احتمال انصراف رييسي از انتخابات/احمدى نژاد فرقى نكرده

تفسير شما از ردصلاحيت آقاي احمدي‌نژاد چيست؟

آقاي احمدي‌نژاد را از سال 76 رصد كرده‌ام و مسووليت‌ها و عملكردش را تا وقتي كه شهردار تهران بود، ديده‌ام. همچنين زماني كه رييس قوه مجريه بود نظرات كارشناسي بسياري از عملكردش ارايه شد. آقاي احمدي‌نژاد فرقي نكرده است و كساني كه او را تاييد كردند و چك سفيد امضا به او دادند، بايد بگويند چرا در گذشته او را آنچنان تاييد كردند و به آسمان بردند و امروز اين‌طور او را ردصلاحيت كردند. معتقديم نبايد با نظارت استصوابي مساله حل مي‌شد و راه‌هاي بهتري وجود داشت. اميدواريم فرصتي پيش بيايد كه افكار عمومي تحليل كند كه اين نوع عملكرد غير علمي و خودسرانه راه‌حل مشكلات كشور نيست. در واقع آقاي احمدي‌نژاد از ابتدا صلاحيت نداشت. امروز اصلاح‌طلبان نمي‌خواهند براي شوراي نگهبان به خاطر كاري كه كرده است، كف بزنند. ما فكر مي‌كنيم افكار عمومي بايد به آقاي احمدي‌نژاد پاسخ درخور مي‌داد.

او چه واكنشي در مقابل ردصلاحيتش نشان خواهد داد؟

بعيد است بتواند كاري انجام دهد. اصلاح‌طلبان از آغاز براي آنها اعتباري قايل نبودند اما اصولگراياني كه از او حمايت مي‌كردند، امروز پشيمان شده‌اند. فكر نمي‌كنم احمدي‌نژاد براي نشان دادن واكنش تندي بستري داشته باشد.

از بين رييسي و قاليباف كداميك به نفع ديگري كناره‌گيري مي‌كنند؟

اصولگرايي بايد مجددا به طور جدي خود را ارزيابي كند. شاهد بوديم كه ائتلاف اصولگرايي از مجلس دهم تقريبا بر خيلي از دعواها و اختلافات دروني‌اش سرپوش گذاشت تا بتواند در مقابل اصلاح‌طلبان پيروز شود. همان زمان تابلويي تحت عنوان ائتلاف بلند كردند اما موفق نبودند. لذا هر چه بيشتر مي‌گذرد روشن‌تر مي‌شود كه اين جناح بايد براي مشكلات اساسي درون جناحي خود پاسخ جدي و بر مبناي تحليل ارايه كند. در اين انتخابات جمنا سعي كرد سازوكار ائتلافي مردمي را رقم بزند اما ديديم كه ابهاماتي در كارش به وجود آمد. بعيد مي‌دانم كه جمنا تابلويي باشد كه آقايان رييسي و قاليباف مايل باشند، بالاي سرشان بلند كنند. جمنا هم توانايي و ظرفيت متحد‌سازي بدنه اصولگرايي را ندارد. اين است كه دو نامزد اصلي اصولگرا بر اساس توانايي و ظرفيت شخصي به ميدان آمده‌اند. بزرگان اصولگرا امروز پشت سر آقاي روحاني هستند. آقاي ناطق نوري، لاريجاني و ولايتي از جمله اين شخصيت‌هاي محوري هستند. انگيزه و توانايي كافي براي اجماع پشت سر آقاي رييسي يا قاليباف در بين اصولگرايان وجود ندارد.

اين دو نامزد انصراف نمي‌دهند؟

در جريان اصولگرايي، طيف تندرو اصولگرا بيشتر انتظار دارند كه بقيه پشت سرشان بيايند. اصولگرايان هزينه‌هايي در گذشته داده‌اند و برخي از آنها ديگر حاضر نيستند سرمايه خود را در سبد جريان تندرو بگذارند. آقاي قاليباف دو بار آزموده شده است. خيلي هم به او اصرار شد كه به صحنه نيايد اما در انتخابات شركت كرد. آقاي رييسي نيز بعيد است به نفع فردي ديگر كناره‌گيري كند. موقعيت شبيه به انتخابات 92 بين آقايان حداد عادل، قاليباف و ولايتي است. همانطور كه آقاي ميرسليم به عنوان نامزد حزب موتلفه در انتخابات شركت دارد، در عين حال كه ديديم دبيركل حزب موتلفه در جلسات وحدت اصولگرايي حضور داشته است. خيلي از چهره‌هاي مطرح اصولگرا حضور نداشتند. موتلفه نيز مسير جدايي را طي مي‌كند. اگر اتفاقي خارج از سيستم اصولگرايي رخ ندهد، بعيد است كه به نفع يكديگر كناره‌گيري كنند. اين احتمال وجود دارد كه كانديداهاي اصولگرا با نگاه به انتخابات 1400 به صحنه آمده باشند. مدت‌ها است كه در نظرسنجي‌ها ديده مي‌شود كه وضعيت آقاي روحاني خوب است. شايعاتي كه در مورد احتمال ردصلاحيت آقاي روحاني مطرح مي‌شد، آنها را وسوسه كرده كه به صحنه بيايند اما الان مي‌بينند كه شايعات فايده‌اي نداشته است. از اين رو احتمال مي‌دهم كه آقاي رييسي براي ذخيره شدن براي آينده از انتخابات كناره‌گيري كنند. بايد ديد كه او در چه شرايطي آمد. ابتدا گفتند كه همه اصولگرايان پشت سر آقاي رييسي هستند اما نهايتا اين‌طور نشد. او احتمال مي‌داد اتفاقات مثبتي در مورد حضور بيفتد اما اكنون كه شرايط تغيير كرده است، احتمالا به كناره‌گيري فكر مي‌كند. در اين شرايط او هم موقعيت توليت آستان قدس را از دست مي‌دهد و هم در انتخابات چيزي به دست نمي‌آورد. در فضاي مجازي فضاي نقد شديدي عليه آقاي رييسي شكل گرفته است. او در طول زمان همواره حرف‌هايي در حوزه كاري خودش داشته است و معمولا جاذبه‌اي براي مردم ندارد. آقاي خاتمي كه راي مي‌آورد به اين دليل است كه بسيار در حوزه فرهنگي و گفت‌وگوي تمدن‌ها و حرف‌هاي اينچنيني سخن گفته است. اين‌طور نيست كه مردم عاشق عباي آقاي خاتمي شده باشند. پيشينه و رفتار افراد مهم است.

آيا آقاي روحاني با توجه به رقبايي كه در مقابل خود دارد كارش راحت‌تر شده است؟

طرفداران آقاي روحاني بايد انتخابات را جدي بگيرند و هر گونه غفلت درست نيست. ممكن است وقتي ببينند در سبد راي سهم قابل توجهي ندارند، اميدشان را از دست بدهند و مشاركت مردم را هدف قرار دهند. لذا اصلاح‌طلبان و طرفداران آقاي روحاني معتقدند كه امروز جدي‌تر از ديروز بايد براي جلب مشاركت مردم تلاش كنند. بالاخره بايد مطالب مردم به خوبي طبقه‌بندي شود و به كلي‌گويي بسنده نشود. 4 سال گذشته دوره آوار‌برداري بوده است و 4 سال دوم دولت آقاي روحاني اهميتي بيش از پيش دارد. بايد مشاركت بالا برود و راي‌هاي خاكستري را به صحنه آورد. نبايد تصور كرد كه رقابت آسان‌تر شده است.

اعتماد