داستان شهرداری که شغل اش را دوست ندارد!

نواندیش- رضا امیری: همیشه گفته اند که اگر شغل ات را دوست نداشته باشی، احتمالا در آن شغل عملکرد مطلوبی هم از خود نشان نخواهی داد، مثلا شهردار هستی اما دل و ذهن ات همچنان جای دیگری است. اینگونه می شود که در روزهایی که شهر به دلیل بارش معمولی برف فلج شده تو به جای حضور در محل کار خود سفر انتخاباتی را آغاز کرده ای!

علیرضا زاکانی پیش تر هم نشان داده بود که چندان علاقه و توانی در حوزه مدیریت شهری ندارد و از روی اجبار گویا این سمت را پذیرفته است، او در مورد پیشنهادهای شغلی خود گفته بود: بعد از موضوع انتخابات ریاست جمهوری،این مساله مطرح شد که باید در دولت مشغول به خدمت شوم، بعد از انتخابات نیز در جلساتی که با ربیس جمهور برگزار شد، بارها این مساله مطرح شد، اما سعی کردم تا به حوزه کارهای اجرایی در دولت ورود نکنم.

وی افزود: در مرکز پژوهش های مجلس مشغول به خدمت بودم و توانسته بودم تا این مجموعه را ساماندهی کنم اما دوستان زیادی تمایل به حضور من در دولت جدید داشتند و حتی پیشنهاداتی در رابطه با پذیرش مسئولیت چند وزارتخانه و سازمان های بزرگ نیز مطرح شد.

زاکانی ادامه داد: بعد از مدتی دوستان شورای شهر تهران عنوان کردند که با توجه به سوابق و دیدگاه های بنده در حوزه مدیریت اجرایی به شهرداری تهران بروم، در دیداری که با رئیس جمهور داشتم، در مورد این پیشنهاد صحبت کردم، آقای رئیسی عنوان کردند تا چند روز قبل قرار بود که من را به دولت دعوت کنند اما زمانی که پیشنهاد شهرداری تهران مطرح شد، تاکید کردند که اداره شهر تهران نیز کار بزرگی است و نسبت به ورود بنده به این حوزه موافقت خود را اعلام کردند.

بعد از فاجعه شهرداری تهران در مدیریت برف هفته اخیر و حتی دیروز آقای زاکانی به عنوان شهردار باید پاسخ دهند که دقیقا در اهواز چه می کردند و این سفر چه آورده ای برایشان داشته است، حقیقتا اگر ایشان تمایلی به شهرداری ندارند کاش هر چه سریع تر شغلی با توجه به علایق شان به ایشان پیشنهاد گردد تا تهران بیش از این متحمل خسارت نشود.