- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
با عکس گرفتن تان با موگرینی و آتش زدن برجام می خواهید در راس امور بمانید؟!
برخی سیاسیون در این روزها شکوه سردادهاند که چرا اصل «مجلس در رأس امور است» در عمل بلاموضوع شدهاست. نسل ما به یاد دارد، که این جمله از صراحتهای رهبر فقید انقلاب بود و ایشان همواره بر این اصل ـ البته در کنار اصول دیگر، از جمله حفظ شئون نمایندگی ـ تأکید داشتند.
برخی سیاسیون در این روزها شکوه سردادهاند که چرا اصل «مجلس در رأس امور است» در عمل بلاموضوع شدهاست. نسل ما به یاد دارد، که این جمله از صراحتهای رهبر فقید انقلاب بود و ایشان همواره بر این اصل ـ البته در کنار اصول دیگر، از جمله حفظ شئون نمایندگی ـ تأکید داشتند.
روزنامه اطلاعات در ادامه نوشت: اکنون جا دارد، نظری بر آن دیگر «اصلها» نیز بشود؛ مبادا تهیشدن این اصل، از تقصیرات خود مجلسیان باشد! دلالت محتوا در بیان رهبر فقید، آشکارا بر این نکتهاست، که اصل، حرمتبانی خود متولیان بر این امامزاده است و دیگر اصول، سایهنشین این اصل است. اگر ایشان، نیز گفتهاند که: «مجلس، عصاره فضایل ملت است»، یعنی باید چنین باشد؛ نه آنکه در هر حال و هوایی که مجلس درغلتید، عصاره فضایل ملت باقی خواهد ماند. اکنون میگویم، اگر مجلس به هر راه و رفتاری خارج از شئونات نمایندگی ملت میل کرد، چرا همچنان باید در رأس امور تلقی شود!؟
به یاد داریم، چه حرکات جلف و ناخوشایندی از بعضی نمایندگان سرزد، تا با خانم موگرینی عکس یادگاری بگیرند؛ کاغذ سمبل برجام را در تریبون مجلس آتش بزنند؛ در صحن مجلس راهپیماییکنند ـ به جای آن که با خواستههای واقعی مردم در کوچه و بازار همراهی کنند ـ و اخیراً در برابر یک نطق، کلمات سخیف را نثار ناطق نمایند. اگر «عصاره فضایل ملت»، چکیدهاش به اینجاها بکشد، چرا «در رأس امور» ماندنش همچنان معتبر بماند!؟ مشکل از دو جمله اصولی آن بزرگمرد نیست؛ مشکل در قدرناشناسی آن اصل و این شأن است.
نطقآن خانم، البته به انشایی که شبانه و هولهولکی در آخرین مجال تحویل تکلیف نوشتهشده باشد شبیهتر بود. محتوایی هم اگر داشت، نوشداروی بعد از مرگ سهراب بود و هرچه بود، یک نطق بود مثل دیگر نطقها و به همان میزان اثرگذاریِ قبلیها! اما اشتلمها و رگ گردن به حجت قوی کردنها و حملهها و خطنشانها آشکارا نه چیزی بود که از ارگانی که در «رأس امور» باشد بر میخاست و نه نشانی بود از «عصاره فضیلتها».
اکنون باید پرسید: آیا ما بنده کلماتایم، یا تابع محتویات؟ معتقدم اگر رهبر فقید زنده میبود، همچنان بر رأسامور بودن مجلس و عصاره فضایل ملتبودن نمایندگان تاکید میکرد؛ اما شاید با تغییری در صرف فعل؛ «است» را به «باید» تغییر میفرمود، که: «مجلس باید در رأس امور باشد و نمایندگان باید عصاره فضایل ملت باشند و بمانند».
نمیدانم آیا در مجلس جدیدی که پیشروی خواهیم داشت، اصولاً شرایط و ساز و کارهایی فراهم خواهد شد، که آن سفارش و آرمان بالاخره محقق گردد؟
روزنامه اطلاعات در ادامه نوشت: اکنون جا دارد، نظری بر آن دیگر «اصلها» نیز بشود؛ مبادا تهیشدن این اصل، از تقصیرات خود مجلسیان باشد! دلالت محتوا در بیان رهبر فقید، آشکارا بر این نکتهاست، که اصل، حرمتبانی خود متولیان بر این امامزاده است و دیگر اصول، سایهنشین این اصل است. اگر ایشان، نیز گفتهاند که: «مجلس، عصاره فضایل ملت است»، یعنی باید چنین باشد؛ نه آنکه در هر حال و هوایی که مجلس درغلتید، عصاره فضایل ملت باقی خواهد ماند. اکنون میگویم، اگر مجلس به هر راه و رفتاری خارج از شئونات نمایندگی ملت میل کرد، چرا همچنان باید در رأس امور تلقی شود!؟
به یاد داریم، چه حرکات جلف و ناخوشایندی از بعضی نمایندگان سرزد، تا با خانم موگرینی عکس یادگاری بگیرند؛ کاغذ سمبل برجام را در تریبون مجلس آتش بزنند؛ در صحن مجلس راهپیماییکنند ـ به جای آن که با خواستههای واقعی مردم در کوچه و بازار همراهی کنند ـ و اخیراً در برابر یک نطق، کلمات سخیف را نثار ناطق نمایند. اگر «عصاره فضایل ملت»، چکیدهاش به اینجاها بکشد، چرا «در رأس امور» ماندنش همچنان معتبر بماند!؟ مشکل از دو جمله اصولی آن بزرگمرد نیست؛ مشکل در قدرناشناسی آن اصل و این شأن است.
نطقآن خانم، البته به انشایی که شبانه و هولهولکی در آخرین مجال تحویل تکلیف نوشتهشده باشد شبیهتر بود. محتوایی هم اگر داشت، نوشداروی بعد از مرگ سهراب بود و هرچه بود، یک نطق بود مثل دیگر نطقها و به همان میزان اثرگذاریِ قبلیها! اما اشتلمها و رگ گردن به حجت قوی کردنها و حملهها و خطنشانها آشکارا نه چیزی بود که از ارگانی که در «رأس امور» باشد بر میخاست و نه نشانی بود از «عصاره فضیلتها».
اکنون باید پرسید: آیا ما بنده کلماتایم، یا تابع محتویات؟ معتقدم اگر رهبر فقید زنده میبود، همچنان بر رأسامور بودن مجلس و عصاره فضایل ملتبودن نمایندگان تاکید میکرد؛ اما شاید با تغییری در صرف فعل؛ «است» را به «باید» تغییر میفرمود، که: «مجلس باید در رأس امور باشد و نمایندگان باید عصاره فضایل ملت باشند و بمانند».
نمیدانم آیا در مجلس جدیدی که پیشروی خواهیم داشت، اصولاً شرایط و ساز و کارهایی فراهم خواهد شد، که آن سفارش و آرمان بالاخره محقق گردد؟
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.