- واکنش دبیرکل جامعه پزشکی به مرگ دکتر پرستو بخشی: فشار ها بر پزشکان جوان به مرز هشدار رسیده
- اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
- جزییات افزایش شدید جریمه تحلفات رانندگی
- اعمال مشترک شب های قدر
- سید جلال ساداتیان: شما نمیتوانید با یک بخشی از جامعه بینالمللی کاملا در تضاد دائم باشید و صرفا بخواهید با یک بخش کوچکی از این جامعه کار کنید/ روسیه و چین در همه امور پای شما نایستادهاند/ هرچه محدودیتها را افزایش بدهید، زندگی و سفره مردم محدودتر میشود
- افشاگری جدید حسن روحانی از ماجرای گرانی بنزین و اعتراضات: من واقعا از زیرنویس شبکه خبر فهمیدم بنزین دیشب گران شده! رئیسی اولین کسی بود که توییت زد و مخالفت کرد، در حالی که نامه سران قوا را با خط خودش امضا کرده بود!
- آقا گفتند من تمام جامعه ایران را انقلابی میدانم نه عده خاصی را
- ادعای بایدن: کشورهای عربی برای اولین بار آماده هستند اسرائیل را کاملاً به رسمیت بشناسند
- عربستان «با این دختر» برای اولین بار در مسابقه دختر شایسته جهان شرکت میکند (عکس)
- کاظم صدیقی فردا در این مراسم سخنرانی می کند + تصویر
مناقشه حلقه نزديکان محمدباقر قاليباف با مصطفي ميرسليم را مي توان به يک جدال لفظي ميان دو نامزد اصولگراي انتخابات رياست جمهوري تنزل داد؛ اما همزمان شدن انتشار ناگفته هاي نامزد حزب موتلفه اسلامي از تخلفات شهردار اصولگراي تهران با نامه پساانتخاباتي قاليباف، پوسته ابتدايي ائتلاف اصولگرايان را شکافت.
ابتداي هفته جاري قاليباف در نامه اي خطاب به «جوانان انقلابي و دلسوز ايران»، خواستار «تغيير اساسي در نحوه کنش جريان اصولگرايي» و حرکت به سوي «نو اصولگرايي» شد و 24 ساعت بعد، مصطفي ميرسليم در گفت وگو با «ايران»، با اشاره به تخلفات منتسب به محمدباقر قاليباف، تاکيد کرد: شهردار اصولگراي تهران صلاحيت پذيرفتن مسئوليت خطير رياست جمهوري را نداشت و اگر نبود اصرار موتلفه اسلامي براي حفظ وحدت انتخاباتي، او در مناظره ها گوشه اي از تخلفات را افشا مي کرد. سخناني که جرگه ياران قاليباف را برانگيخت؛ چنانکه سيدمحمود رضوي، از نزديکان قاليباف و سازنده فيلم انتخاباتي او، در توئيتي واکنشي به ميرسليم نوشت: «نواصولگرايي يعني به خطر افتادن همه منافع ميرسليم، نماينده دار و دسته پيرمردهاي تمام شده و آشنايان فقه و اصول خوانده نان به نرخ روزخور فارغ.»
گوشه و کنايه هايي که اگر کنار نامه قاليباف گذاشته شود، نشان مي دهد گعده سياسي شهردار تهران، شکست انتخاباتي اصولگرايان را محصول کليشه هايي مي داند که وزر و وبال اين جريان شده است. به اعتقاد قاليباف، اصولگرايان امروز نيازمند چهره، ساختار، بازتعريف مناسبات با نهادهاي حاکميتي و روش و منشي متفاوت از گذشته هستند تا اين جريان را باب طبع جوانان و طبقه متوسط کنند. اگر چه او در نامه خود تاکيد کرد مي خواهد باب ديالوگ در اين موضوعات را باز کند، اما نمي توان از اين گذاره چشم پوشي کرد که شايد قاليباف مي خواهد «عارف» اصولگرايان شود و در ازاي انصرافش حداقل هدايت بخش تشکيلاتي اين جريان را به دست بگيرد.
سخنان اخير محمد دهقان، رئيس ستاد انتخابات قاليباف مبني بر اينکه بهتر بود سيد ابراهيم رئيسي به نفع قاليباف کنار مي رفت، تا حدي مويد اخباري بود که مهاجري مطرح کرد و حال به نظر مي رسد قاليباف مي خواهد نقشي فراتر از «عارف» اصولگرايان داشته باشد و به قولي «طرحي نو» دربيندازد. بخصوص که او، حتماً و قطعاً گزينه اصلاح طلبان شوراي شهر براي شهرداري نخواهد بود و بزودي بايد «بهشت» را ترک کند. اگرچه بعيد است به او مسئوليتي خارج از نهادهاي انتخاباتي پيشنهاد نشود، اما آن گونه که از فحواي نامه اش برمي آيد، قاليباف بيش از مسئوليت هاي انتصابي دنبال جايگاه سياسي است.
