- ماجرای آشنایی مولانا و شمس / از عشق نافرجام کیمیا خاتون تا گوهر و کرا خاتون!
- دستور دادستان شرق گلستان برای تحقیقات پیرامون علت گم شدن دختر 4 ساله گلستانی که زنده پیدا شد / ظن ربوده شدن «یسنا» تقویت شد!
- فاضل لنکرانی: «امید» در میان اساتید حوزه در حال از بین رفتن است / تعداد شاگردان استادی که ۱۰۰ شاگرد داشت به ۱۰ نفر رسیده
- شاهکار بی نظیر هوش مصنوعی؛ ضرب المثلهای ایرانی به تصویر بدل شدند! (عکس)
- قطامِ سریال امام علی(ع) در 51 سالگی و در فرانسه / زندگینامه و کارنامه هنری ویشکا آسایش + تصاویر
- خاطره آقای همساده از «بده بزنیم» در گفتگو با پشه و ایرج طهماسب! (ویدئو)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
علی صالحآبادی
پسلرزه انتخابات 24 خرداد با گذشت بیش از هفت ماه کماکان ادامه دارد.
تجربه ثابت کرده که اگر به دلایل شکست پیبرده شود به پیروزی منجر میشود. این قاعده را همه قبول دارند. برای نمونه اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال 84 با چند کاندیدا آمدند و شکست خوردند، در آن زمان اگر با یک نامزد در عرصه انتخابات ظاهر میشدند بیتردید برنده انتخابات بودند. این تجربه تلخ به آنها آموخت این بار در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با دوراندیشی، با یک نامزد به میدان رقابت با اصولگراها که امکانات مادی، رسانهای فراوان در اختیار داشتند، پا گذاشتند و اکثریت را همراه خود ساختند و پیروز شدند. همانطور که شکست تلخ و پیروزی شیرین است، ممکن است نگهداری و پایدار کردن یک دستآورد دشوار باشد. چون در کشورهایی مثل ایران که نظام انتخاباتی حزبی ندارد، چه بسا افراد پس از پیروزی به شعارها و برنامههایی که در زمان انتخابات دادهاند، پشت کنند. در این ارتباط حسن روحانی در آخرین روز تبلیغات انتخاباتی یعنی در 22 خرداد 92 در مشهد با خواندن شعر زمستان، مهدی اخوانثالث(1) سوگند یاد کرد که به شعارهایش تا آخر پایبند بماند.
تندروها و افراطیون در عمل نشان دادهاند که به گفتهها، وعدهها و شعارهایشان پایبند نیستند. اگر بودند پس از آنکه در انتخابات ریاست جمهوری و برخی نظرسنجیها که در برنامههای تلویزیون انجام میشود و نشان میدهد اکثریت کماکان در برابر این جماعت قرار دارند، آیا به خود آیند و شکست سنگین خود را ریشهیابی کنند و بابت حمایت از دولتهایی که برنامههایش خروجی مثبت نداشت عذرخواهی کنند؟ در این صورت آنگاه این احتمال وجود داشت که موقعیت این جریان بازسازی یا بازآفرینی شود. بر عکس شواهد و قرائن حاکی از آن است که از فردای 24 خرداد این گروه طوری رفتار کردند که انگار آنها برندهاند و طرف مقابل بازنده است؛ رفتاری که جای تامل و نگرانی دارد. در کشورهای توسعه یافته وقتی یک حزب پیروز میشود، حزب بازنده در برابر سیاستهای دولت جدید دستانداز ایجاد نمیکند، بلکه بهتدریج به نقد سیاستها و برنامهها به گونه منطقی و مستدل میپردازد تا افکار عمومی را متوجه خود سازد و در انتخابات بعدی اکثریت را با خود همراه سازد. این قاعده شناخته و در همه جا پذیرفتنی است، اما جریان مخالف دولت احتمالا آن را باور ندارد. پرسش مهم این است که چرا جریانات سیاسی در ایران به این قاعده تن نداده و نمیدهند. عملی که تن دادن به آن یعنی پذیرش رای و اراده اکثریت برای همه از جمله بازنده دارای نفع و فایده است.
رفتارها نشان میدهد که عدهای در پشت واژههایی مثل دفاع از انقلاب، ارزشها و ... مخفی شدهاند و نهتنها قصد آشتی، مصالحه و سازش با اراده اکثریت ندارند، بلکه منافع پیدا و پنهان آنها در نزاع تعریف شده است. در حالی که دولت در حال مذاکره با قدرت جهانی برای کاهش تحریمها، آزادسازی اموال بلوکه شده و جلوگیری از اعمال تحریمهای تازه است، عدهای در مجلس و رسانهها بر سر این توافق سنگاندازی میکنند، جالب اینکه در حالی که بر اساس قانون اساسی وظیفه سه قوه از یکدیگر جدا است عدهای بیپروا در وظایف قوه مجریه دخالت میکنند.
