- کاظم صدیقی فردا در این مراسم سخنرانی می کند + تصویر
- مراسم ترحیم زهرا شجاعی با حضور سیدمحمد خاتمی (عکس)
- آیا افغانستانی های مقیم ایران، تابعیت می خرند؟
- مرگ جو لیبرمن، سناتور ضدایرانی آمریکایی
- اتفاقی که پایان حیات سیاسی قالیباف را رقم زد!
- قرائی مقدم: کوچک شدن طبقه متوسط؛ مهمترین تغییر اجتماعی سال ۱۴۰۲/ جامعه ایران دیگر یک جامعه سنتی نیست
- روایت نشریه اماراتی از جزئیات مذاکرات محرمانه ایران و امریکا
کاربران شبکه هاي مجازي روز گذشته با بازنشر تصاويري از محمدباقر قاليباف، شهردار تهران که وي را در حال پياده شدن از خودرو مرسدس بنز گرانقيمت نشان مي دهد، به طرح روي جلد شماره اخير «همشهري ماه» واکنش نشان دادند. به گزارش «ايران»، طرح روي جلد نشريه متعلق به مجموعه رسانه اي وابسته به شهرداري تهران با تيتر «شاه و گدا» تصويرسازي از يک خودرو بنز قديمي سرمه اي رنگ بود که دستي از آن خارج شده و به دخترک گلفروش پول مي دهد. تصويري که با توجه به مدل رنگ خودرو و ديگر نشانه هاي به کار رفته، سعي داشت آيت الله هاشمي، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام را مورد کنايه قرار دهد.
آيا محمدباقر قاليباف براي انتخابات رياست جمهوري سال آينده، نامزد خواهد شد؟ آن گونه که از ظواهر امر برمي آيد، خود شهردار تهران هم فعلاً جواب اين سوال را نمي داند.
هرچند که برخي محافل سياسي و رسانه اي معتقدند تغيير آرايش ويترين رسانه هاي منتسب به قاليباف، شکل و شمايل «انتخاباتي» به خود گرفته است. دلمشغولي برخي رسانه ها به جلد نشريه «همشهري ماه» که داستان نخ نما شده «شاه و گدا» را در قاب تصوير دست بيرون آمده از خودروي بنزي که سرنشين آن از ديدگاه مخاطبان آيت الله هاشمي رفسنجاني تعبير شد و کودک گلفروش نشان مي دهد، در کنار انتقادهاي تند و تيز شهردار تهران از حسن روحاني و دولت متبوعش، شاهد مدعاي محافل يادشده است. بر همين اساس بود که ديروز خبرنگاراني که در حاشيه آيين بهره برداري از پروژه هاي عمراني پايتخت با قاليباف رو به رو شدند، از وي خواستند به گمانه زني ها درباره کانديداتوري اش خاتمه بدهد. قاليباف نيز با اين جمله کوتاه که «وظيفه من کار و خدمت به مردم است و جايگاه آن اهميتي ندارد» فعلاً از دادن پاسخ صريح طفره رفت؛ اما آيا براستي آن گونه که برخي سايت ها تيتر زدند، جواب شهردار تهران آميزه اي از «ترفند» و «کليشه» است، يا قاليباف با وجود تمايل 11 ساله اش براي رياست جمهوري، هنوز نمي داند در انتخابات آتي نام نويسي کند يا نه؟ چه او بيش از هر اصولگرايي مي داند بازکردن در کاخ رياست جمهوري به روي خود چقدر دشوار است؛ آن هم در حالي که سومين شکست براي او، مي تواند به منزله باختن قافيه، براي هميشه باشد.
شايد از همين رواست که شهردار تهران مي کوشد از چالش هايي که در گذشته شانس پيروزي اش را گرفت، دوري کند و بر همين اساس است که قبل از تصميم گيري، توپ را به زمين جامعه اصولگرايي انداخته و حضورش را به عدم حضور ديگر اصولگرايان منوط کرده است. شرط و شروطي که نشان مي دهد قاليباف نخستين عامل ناکامي اش را، تکروي ها و انشقاق ها مي داند. او پيش از اين يک بار در انتخابات رياست جمهوري نهم و بار ديگر در انتخابات دوره يازدهم رياست جمهوري، نامزد شد. سال 84 علاوه بر او،3 کانديداي غير اصلاح طلب نيز در آوردگاه رقابت حضور داشتند. اگرچه نظرسنجي ها تا هفته پاياني از پيشتازي قاليباف نسبت به ديگر نامزدهاي اصولگرا حکايت مي کرد، اما اين محمود احمدي نژاد بود که گوي سبقت را از او ربود. سال 92 نيز علاوه بر او علي اکبر ولايتي، حداد عادل، سعيد جليلي و محسن رضايي از اردوگاه اصولگرايان وارد ميدان شدند و دست آخر نتيجه را به حسن روحاني واگذار کردند. در آن ايام نيز شانس وي بين ديگر نامزدهاي اصولگرا، بيشتر ارزيابي مي شد و نتيجه انتخابات نيز مويد اين گزاره بود. چه او بعد از حسن روحاني، بالاترين راي را به دست آورد؛ هر چند با تفاضل 12 ميليون راي.
بر مبناي اين پيشينه است که وي شرط گذاشته تنها در صورتي تن به کارزار دوباره مي دهد که اصولگرايان يکصدا و يکپارچه، از او حمايت کنند. با اين همه سوال اينجاست در صورتي که جامعه اصولگرايي
ره صدشبه را يک شبه طي کنند و ظرف همين مدت باقي مانده تا انتخابات، بر تعدد و تفاوت شان مستولي و بر پشتيباني از شهردار تهران متفق شوند، قاليباف مي تواند بالاخره روياي رياست جمهوري را محقق ببيند؟ اصلاح طلبان به اين سوال مکرر و موکد جواب منفي داده اند و قبل از همه اين گونه عنوان مي کنند که وي ياراي رقابت با حسن روحاني را ندارد؛ اما به نظر مي آيد فارغ از بودن يا نبودن روحاني در صحنه، قاليباف با چالش هايي در جذب آرا روبه رواست. گذاره اي که با مرور بر سبد آراي وي در دو انتخابات 84 و 92 خودنمايي مي کند.
