مسئولیت این اتفاق با "گشت ارشاد" است!

نواندیش- محمد صادقی: روز گذشته صدا و سیما تصاویری از لحظه ای در پلیس امنیت نشان داد که خانم مهسا امینی به یکباره در حالی که مشغول صحبت با یکی از ماموران و احتمالا ابراز تعجب از چرایی بازداشت اش بود از حال می رود، پلیس تهران اصرار دارد که هیچ گونه درگیری در جريان بازداشت رخ نداده است.

همزمان یکی از نمایندگان مجلس هم خبر از بیماری مادرزادی قلبی و صرع خانم امینی داده، موضوعی که جالب است حتی خانواده وی هم به نظر از آن بی خبر بوده اند و گویا خانم الهیان آن را کشف کردند!

یک پرسش اساسی این است چرا باید چنین فشار عصبی و روانی به یک دختر جوان بر سر موضوعی که می شد خیلی راحت تر اصلا با تذکری در همان محل حل و فصل شود وارد گردد تا این رخداد تلخ به وقوع پیوندد، در هر صورت مسئولیت، متوجه این روش ناصواب است، روشی که جز هزینه تراشی برای نظام هیچ دستاورد دیگری نداشته است.

حالا بر اساس اعلام رسمى پليس، فرض را بر این می گذاریم که هیچ گونه ضرب و شتمی رخ نداده و اصلا بحث فشار روانی هم منتفی است و خانم امینی طی یک سناریو سوم تنها به واسطه بیماری زمینه ای دچار عارضه شده است، با این حال باز هم باید گفت که در حوادثی این چنینی این روایت مورد پذیرش است که جریان یک حادثه را تعیین می کند حتی اگر ابعاد حادثه چیز دیگری باشد بنابر این حتی به فرض اینکه خانم امینی اگر در آن لحظه در جایی به غیر از پلیس امنیت هم بود این عارضه برایش رخ می داد باز هم همه مسئولیت آن را متوجه پلیس می دانند چون حادثه در محل پلیس امنیت رخ داده است!

از روز گذشته رسانه های بیگانه یک صدا سم پاشی می کنند، تجزیه طلبان سعی در به حاشیه بردن ماجرا دارند، علینژاد با خوشحالی کاسبی جدیدی از خون یک ایرانی به راه انداخته، وزارت خارجه آمریکا و اسرائیل بیانیه می دهند، و از روى فرصت طلبی بر این موج سوار شده اند. همه این ها به خاطر اتفاقی است که می شد اصلا نیافتد، وقتی خانم جوانی این چنین مقابل دوربین های پلیس از دنیا می رود و گشت ارشاد پیش تر سابقه رفتارهای ناشايست با مردم را داشته دیگر مهم نیست اصل و حقیقت ماجرا چیست بلکه مهم فقط آن روایتی است که ساخته می شود و هزینه ای که به دنبال آن بر کشور تحمیل می گردد!

امیدواریم، واقعا از صمیم قلب امیدواریم که این بار مراجع عظام تقلید، قوه قضاییه و همه دلسوزان  نظام وارد عمل شوند و بساط این ماجرا را در این شرایط سخت اقتصادی جمع کنند و در این روش تجدید نظر نمایند، هیچ کس امروز حتی خود مردم ما به دنبال بی عفتی؛ بی حجابی و این ها نیستند و هیچ کس نمی گوید که حجاب باید به کلی جمع شود اما این روش های پلیسی این بگیر و ببند ها جز آنکه بر کشور و نظام هزینه تحمیل کند، مردم و جوانان را از دین دور سازد به خدا که هیچ ثمر دیگری نداشته و ندارد که اگر داشت باید در این دو دهه حداقل شاهد بخشی از آن می بودیم، کاش ما که در گفتار داعیه حکومت علی وار داریم زین پس در عمل نیز مشی او را سرلوحه اعمال خود قرار دهیم.