- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
راز محبوبیت سردار سلیمانی
عباس عبدی در کانال تلگرامی خود نوشت: سردارِ شهید، قاسم سلیمانی را فقط نمیتوان از منظر پیشوند سرداری شناخت و یا او را و جایگاهش را تحلیل کرد. بهتر است گفته شود که پیشوند سرداری یکی از پیشوندهایی است که میتوانست ابتدای نام او قرار گیرد و چه بسا مهمترین آنها نیز نبود.
در این یادداشت آمده است؛
سرداران زیادی در جهان و ایران بودهاند که خدمات نظامی برجستهای کردهاند، ولی هیچگاه مثل شهید سلیمانی مورد احترام نبوده و نفوذ پیدا نکردهاند. علت چیست؟
علت را باید در رعایت اصول اخلاقی از سوی وی جستجو کرد. هر گاه که نام یک نظامی را میشنویم، بلافاصله چهرهای مغرور، و تا حدی متکبّر و خشن و با صلابت نظامیان در ذهن ما خطور میکند. چهرهای که کلمات او همراه با قاطعیت نظامی و آمرانه و متکی به قدرت اسلحه و مستظهر به نیروهای تحت امر است. البته اینها برای یک نظامی لزوماً منفی نیست، شاید لازمه یک نظامی هم باشد ولی سلیمانی فراتر از این یک فرد مستقل، اخلاقی، سیاستمدار و با روابط عمومی بسیاری قوی و متواضع بود به نحوی که میتوان او را یک نظامی عارف دانست که فقط برحسب اتفاق به کسوت نظامی در آمده است ولی جالب آنکه در این کسوت نیز بهترین عملکرد را داشته است، و در نزد دوست و دشمن به احترام از او یاد میشود.
چهره قاسم سلیمانی به گونهای است که اگر او را در لباس غیر نظامی ببینید متوجه نمیشوید که مهمترین فرمانده نظامی منطقه است. گمان میکنید یک عابد و فردی عادی است که تمایزی میان او و مردم معمولی نیست.
ویژگی مهم سلیمانی قابلیت گفتگو کردن با او بود. تمامی کسانی که تجربه گفتگو با او را داشتند همواره بر حاکمیت منطق بر گفتارش تأکید میکنند که هیچگاه حس نکردهاند که او در بیان مقصود خود یا فهم یا رد نظر دیگران اتکا به قدرت نظامی را به رخ کشیده باشد. و این برخلاف رفتار نظامیانی است که سخن سیاسی و منطقی آنان در کنار بیان نظامی و مبتنی بر قدرت و اسلحه، کمرنگ است و به حاشیه میرود.
قاطعانه میتوان گفت که سردار سلیمانی سیاستمدارترین شخص در میان نظامیان بود. او هم سیاست داخلی را خوب میفهمید و هم در سیاست منطقهای سرآمد بود. ولی عجیبتر اینکه به ندرت دیده میشد که در سیاست دخالت کند. مرز میان جایگاه سیاسی و نظامی را رعایت میکرد. ادبیات او در عرصه عمومی هیچ شباهتی به نظامیان دیگر نداشت.
قاسم سلیمانی معتبرترین نظامی ایران بود که میتوانست لباس سیاست را به تن کند، بدون آنکه بخواهد میراثخوار سابقه درخشان نظامی خودش شود. او بهتر از همه میدانست که نظامیان باید فراتر از سیاست، مدافع مرزهای کشور و امنیت ملی باشند و برای همه سیاسیون و مردم مورد احترام و مقبول باشند. و او به این فهم خود ملتزم بود و در عمل به گونهای رفتار کرد که افکار عمومی هیچ انگی سیاسی به کنش نظامی او نمیزد.
شهید قاسم سلیمانی انسانی خودساخته بود که از پایینترین مراتب نظامی در جنگ به بالاترین مرتبه رسید. او مذاکرهکنندهای توانمند بود که در جریان مسایل افغانستان به خوبی از عهده این کار برآمد و هماهنگی بالایی را با وزارت امور خارجه به نمایش گذاشت. بخشی از نقشه کنونی خاورمیانه محصول کیاست و سیاست قاسم سلیمانی است. تاریخ ایران از او به نیکی یاد خواهد کرد.