- کیهان علیه حضور زنان در ورزشگاه: آن از اراک [بازی استقلال] این هم از تهران [باز پرسپولیس]!
- جعفرزاده: هر کسی به جز قالیباف رئیس مجلس شود کشور شفافتر اداره میشود
- واکنش به توسل علم الهدی به منیژه!
- ماجرای آشنایی مولانا و شمس / از عشق نافرجام کیمیا خاتون تا گوهر و کرا خاتون!
- شاهنامه؛ «حجاب» یا «دادگری»؟ / آقای علم الهدی! منیژه قبل از اینکه ادعا کند تنش را آفتاب ندیده، با بیژن ماجراها داشته است!
- آذری جهرمی خطاب به مالک شریعتی: امنیتیها مثل شما دهن لق نیستند که...
- مراسم چهلمین روز درگذشت مرحوم زهرا شجاعی با حضور خاتمی (گزارش تصویری)
- حضور سیدمحمد خاتمی در مراسم چهلم سیده زهرا شجاعی (عکس)
- آقای علم الهدی! برای حجاب به شاهنامه و منیژه متوسل می شوید!؟ یادتان هست شبانه نقاشیشان از میدان فردوسی مشهد پاک شد!؟ + عکس
- پیام روحانی منتقد خطاب به احمد خاتمی درباره کاظم صدیقی و چای دبش
نوانديش: محمدجواد ظريف، وزیر امور خارجه پیشین کشورمان در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
چند سال پیش در برابر پرسشی سخت، پاسخ دادم: «خودمان انتخاب کردیم». بسیاری از آن سخن رنجیدند. با پوزش از اینکه شاید پاسخگویی با بیان روشنتر به رنجش افزونتر بیانجامد: مرحوم پروفسور روح الله رمضانی، متخصص برجسته سیاست خارجی ایران در آمریکا، سیاست خارجی پانصد سال گذشته ایران را چنین آسیبشناسی میکند: «ایران در پی به دست آوردن دوباره قلمروی بود که زمانی در تصرف داشت و اغلب نمیتوانست فاصلهی میان این اهداف و امکانات در دسترس برای تحقق آنها را درک کند».
ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیدهایم و به تواناییهایمان توجهی نکردهایم.
گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظرگرفتن امکانات، نه تنها در سیاست خارجی نمایان است، بلکه در شکل گیری خطوط متراکم خودرو پشت هر تونل کم عرض نیز دیدنی است.
در ۷۵ سال برنامهریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامهها به جای ترسیم مسیر جبران عقبماندگیها متناسب با امکانات و فرصتها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بودهاند.
آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کردهایم آنان را که به دنبال آرزوهایمان بودهاند بستاییم، هر چند برای خود و کشور خسارات فراوان به بار آورده باشند؛ و آنان را که در حد امکانات کوشیدهاند تا از گستره خسارات ناشی از حرکات آرزومندانه بکاهند، «سازشکار» و حتی «خائن» بنامیم.
راستی نه تنها ما مردم بلکه نخبگان ما کدامیک را بیشتر نکوهش میکنند: آنها که با آرزوی بازپسگرفتن سرزمین از دست رفته در قرارداد گلستان، بخشهای بیشتری از سرزمین و حتی استقلال ایران را به باد دادند، یا آنها که با قرارداد ترکمانچای دستکم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته را بازپس گرفتند؟
برای پیشگیری از ترکمانچایها باید «انتخاب کنیم» که آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم.
ولی حتی در واژههایمان هم توجه به امکانات را ناشایست میدانیم.
چرا «سازشکار» منفی، و «سازشناپذیر» مثبت است؟
مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطهی اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟
مگر میتوان از روش دیگری به آرمانها رسید؟
داشتن آرزو به زندگی جهت میدهد، اما توجه به تواناییها حرکت به سمت آرمانها را ممکن میسازد.
نیاز امروز ما درک درست و «انتخاب» هوشمندانه است. «کنشگریِ مرزی». چشم به آرمانها و استوار بر تواناییها.