- جعفرزاده: نه رئیسی، رئیس جمهور دو دوره ای می شود نه بایدن/ مردم دارند له می شوند، آخر مگر این میز چقدر ارزش دارد؟!
- آیتالله جوادی آملی: اگر مردم گرفتار فقر بشوند، دین از بین خواهد رفت/ آبروریزی پیش زن و بچه قابل تحمل نیست
- مقام سپاه: ۵ ساعت قبل از شروع عملیات علیه اسرائیل از خاک ایران، به کشورها خبر دادیم
- واکنش ایران به خبر آسیب دیدن سامانه های پدافندی در اصفهان
- امیرعبداللهیان: سلاح های مورد استفاده در اصفهان، بیشتر اسباب بازی بچه ها بود
- بمباران سنگین مقر الحشد الشعبی در عراق توسط اسرائیل
- روایت عجیب سیدحسن خمینی از درگذشت پدر و عمویش
- بایدن در حال بررسی گزینه احیای برجام است
- روایت CNN از نتیجه حمله ریزپرنده ها به پایگاه شکاری اصفهان (تصویر)
آرمان-احسان اسقایی: روزگذشته خبر تاییدنشدهای به نقل از نزدیکان محمود احمدینژاد مبنی برکاندیداتوری همزمان احمدینژاد، بقایی و مشایی منتشر شد؛ خبری که درنگاه اول بیشتر از واقعی بودنش احتمال شایعه بودن آن میرود و به نظر میرسد نه از سوی رسانههای هوادار احمدینژاد، بلکه از سوی رسانههایی منتشر شده که قصد به حاشیه راندن کاندیداتوری بقایی را دارند، اما با کمی تامل در انتشار این خبر میتوان آن را به نزدیکان احمدینژاد نیز منتسبکرد؛ خبری که بیش از مواضع بقایی در رسانهها بازنشر شده است.
جنگ روانی و مشروعیتزایی
بعد از اعلام نامزدی حمیدرضا بقایی، اولین سوالی که نزد افکار عمومی مطرح شد، این بود که با وجود بازداشت این یار نزدیک احمدینژاد تا چه اندازه امکان تایید صلاحیت او وجود دارد؟ البته اطرافیان بقایی تاکید داشتند چون پروندهای برای بقایی بعد از دوران بازجویی وی وجود ندارد، دلیلی برای ردصلاحیت وی نیست و بقایی تایید صلاحیت خواهد شد. از این منظر و حتی برای ایجاد فشار اعلام میکنند که عدم تایید صلاحیت حمیدرضا بقایی به معنی این است که همگان مسیر انتخاب مجدد برای روحانی را پذیرفتهاند و روحانی با رای بالایی رئیسجمهور خواهد شد. آنها با این جنگ روانی قصد دارند، هرگونه مانع برای ردصلاحیت بقایی را قبل از ثبتنام وی در انتخابات ریاستجمهوری از میان بردارند. با در نظرگرفتن شایعه کاندیداتوری همزمان احمدینژاد، بقایی و مشایی میتوان به استراتژی موجسواری رسانهای توسط تیم رسانهای بقایی پی برد. آنها درنظر دارند ازیک سو توجه مردم را به خود جلب کرده و ازسوی دیگر جواز تایید صلاحیت خود را بگیرند.
