- انتقاد تلویحی محسنی اژه ای از حکم اعدام توماج صالحی و تاکید بر مسکن معلمان
- کنایه سنگین جهرمی به زاکانی و قرارداد ۲میلیارد یورویی
- واکنش به اظهارات مهدی نصیری در بی بی سی درباره «از تاجزاده تا شاهزاده»
- عذرخواهی ناشر هندی بابت اقدام توهین آمیز به امام خمینی (ره)
- جمهوری آذربایجان اموال دولت ایران را مصادره کرد!
- متلک مقام دولتی به انتقاد میرسلیم
- آیت الله نوری همدانی: آغاز برنامه «طرح نور» مبارک است / درباره حجاب به شدت حساس هستیم
- انتظار رئیسی از معلمان
- ۴ سوژه پیشنهادی به دولت که میخواهد از خدماتش فیلم و سریال بسازد: از ماجرای آقای صدیقی، تا فساد چای دبش!
- کیهان: ما محترمانه حجاب سر زنان می کنیم اما رضا شاه با ضرب و شتم حجابشان را برمی داشت
روزنامه شرق با عباس عبدی در باره انتخابات امریکا و رویکرد اصولگرایان و اصلاح طلبان در برابر نتیجه این انتخابات مصاحبه کرده است.
بخشهایی از اظهارات عباس عبدی در این مصاحبه را می خوانید:
* اگر کسی غیر از ترامپ در انتخابات حضور میداشت، شاید برای ایران خیلی فرق نمیکرد کدام نامزد روی کار بیاید. حتی میشود گفت فشار دموکراتها به دولت ایران میتواند بیشتر از جمهوریخواهان باشد، اما ترامپ فرق دارد و او حتی مسئلهاش فقط ایران نیست؛ با کل جهان به شکل جدیدی برخورد میکند و این اهمیت دارد و به نظرم نهفقط ایران بلکه کل جهان به این انتخابات حساس است.
*شخصا دوست دارم بایدن انتخاب شود؛ به دلیل اینکه نظام جهانی را به جایگاهی که قبلا بود، برگرداند و کمی از این فضای تنش بیرون بیاورد.
*البته واقعیت این است که در زمان ترامپ در مقایسه با دوران بوش یا اوباما، جنگی اتفاق نیفتاده است و شاید این نکته مثبت ترامپ باشد. نباید فراموش کرد که مردم جهان از تنش بیزارند. من بهعنوان کنشگر برای مسئله داخلی ایران تنشزدایی را بهتر میدانم، اما اینکه بگویم انتخابات آمریکا تأثیر تعیینکنندهای در سرنوشت ما دارد، فکر نمیکنم اینطور باشد.
*هنوز هم ترامپ رأی درخور توجه ثابتی دارد که با این همه دروغ، دغلبازی و لجنپراکنی این حداقل آرایش تکان نمیخورد. مطمئنا جامعه آمریکا به وضعیت دوقطبی خطرناکی رسیده که به هر حال اتفاقی نبوده و حتما در بطن جامعه ایالات متحده تحولاتی رخ داده که به اینجا رسیده است. این را باید صاحبنظران آشنا به جامعه آمریکایی توضیح دهند.
*نیازمند گفتوگوی صریحتر میان روشنفکران و کنشگران ایرانی هستیم. باید این ذهنیت را کنار بگذاریم که گروهی میتواند گروه دیگر را حذف کند.متأسفانه در فضای دوقطبی این اتفاق میافتد و همه فکر میکنند با حذف یک گروه، مملکت گلوبلبل میشود. اما بعد از تحمل هزینههای بسیار، وقتی این اتفاق میافتد، تازه معلوم میشود که بدتر از قبل شده است. به نظرم بحث مفصلی باید در سه حوزه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی صورت گیرد. باید با تکتک این عوامل و تحولات آنها آشنا شویم و به توافق برسیم و در این چارچوب عمل کنیم.
*ویژگیای که تقریبا در اکثر اظهارات هر دو طرف و بهویژه اصولگرایان و مواضع آنان دیده میشود و اخیرا به طرحهای مجلس نیز رسیده است، سیاست «ستیز» یا تقابل و حذف است. تقابل و شدت عمل و گفتار در سیاست خارجی، در تقابل با دولت و در تقابل با نیروهای سیاسی و اجتماعی دیگر. با اطمینان میشود گفت در گفتار و کردار غالب آنان، کمتر جملهای پیدا میشود که در آن نوعی ستیزهجویی یا دشمنی یا تقابل دیده نشود. از منظر آنان دیگران در هر قالبی که باشند، نوعی دشمنی و خطر تلقی میشوند. جالب اینکه نگرش مزبور در عمل تعمیم داده میشود و بهنوعی گریبان خودشان را نیز میگیرد و با همفکران خود نیز همینگونه برخورد میکنند، زیرا این نگرش به اخلاق و فهم ثانویه یک نیروی سیاسی تبدیل میشود و اقتضای طبیعت یا سیاست آنان میشود.
* کینه، نفرت و ادبیات خشن را باید کنار بگذاریم و ایمان داشته باشیم که این شرایط نمیتواند با این سیاست ادامه پیدا کند، نه به این دلیل که ما بخواهیم آن را بازداریم بلکه این وضعیتی نیست که حتی در شرایط عادی هم بتوان آن را تحمل کرد و تا پایان ادامه داد. مشکل این است که قبل از آن وارد درگیری و خشونت نشویم. اگر همین یک مورد را بپذیریم و در موردش توافق کنیم، شاید بتوانیم در ادامه راه هم توافق جدیتری را در دستور کار قرار دهیم.
لینک کپی شد
نظر شما