قاليباف در سال 84، سرداري بود که از سپاه وارد نيروي انتظامي شده بود و اندکي بيش از 4 ميليون راي آورد؛ اما در انتخابات سال 92 که شهرداري نام آشنا بود، توانست 2 ميليون راي به سبد خود اضافه کند.
تحليلي بر آراي قاليباف در تهران
در انتخابات سال 84 از بين 5 ميليون و 241 هزار تهراني که پاي صندوق راي آمدند، ۶۱۴ هزار و ۳۸۱ نفر به او راي دادند. در انتخابات سال 92 و بعد از هشت سال شهرداري تهران، سبد راي وي در پايتخت تنها دو برابر شد و روي عدد يک ميليون و 266 هزار راي ايستاد. در حالي که حسن روحاني توانست در شهري که قلمرو قاليباف محسوب مي شد، 2 ميليون و 385 هزار راي يعني دو برابر شهردار تهران راي بياورد.
اين در شرايطي بود که محمود احمدي نژاد بعد از اتمام دوران شهرداري اش در تهران و حضور در رقابت هاي سال 84، راي اول تهران را به دست آورد. چه احمدي نژاد در دور اول انتخابات رياست جمهوري نهم در تهران يک ميليون و 500 هزار راي جذب کرد. آماري که نشان مي دهد آراي قاليباف در تهران سال 92، از آراي احمدي نژاد در تهران سال 84 نيز پايين تر است و شهردار پايتخت در شهري که مي توانست اصلي ترين اردوگاه راي او باشد، چندان محبوب نيست ولو اين که به عنوان هشتمين شهردار برتر دنيا معرفي شده باشد. نکته قابل تامل اين است که در اين سال ها تحليلگران متعددي از زواياي مختلف به اين موضوع نگريسته اند و عدم موفقيت قاليباف در جذب آرا را بيش از هر چيز در پارادوکس هايي که بر سر راه او سبز شد، مي دانند. به اعتقاد اين طيف، شمار زيادي از منتخبان مردم در انتخابات گوناگون، از پايگاه هاي نظامي و انتظامي آمده اند و در نهايت رخت سياست به تن کردند؛ اما قاليباف همواره بين نظامي گري و سياست پيشگي در رفت و آمد بوده و روي هيچ کدام از اين نقاط ثابت نمانده است تا راي آن اردوگاه را کسب کند. هر چند که طيفي از رسانه هاي منتسب به اصولگرايان از جمله سايت ها، خبرگزاري و روزنامه شهرداري، قاليباف را مديري تکنوکرات معرفي مي کنند نه سردار. شايد بر همين اساس بود که در جريان مناظره هاي انتخاباتي سال 92، حسن روحاني کليد واژه اي چون «حملات گازانبري» وجمله اي مبني بر اينکه «من سرهنگ نيستم،حقوقدانم» را وارد فرهنگ سياسي ايران کرد.
به اعتقاد ناظران، قاليباف کمتر توانسته است بين دو مسئوليت پيشيني و امروزي اش جايگاه باثباتي بيابد يا به گونه اي آنها را تلفيق کند. نتيجه نيز اين مي شود که روزي بنر «صداقت امريکايي» و «آشنايي با يزيد زمان» شهر را مي پوشاند و روز ديگر تصاوير مشهور نقاشان اروپا و امريکا يا روزي در ثنا و روزي در رثاي «برجام» سخن بگويد.
اين در حالي است که حسن روحاني رقيب او در ميدان 92، توانست بين گذشته اش در نهادهايي چون شوراي عالي امنيت ملي، مذاکرات اتمي و نقش مديريتي اش براي دستگاه اجرايي کشور، تلفيق ايجاد کند.تلفيقي که در تعابيري چون «شيخ ديپلمات» خودنمايي مي کند. از سوي ديگر شهردار تهران در دوره سوم مسئوليتش که از سال 92 به بعد شروع شد، افت و خيزهاي متعددي را تجربه کرده است و هر چه پيش تر مي رود، با چالش هاي بيشتري روبه رو مي شود. اگر در سال 92 و پيش از انتخابات، اصلاح طلبان منتقد قاليباف جايگاهي در ساختار و نهادهاي حکومتي نداشتند، امروز هم در دولت و هم مجلس چهره هايي حضور دارند که مديريت شهردار تهران را مورد ترديد جدي قرار داده اند. ماجراي واگذاري املاک نجومي، تحقيق و تفحص از شهرداري تهران در مجلس شوراي اسلامي، آلودگي هوا و انتقاد شهردار از منتقدان آنچه که او «ترافيک مصنوعي» خواند، بخشي از معضلات نوظهور قاليباف هستند که بايد قبل از ثبت نام براي انتخابات رياست جمهوري فکري به حال آنها کند. در اين ميان اگرچه قاليباف با طرح انتقادهايي عليه رئيس جمهوري و دولت تلاش مي کند اندکي از اين فشارها بکاهد، اما دانش آموخته جغرافياي سياسي خود بهتر از همه مي داند رقابت سال 96، مختصات متفاوتي با سال 92 دارد. مختصاتي که فعلاً قاليباف را بر سر «بودن» يا «نبودن» مردد ساخته است.
منبع : ایران
نويسنده: فرنازحسنعلي زاده
لینک کپی شد
نظر شما