مکانیزم احمدینژادی پای میز مناظره
باید در نظر داشت که اگر بپذیریم بقایی تایید صلاحیت شود، او دستانی خالی در مواجهه با روحانی درانتخابات سال آینده خواهد داشت. بقایی اعلام کرده که دولت وی دولت سوم احمدینژاد است و افتخار میکند که او را احمدینژاد ثانی مینامند. بقایی عمیقا اعتقاد دارد نام احمدینژاد برای او نانآور است و صندوقهای رای به نام حمایت احمدینژاد به کام او خواهد بود؛ تحلیلی که بیشتر شبهه به توهم است، زیرا مردم در سال ۹۲ درمقابل تفکر احمدینژادیها به روحانی رای دادند و درسال۹۴ نیز با شرکت درانتخابات مجلس دست رد برسینه تندروها و نزدیکان احمدینژاد زدند. مشاوران بقایی بهخوبی درک کردهاند تا این لحظه هیچکدام از اقدامات مشایی و نامهنگاریهای احمدینژاد نتوانسته حتی اندکی به میزان آرای بقایی نزد افکارعمومی بیفزاید. در نتیجه، احتمالا چارهای جز انتخاب مکانیزمی همانند آنچه احمدینژاد توانست به وسیله آن درسال ۸۸ نوعی دوقطبی به نفع خود به وجود آورد، ندارند. بقایی در دولتهای نهم و دهم مسئولیتهای متعددی داشته و چون بسیاری از مدیران و کارکنان ارشد وزارتخانهها در دولت روحانی تغییر نکردند، او با اتکا به دوستان و مدیران احمدینژادی باقیمانده در بدنه و نزدیک به دولت میتواند به منابع اطلاعاتی در مورد نحوه توزیع کارانهها و... دست یابد که افشای آنها برای روحانی در انتخابت ریاستجمهوری خطرآفرین خواهد بود. استفاده از مکانیزم افشاگری همانند آنچه احمدینژاد در دوره دوم ریاستجمهوری خود انجام داد، میتواند چنان سردرگمی در مردم در روزهای داغ انتخابات ریاستجمهوری ایجاد کند که مردم ناخواسته درجوی آلوده به تهمتها رای خود را به صندوق بقایی بریزند.
روحانی ازکجا صدمه میخورد
عملکرد روحانی، درسه سال و نیم گذشته که خزانه خالی ، تورم افسارگسیخته۴۲درصدی و رشد اقتصاد منفی۸/۶درصدی را تحویل گرفت، عملکرد مثبتی بوده است، اما واقعیت آن است که روحانی باید مکررا به مردم درمورد آنچه تحویل گرفته بود، توضیح میداد. اگر روحانی تیم اطلاعرسانی قوی در اختیار داشت، از دستاورهای هستهای، اقتصادی وسیاسی خود درطول سهسالونیم گذشته، حتی بهرغم مخالفت رسانه ملی با انتشار گزارشهای وی، با مردم بیپرده سخن میگفت. اگر او چنین میکرد، بدون شک امروز احمدینژاد حتی جرات نامهنگاری به خود نمیداد. ضعف بزرگ دولت روحانی در اطلاعرسانی است و رقبای وی، چه از تیم احمدینژاد و چه از جمنا، بر این ضعف متمرکز شدهاند.
در نهایت...
هرچند نامهنگاریهای احمدینژاد، و حمایتهای صریح مشایی و احمدینژاد ثانی معرفی کردن بقایی نمیتواند چندان بر آرای او بیفزاید، اما نباید جنگ روانی را که احمدینژادیها به منظور رقابت با روحانی درنظر دارند، فراموش کرد. روحانی با تیم اطلاعرسانی فعلی نمیتواند به سادگی بر فضا مسلط شود. زمان هم برای تغییر چارچوب تیم اطلاعرسانی دولت ازدسترفته به نظر میرسد. رسانههای اصلاحطلب در حمایت از مواضع روحانی و ایجاد شفافیت درافکار عمومی میتوانند آنچه را مخالفان روحانی بافتهاند، پنبه کنند. ضمن اینکه روحانی باید با دستی پر پشت میز مناظره انتخابات ریاستجمهوری بنشیند. شاید ثبات و آرامش فعلی نیاز به اعلام دستاوردهای روحانی را در افکار عمومی کمرنگ کند، اما روحانی به منظور درک بیشتر دستاوردهای خود از سوی مردم باید به آنها بگوید که چه چیزی تحویل گرفت و امروز شرایط کشور چگونه است.