رفتار کارگردانان و بازيگران ائتلاف انتخاباتي اصولگرايان، نشان داد اين جايگاه لزوماً از سوي اين طيف به او پيشکش نخواهد شد. فارغ از تفاوت دعوت قاليباف و رئيسي از سوي «جمنا» در آستانه انتخابات، رفت و آمد چهره هاي اصولگرا به مشهد و عکس هاي يادگاري با سيد ابراهيم رئيسي بعد از انتخابات و مطرح شدن نام توليت آستان قدس رضوي به عنوان ظرفيتي که توان هدايت بخشي از جريان اصولگرا را دارد، نشان مي دهد اصولگرايان ائتلافي اگر چه از قاليباف به خاطر کناره گيري خودخواسته يا ديگرخواسته اش متشکر هستند، اما حداقل تا امروز نشان نداده اند که براي او و رئيسي سهم برابري قائل هستند.
اين در حالي است که به اعتقاد ناظران، روند دگرديسي قاليباف در دو دهه گذشته نشان داده او ظرفيت بيشتري براي تغيير دارد؛ البته اينکه جامعه چقدر اين تغيير را بپذيرد و باور کند، موضوع ديگري است. مجموع اين تحولات اما بر يک نکته تاکيد دارد؛ اينکه اصولگرايان دريافته اند بخشي از ناکامي هاي انتخاباتي شان، محصول فاصله گرفتن از سبک زندگي و ذائقه مردم است.
با اندکي تساهل و تسامح مي توان مناقشه «پير» ها و «پور» هاي اصولگرا را در اين دريافته جست وجو کرد. اما آيا محمدباقر قاليباف 56 ساله مي تواند ليدر نواصولگرايي باشد؟ چهره اي که هيچ کدام از مسئوليت هايش از رهگذر راي مردم نبوده است، مي تواند براي پيروزي و راي آوري جريان متبوعش نسخه بپيچد؟ اصولگرايان تا چه اندازه جسارت تجديد نظر و بازتعريف تعاملات خود با مردم و نهادهاي حاکميتي دارند؟ آيا اين جريان مي تواند به صورت جدي وارد «خودانتقادي» شده و به جاي توسل و تمسک به شيوه هاي گذشته، راهي تازه بيابد يا بسازد؟ يا همان طور که نصرالله پژمانفر عضو جبهه پايداري ديروز گفت «نواصولگرايي»، بازي با کلمات است؟
خبر
بيادي: آوردن رئيسي به صحنه رقابت، از سر حسادت بود
حسن بيادي تاکيد کرد: «محمدباقر قاليباف قرباني تصميمات غلط و خودخواهي دوستان و مشاوران بي تدبير خود شد.» دبيرکل جمعيت آبادگران جوان در گفت وگو با خبرآنلاين گفت: آن کساني که طراح جمنا هستند، با آقاي قاليباف مخالف بودند و نتيجه راي گيري هايشان تقريباً از پيش تعيين شده بود. او درباره سيد ابراهيم رئيسي نيز گفت: به نظر بنده آقاي رئيسي مستقل آمد و حداقل اينکه از طريق «جمنا» نيامد؛ بخش مهمي از جامعه اصولگرايي از ايشان حمايت جدي کردند. اگرچه آوردن و حمايت ايشان از طرف پشت پرده اي ها از سر صدق و صفا نبود و البته به خاطر محتمل بودن آينده روشن تري براي ايشان از سر حسادت صورت پذيرفت. بيادي با تاکيد بر اينکه «آمدن آقاي رئيسي و کارش هيچ ربطي به جمنا نداشته است»، افزود: تماميت خواهان در «جمنا» سيستم و ساختار معيوبي داشتند والا جمنا مي توانست بيش از اين موفق شود اما از آنجا که يک باند 5 نفره پشت سر جمنا بود، بلا تشبيه بقيه به مثابه عروسک خيمه شب بازي بودند. او با بيان اينکه «با کناره گيري آقاي قاليباف کساني که قرار بود به ايشان راي دهند به آقاي روحاني راي دادند و نه به آقاي رئيسي» افزود: اگر آقاي رئيسي کنار مي رفت، حتماً 95 درصد آرايش در سبد آقاي قاليباف ريخته مي شد. اين يک اشتباه استراتژيک بود که انجام دادند. اگر اين اتفاق مي افتاد که رئيسي به نفع قاليباف کنار مي رفت، به نظرم حداقل 20 ميليون راي مي آورد؛ حضور آقاي رئيسي باعث شد که انتخابات به دور دوم کشيده نشود. بيادي ادامه داد: به نظرم اصولگرايان اگر قبول دارند که سال 88، 24 ميليون راي آوردند و الان 16 ميليون، بايد بگويند که آن 24 ميليون غلط بوده يا اينکه 8 ميليون ريزش راي داشته اند. در واقع بايد اعتراف کنند که 8 ميليون ريزش داشتند. در واقع اين 16 ميليون برايشان حُسن نيست. دبيرکل آبادگران با اشاره به مناظره هاي انتخاباتي گفت: بدون استثنا هر بار که به عنوان يک شهروند جمهوري اسلامي شاهد اين مناظره ها بودم، احساس تحقير کردم و حس کردم کساني که به عنوان کانديدا در انتخابات شرکت کردند، به طور مستقيم به مردم توهين مي کنند. اگر بحث 96 درصد و 4 درصد را مطرح مي کنيم، خودمان جزو کدام درصد هستيم؟ او تاکيد کرد: اصولگرايي افول کرده مگر اينکه گروه جديدي با يک تفکر جديدي بيايند که آن هم به دور از ذهن است.
منبع :ایران
لینک کپی شد
نظر شما