- رونمایی از نخستین گزینه نیمکت پرسپولیس پس از واگذاری
- کارشناسی داوری دیدار استقلال - آلومینیوم اراک : گل بلانکو از خط گذشت!؟ (+ عکس و ویدئو)
- آقای دبیر! مردم انتخاب میکنند چه کسی پهلوانشان باشد و چه کسی کریم شیرهای! / چرا از محبوبیت رسول خادم عصبانی هستی!؟
- قطامِ سریال امام علی(ع) در 51 سالگی و در فرانسه / زندگینامه و کارنامه هنری ویشکا آسایش + تصاویر
- عربستان سعودی «با این دختر» برای اولین بار به مسابقه دختر شایسته جهان میرود + عکس
- خاطره آقای همساده از «بده بزنیم» در گفتگو با پشه و ایرج طهماسب! (ویدئو)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
احمد شيرزاد
گاهي در جامعه با مسائل و اتفاقاتي روبهرو هستيم كه به دليل ضعفهاي مديريتي منجر به ايجاد حاشيههايي ميشود كه مورد سوءاستفاده و دستاويز ديگران قرار ميگيرد مانند آنچه كه در تبريز و در جريان بازي تراكتورسازي و نفت رخ داد. در اين موارد بهترين راه مقابله با چنين سوءاستفادههايي همبستگي اجتماعي است. از احمد شيرزاد پرسيديم براي افزايش همبستگي اجتماعي در كشور چه بايد كرد و او چنين پاسخ داد:
گاهي در جامعه پيرامون ما حوادثي رخ ميدهد كه ميتواند هزينه بالايي براي جامعه و البته حاكميت به همراه داشته باشد. گاهي برخوردهاي ناشي از اين حوادث ميتواند ناگوار هم باشد حال آنكه نظير آنها در جوامع پيشرفته كمتر به چشم ميخورد و اين جوامع در شرايط بحراني برخورد نرمتري با مساله پيش آمده دارند. البته در كشورهاي پيشرفته هم مواردي را داريم كه منجر به برخوردهاي خشن شده است اما اين برخوردها از نوع برخوردهاي گروههاي اجتماعي نيست چرا كه در اين جوامع فضاي بهتري براي درك يكديگر وجود دارد و موجب انسجام همبستگي اجتماعي ميشود. به باور من دو مساله كليدي و در عين حال ساده براي افزايش همبستگي اجتماعي در جامعه وجود دارد. در واقع حاكميت يك جامعه با تكيه به اين دونكته ميتوانند همبستگي شهروندان را با خود افزايش دهد. حقيقت اين است كه جامعه ايراني براي افزايش و ارتقاي همبستگي با اين دو مساله روبهرو است.
١- در جامعه ايران همه خود را بر حق ميدانند. از كوچكترين مساله تا مباحث مهمتر و كلانتر همه فكر ميكنند كه حرف حق را ميزنند و كمتر احتمال ميدهند كه شايد نقطه مقابلشان حرف و ايده درستتري داشته باشد و همين امر سبب ميشود تا همه با قطعيت و يقين سخن بگويند، قضاوت كنند و حكم بدهند. اين ويژگي تنها منحصر به جامعه ايراني نيست و متاسفانه برخي سياستمداران و كساني كه مديريت جامعه و كشور را عهدهدار هستند نيز چنين ويژگيهايي را دارند. وجود چنين ويژگي سبب ميشود تا افراد يك جامعه از درك يكديگر غافل شوند و وقتي اين ويژگي به دولتمردان سرايت كند آنها هم توانايي درك جامعه را از دست خواهند داد. حقيقت اين است كه كساني ميتوانند از قدرت درك بالايي برخوردار باشند كه در تشخيصشان قطعيت تام به كار نبرند و درصدي را هم براي درست بودن حرف طرف مقابلشان باقي گذارند. بنابراين يكي از عواملي كه همبستگي اجتماعي را كاهش ميدهد مطلقگرايي در جامعه و به ويژه در مديران يك كشور است و عامل بسياري از برخوردهاي خشن در جوامع پيرامون ما همين مساله است. قصد من نيست تا برداشت سياسي مطلق از اين صحبت شود، بلكه ميخواهم بحث را كمي عموميتر جلوه دهم و اين را بگويم كه اگر دولتمردان و حكومتگران يك جامعه درك خود را از مسائل بالا ببرند و از مطلقگرايي و خودمطلقپنداري فاصله بگيرند بي شك اين بحث را به جامعه خود نيز انتقال خواهند داد. در واقع مديران و مقامات يك كشور ميتوانند معلمان جامعه باشند و جامعه خود را از بسياري رفتارهاي منفي دور نگه دارند. دولتمردان به راحتي ميتوانند با اعلام تغيير مواضع اين درس را به جامعه بدهند، براي مثال اگر روابطشان با دولتي رو به تحول گذاشت اين را به روشني بيان كنند و براي جامعه توضيح دهند اين تغيير موضع براي منافع ملي انجام شده است. در واقع بيان اينگونه مسائل باعث ميشود تا دماي جامعه پايين بيايد و از آن نقطه جوشي كه تنشآفرين است فاصله بگيرد.