وظیفه اصلی نمایندگان، قانونگذاری و نظارت بر حُسن اجرای قوانین، سوال از وزرا و رییس جمهور و استیضاح در زمانی که آنها از انجام وظایف و ماموریتهایشان فاصله بگیرند، است. وقتی مجلس به یک وزیر رای اعتماد میدهد، آیا درست است که بلافاصله او را مورد بازخواست قرار دهد که چرا فلان فرد را به عنوان معاون، مشاور و ... انتخاب کردهای؟ در همین راستا، در حالی که دولت بر اساس مصالح کلی توافق کرد تا غنیسازی 20 درصدی را متوقف کند عدهای طرح غنیسازی 60 درصدی را که حساسیت برانگیز برای قدرتهای بزرگ است در دستور کار مجلس قرار دادند، هنگامی که دولت احساس میکند باید مشابه کشورهای پیشرفته از توان، تجربه و تخصص خیل عظیمی از افراد بازنشسته بهره ببرد، سر و کله طرح ممنوعیت استفاده از این نیروها در مجلس پیدا میشود.
در تازهترین اقدام، طرح استعلام از وزارت اطلاعات برای به کار گرفتن افراد مورد تصویب قرار میگیرد، یک رسانه تندرو دو روز قبل از اجرایی شدن توافقنامه ژنو لوگوی خود را به علامت عزاداری سیاه میکند و مینویسد «هولوکاست هستهای» و «هستهایچای» که اولی اعتراض به نفی غنیسازی و دیگری قطعنامه ترکمانچای(2) را تداعی میکند.
واقعیت این است که آنچه در سوم آذر 92 در ژنو بر سر آن توافق شد و اجرای آن از 30 دی عملی شد گام مثبت برای کشور و مردم به حساب میآید.
پرسش از مخالفان این است که اگر توافق صورت نمیگرفت چه میشد؟ آیا وضع با ادامه تحریمهای بیشتر بهتر میشد یا بدتر؟ بیتردید وضع بدتر میشد. اگر علاقهمندید پاسخ این پرسش را به طور مستدل بدانید به یادداشتهفته شماره قبل ستارهصبح (212) با عنوان «اگر توافق ژنو صورت نمیگرفت، چه میشد؟» مراجعه کنید.
نویسنده بر این باور است که محتوای توافق ژنو این نیست که قدرتهای بزرگ در برابر ایران به زانو درآمدهاند، چون نمیتوان پذیرفت که ایالات متحده امریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان سندی را امضا کنند که به زیانشان باشد. از سوی دیگر اینکه عدهای توافق ژنو را نفی غنیسازی اورانیوم،
ترکمانچای، سازش، امتیاز دادن یک طرفه و... بدانند نیز صحیح نیست.
توافق ژنو آثار مثبت بر فضای کسب و کار، بازار سرمایه، امید به آینده، کندشدن شیب تورم و گرانی و از همه مهمتر توقف تحریمهای تازه علیه کشورمان حداقل به مدت شش ماه داشته است که دستآورد بزرگ به حساب میآید. هرچند این موضوع خوشایند عدهای که در اقلیت هستند، از آنجا که ایرانیها به این واقعیت پیبردهاند، حامی توافق ژنو هستند و از بانیان آن حمایت میکنند و از رفتار مخالفان بیزاری میجویند. یکی از مقامات دولت در جلسهای گفت: در طول شش ماه که از شکلگیری دولت جدید میگذرد، اصولگراهای مجلس حدود 200 سوال از وزرا طرح کردهاند؛ فکر کنید اگر قرار باشد وزرا به این سوالها پاسخ دهند همههفته باید به مجلس بروند و وقت خود و همکارانشان را صرف دادن پاسخ کنند. این یعنی ایجاد مانع در برابر دولت و کندی کارها و ایستادگی در برابر رای و اراده اکثریت.
پینوشتها:
(1) سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
.....
مسیحای جوان مرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناحوانمردانه سرد است...آی...
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخگوی در بگشای!
.....
(2) عهدنامه ترکمانچای قراردادی است که در اول اسفند ۱۲۰۶ (۲۱ فوریه ۱۸۲۸) پس از پایان جنگ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان، بین روسیه و ایران امضا شد. طی این قرارداد قلمروهای باقیمانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان و نخجوان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان (پنج میلیون تومان) به روسیه شد.
*سرمقاله هفته نامه ستاره صبح
لینک کپی شد
نظر شما