وقتى تفاوت هاى "شفر و برانكو" آشكار مى شود: "استقلال" در بحران بود يا "پرسپوليس"؟

دوم)پرسپوليس بدليل محروميت، نمى تواند از ٥ بازيكن جديدش در نيم فصل بازى بگيرد و بشدت دچار كمبود بازيكن است در حالي كه استقلال بازيكنانى چون دانشگر، روح الله باقرى، على كريمى، اللهيار صيادمنش، سجاد آقايى، فرشاد محمدى مهر و آذرى را دارد كه به اين باشگاه پيوسته اند.

نوانديش- نويد موسوى: پرسپوليس و استقلال در اين فصل دو روى يك سكه اند؛ يكى بحران زده است اما در آرامش ، و ديگرى در شرايطى كه بحران زده جلوه مى نمود !

به گزارش سرويس ورزشى نوانديش، برانكو و باشگاه پرسپوليس با وجود از دست دادن چند بازيكن و محروميت نقل و انتقالاتى پيوسته به هواداران اميد مى دهند و توانمندى بازيكنان جوان خود را مى ستايند و همچنان از قهرمانى در ليگ و صعود به مرحله نيمه نهايي آسيا سخن مى گويند.

در مقابل شفر تا قبل از جذب تبريزى، طارق و نيوماير از شرايط بحرانى تيم شان و نداشتن شانس در ليگ و آسيا صحبت مى كرد و پيوسته تن هواداران را لرزانده و اعتماد به نفس در بازيكنان كنونى به ويژه جوانان را سركوب مى كرد. ضمن اينكه نبايد فراموش شود زمانى كه برانكو تمرينات پرسپوليس را دو هفته زودتر از استقلال براى سوپرجام و فصل جديد آغاز كرد، شفر به واسطه قراردادش با دو شبكه آلمانى و سوئيسى درگير تحليل هاى بازى هاى جام جهانى بود! شفر دير تمرينات را استارت زد و به همين دليل دير تيم را به اردو برد ، در حالى كه برانكو حتى تمرين پرسپوليس را براى تماشاى ديدار فينال جام جهانى كه تيم ملى كشورش يك پاى آن بود به تاخير نيانداخت و با پايان تمرين سرخپوشان، از نيمه دوم تماشاگر ديدار فرانسه و كرواسى شد.

اما در نقل و انتقالات چه اتفاقى رخ داده است؟

در ابتدا مرورى بر جدا شده هاى استقلال و پرسپوليس داشته باشيم؛

جدا شده هاى استقلال؛ (غير از بازيكنانى كه بدليل عملكرد ضعيف كنار گذاشته شدند)

اميد نورافكن (جدايى در دوره مديريت افتخارى-توفيقى)

اميد ابراهيمى (پايان قرارداد/جدايى در دوره مديريت افتخارى-توفيقى)

مامه تيام (عدم توافق با مديران پيشين و مديران جديد براى تمديد/در دعواى حقوقى)

سرور جپاروف (پايان قرارداد/جدايى در دوره مديريت فتحى-مباشرى)

مجيد حسينى با صدور رضايت نامه از سوى باشگاه

جدا شده هاى پرسپوليس؛

مهدى طارمى (در نيم فصل قبل)

فرشاد احمدزاده (پايان قرارداد)

محسن مسلمان (به دلايل انضباطى در ليست خروج قرار گرفت)

صادق محرمى (پايان قرارداد)

وحيد اميرى (پايان قرارداد)

به نظر مى رسد وزنه تعادل در جدايى ها ميان سرخابى ها برابر باشد. اما دو نكته جالب در اينجا وجود دارد:

اول) پرسپوليس هيچ عايدى از اين جدايى ها به واسطه نوع قراردادها نداشته است در حالي كه استقلال با همه انتقادات به كيفيت و نحوه بستن قراردادها در دوره افتخارى- توفيقى و با وجود همه شرط و شروط مديربرنامه ها از سه جدايى در بدترين حالت ممكن، حداقل ٨٥٠ هزار دلار كسب در آمد مى كند (بدون در نظر گرفتن افزايش رقم قابل پرداخت توسط تيام در صورت شكايت احتمالى)

دوم)پرسپوليس بدليل محروميت، نمى تواند از ٥ بازيكن جديدش در نيم فصل بازى بگيرد و بشدت دچار كمبود بازيكن است در حالي كه استقلال بازيكنانى چون دانشگر، روح الله باقرى، على كريمى، اللهيار صيادمنش، سجاد آقايى، فرشاد محمدى مهر و آذرى را توسط مديران قبلي و پس از قطعى شدن عدم حضور تيام و جپاروف، نيوماير و تبريزى را توسط مديران جديد جذب كرده است.

شايد يكى از نگرانى ها، تعداد مصدومان استقلال باشد. شجاعيان، محسن كريمى و دو بازيكن جديد يعنى تيمورى و آقاخان؛ اما نكته اينجاست كه شفر اين بازيكنان را مى خواهد و حاضر نشده نام دو نفر اول را از ليست خارج كند و هنوز اميدوار است دو نفر دوم كه جزو گزينه هاى اول ليست خريد او بودند بتوانند زودتر از زمان معلوم به تمرينات اضافه شوند. آقاخان و تيمورى هر دو روز پنجشنبه در مصاحبه اى گفتند با وجود شايعات رسانه اى، شفر بشدت به آنها اعتقاد دارد و آنها را مى خواهد. ضمن اينكه روزبه چشمى نيز پس از مصدوميت در رقابت هاى جام جهانى به زودى به تمرينات استقلال اضافه خواهد شد.

با اين شرايط معلوم نيست شفر چرا برخلاف برانكو كه كاملا دست بسته است، مدام روى جدا شده ها و نه داشته هايش تاكيد مى كرد؟ گويى او فراموش كرده با دادن القاب و قيمت گذارى هاى ميليون دلارى روى بازيكنان جدا شده، به طور غير مستقيم مشوق جدايى آنها بوده است. ضمن اينكه نمى توان از نقش دوست آلمانى اش شرمن كه مدير برنامه هاى تيام سنگالى و جپاروف ازبكستانى است در جدايى اين دو ستاره چيزى نگفت.

اما برانكو همچنان در آرامش پيش مى رود. تيمش دچار بحران واقعي است. هنوز مطالبات فصل قبل او و بازيكنان پرداخت نشده است، تيمش محروم است، ستاره هايش جدا شده اند، اما از اميد و از قهرمانى مى گويد.

اين است تفاوت دو باشگاه و دو سرمربى در قبال تيم و هواداران شان؛ يكى از نداشته هايش، اميد مى سازد و ديگرى از داشته هايش، نااميدى!

خبرهای مرتبط