و پست های کلیدی در نظام اداری و سیاسی دست خواهند یافت ولی از آن جا که فاقد حداقل شایستگی های لازم برای کسب این مشاغل هستند باعث می شوند که مشکلات بزرگی برای سیستم ایجاد شود و به منافع مردم نیز آسیب وارد شود.
- نکته دیگر این است که با روی دادن این اتفاق بدون شک حق برخی از افراد که از استعداد و دانش بیشتری برخوردار بوده اند تضییع شده چرا که درگیر رقابت ناسالمی شده بودند که بازنده آن از قبل مشخص بوده است. حال سوال این است چه کسی پاسخگوی ظلم رفته بر این افراد است؟
- کنار آمدن با این موضع سبب ایجاد بی انگیزگی در دانشگاهیان و نخبگان و سرشکستگی کسانی که با تلاش و کوشش توانسته اند مدارج علمی را طی کنند، است و باعث می شود روند پیشرفت علمی کشور آسیب ببیند.
اما فاجعه به همين جا ختم نمي شود. متاسفانه در طول این سال ها اتفاقات دیگری نیز در نظام آموزش عالي ما رخ داده که بدون شک ضربات جدی به ارزش علم و دانشگاه وارد کرده و کلاً فضای آموزشی را ما کن فیکون کرده است. از جمله اینکه:
- کشور ما برخلاف دیگر نقاط دنیا، معمولاً اول آدم ها پست و منصب می گیرند و سپس با استفاده از رانت به مقام علمی نیز می رسند و در ثانی چنین افرادی بیشتر از آن که بر بکارگیری عنوان پست خود تاکید دارند بر استفاده از واژه دکتر و مهندس حساسیت دارند. این در حالی است که در دیگر نقاط جهان و کشورهای پیشرفته، انسان های نخبه و کسانی که از بالاترین قابلیت ها و صلاحیت های علمی برخوردارند می توانند به پست های مهم سیاسی و اداری دست یابند.
موضوع دوم، متاسفانه سیاسی شدن علم در جامعه است؛ رویه ای که به شدت بر فضای دانشگاهی و علمی کشور مسلط شده و در صورتی که از بین نرود مشکلات جدی تری نیز بوجود خواهد آمد.
منظور این است که وقتی فلان مسئول سابق برای اینکه نتوانسته بزرگترین دانشگاه کشور را قبضه کند شروع به گسترش دانشگاه دیگر بدون مطالعات لازم می کند و بعد از مدتی با هر ترفندی زمام دانشگاه را بدست می گیرد ولی با انتخابات، رقیب که پیروز می شود دوباره دانشگاه را به مثابه ملک شخصی پس می گیرد و یا وقتی مجوز تاسیس دانشگاه را انگار که مجوز سوپر مارکت صادر می کنیم برای هر مسئول سیاسی(از هر دو جناح) صادر می کنیم بایست هم انتظار چنین روزهایی داشته باشیم و حتی باید انتظار روی دادن اتفاقات بدتری را نیز داشت.
در واقع به نظر می رسد ما شاهد تربیت نیروهای وفادار و همچنین یارگیری جریانات سیاسی از محیط علمی کشور هستیم که تداعی کننده عملکرد برخی گروههای سیاسی در اوایل پیروزی انقلاب است که خاطرات آن از حافظه تاریخی ملت پاک نشده و دانشگاه را به جای آنکه محملی برای تولید ایده های نو و پیشرفت علم بکنند به میدان مبارزه تبدیل نموده اند.
باشد که مسئولان امر فارغ از نگاه جناحی و سیاسی، ضمن برخورد معقول و منطقی با این موضوع و گزارش آن به جامعه، قدم های جدی در زمینه اصلاح نظام آموزشی و دانشگاهی و ممانعت از امکان دخالت مدیران سیاسی کشور(از هر دو جناح) در نظام آموزش عالی(خصوصاً در مقطع تحصیلات تکمیلی) بردارند.
منبع: الف
لینک کپی شد
نظر شما