دكتر مهرنوش داريني*
خانواده ها به دنبال آرامش و آسايش هستند و وقتي با بيشتر انسان ها صحبت مي کنيم متوجه مي شويم مايلند در زندگي خود آرامش داشته باشند. عوامل مختلفي مي تواند آرامش و سلامت روان افراد را به هم بريزد. در جريان زندگي روزمره، همه انسان ها ممکن است از موضوعي ناراحت يا با ناکامي روبه رو شوند که اين ناکامي در افراد مختلف واکنش هاي متفاوتي به دنبال خواهد داشت.
يکي از اين واکنش ها، رفتار پرخاشگرانه است که به دنبال هيجان خشم در فرد ايجاد مي شود. چنانچه فرد نتواند خشم خود را به درستي مديريت کند ممکن است با عواقب بدي روبه رو شده يا اين که در خانواده و جامعه خسارت هاي جبران ناپذير ايجاد شود. البته بايد اشاره داشت اختلالات روان شناختي و عدم کنترل خشم فقط فرد مبتلا را رنج نمي دهد بلکه زندگي را براي اعضاي خانواده اش نيز سخت و غيرقابل تحمل مي کند و اجازه نمي دهد از زندگي شان لذت ببرند.
خشمي که بايد مورد توجه باليني قرار بگيرد نوعي از خشم است که افسارگسيخته به حساب مي آيد و هنگام بروز، آن فرد دست به رفتارهاي خشونت آميز مي زند و اين خشونت از فرياد کشيدن شروع مي شود و گاهي ممکن است به زد و خورد با ديگران برسد.
وقتي فرد براي حمايت از خودش رفتاري بروز مي دهد که در آن به حقوق ديگران تجاوز مي کند و اين رفتار به شکل تنبيه گرايانه، سرزنش آميز، تحکم جويانه و خصمانه است گفته مي شود فرد پرخاشگر است.
پرخاشگري مي تواند به صورت تهديد، توهين، تنبيه بدني، لبخند تمسخرآميز، برانگيختگي بيش از حد، نگاه هاي تند و خشن، به هم فشردن دندان ها، ايجاد مزاحمت کردن و حالت دفاعي به خود گرفتن، ديگران را سرزنش کردن، نظم کلاس و مدرسه را به هم ريختن، شکستن يا پاره کردن وسايل منزل، دشنام دادن به ديگران، مخالفت کردن، پرت کردن اشيا، تحقير ديگران ، بي ادبي، کوبيدن پاها روي زمين، غرغرکردن، فرياد زدن ، انزوا و سکوت، در خود فرو رفتن همراه با بغض کردن، غذانخوردن و گريه کردن، مشت و لگد و عبارت طعنه بروز کند.
وقتي الگوي خشم در والدين وجود دارد فرزندان خانواده نيز از رفتار والدين خود الگوبرداري مي کنند و وقتي با ناکامي روبه رو مي شوند، به جاي آن که گفت وگو کنند، پرخاش مي کنند. بنابراين لازم است الگوهاي فرد نيز مورد شناسايي قرار بگيرد تا مشخص شود علت بروز و مدت زمان بروز رفتار پرخاشگرانه چه مدت زماني بوده است.
وقتي خانواده مقابل فرد خشمگين تسليم شود و فرد پرخاشگر بتواند به خواسته هاي غيرمنطقي خود دست يابد، رفته رفته عادت مي کند براي انجام درخواست هايش همواره پرخاش کند؛ بنابراين لازم است راه هاي جلوگيري از تقويت خشم نيز به اطرافيان فرد بيمار آموزش داده شود. همچنين براي درمان خشم لازم است الگوهاي خشم فرد مورد بررسي قرار گيرد و چنانچه اختلالات همراه وجود دارد، درمان در آن حوزه نيز صورت گيرد. براي اين افراد دارودرماني به همراه شناخت درماني و رفتاردرماني توصيه مي شود.
* روان شناس و مشاور
روزنامه جام جم
لینک کپی شد
نظر شما