به بيان ديگر جامعه با شنيدن جملاتي كه نشاندهنده اين است كه ميشود تغيير عقيده داد، آرام ميشود و از خروشهاي ناگهاني كه منجر به از دست رفتن انسجام ميشود، فاصله ميگيرد.
٢- صداقت و شفافيت با شهروندان جامعه است. بزرگترين دستاورد روراستي با جامعه، اعتماد جامعه به حاكميت و مديران كشور است. يادمان نرود جامعهاي كه به حاكمانش اعتماد نكند به خودش هم نميتواند اعتماد كند. ما شاهد هستيم جملاتي از اين دست كه «هر كه به فكر خويش است» در جامعه ما زياد شده است و اينها همه حاكي از احساس عدم اعتماد است. بنابراين صداقت و شفافيت از طرف دولتمردان ميتواند الگوي مناسبي براي جامعه شود كه منجر به افزايش همبستگي اجتماعي ميشود. اين مساله بيشك بايد از دولتمردان آغاز شود و مسوولان و مديران كشور مردم را محرمتر از اين بدانند. در جامعهاي كه شفافيت و صداقت نسبت به حوادث وجود دارد كمتر ميبينيم كه جامعه درگير شايعات راست و دروغ شود زيرا در هر رخدادي به دولت رجوع ميكند و منبع موثقش را دولت و حاكميت ميداند. اين نقد به دولت و حاكميت ايران وارد است كه دايره محرمانه هايش بسيار وسيع است. ما شاهد بودهايم كه در سالهاي گذشته حتي انتشار نتايج برخي نظرسنجيها از جامعه ايران محرمانه تلقي ميشد. برخي تصور ميكنند صداقت و روراستي با جامعه در بحرانها و مسائلي كه وجود دارد سبب از ميان رفتن اقتدار و محبوبيتشان ميشود، اما حقيقت اين است كه صداقت و شفافيت در همه امور باعث ايجاد صميميت و اعتماد بيشتر ميان جامعه و دولت ميشود. شايد برخي بر اين حرف من خرده بگيرند و بگويند در هر صورت يك سري مسائل محرمانه براي هر دولت و نظامي وجود دارد. من باور دارم اگر در همه مسائل صداقت و شفافيت وجود داشته باشد در برخي مواردي كه واقعا محرمانه است، جامعه پذيراي اين واقعيت است كه اين مورد محرمانه است و به دولت اعتماد ميكند و ديگر درگير شايعات ريز و درشتي كه ميتواند منجر به آغاز بحرانهاي اجتماعي و شكاف بين حاكميت و ملت شود نخواهد شد. بنابراين برخورد صادقانه و شفاف بهترين راه مديريتي سالم و موفق است.
در پايان ميخواهم اين را بگويم كه اگر اخلاقمان را خوب كنيم، ميتوانيم همبستگي اجتماعي را افزايش دهيم تا در مواقع بحراني با كمترين هزينه بحران را پشت سر بگذاريم.
لینک کپی شد
نظر شما