- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
"چین" دوست ایران یا شریک عربستان؟
نواندیش: استراتژی پکن در منطقه خلیج فارس مبتنی بر ایجاد روابط اقتصادی با همه بازیگران منطقه بدون در نظر گرفتن تنشهای موجود است. وقتی صحبت از خلیج فارس میشود باید به رویکرد چین که عمدتاً ناشی از اشتهای بی حد و حصر در حوزه انرژی و برنامه جاه طلبانه ایجاد جاده ابریشم جدید است، توجه کرد. از نظر سیاسی، چین تاکنون تمایلی به درگیری در اختلافات منطقهای نداشته است.
به گزارش نواندیش، آتلانتیک با تشریح روابط فعلی سعودی ها و پکن از تلاش چین برای ایجاد تعادل بین ریاض و تهران نوشت و ادامه داد:
داشتن منطق غیر سیاسی برای چین مهم است تا با وجود ماهیت استراتژیک پیوندهای زیربنایی و اقتصادی که زیر چتر جاده ابریشم ساخته در اختلافات منطقهای بی طرف بماند. این بی طرفی به پکن اجازه میدهد تا فعالیتهای اقتصادی و نظامی خود را در یک محیط کاملاً امن و بدون تنش دنبال کند. با این حال، به نظر میرسد ادامه و موفقیت این استراتژی به وجود حداقل درجه ثبات در خلیج فارس بستگی دارد.
از زمان پایان معافیتهای تحریمی آمریکا برای واردات نفت ایران در ماه مه 2019، چین به واردات اندک اما مداوم نفت ایران ادامه داد. براساس گزارشها، چین در ژوئن سال 2019 حدود 186 هزار بشکه در روز نفت خام از ایران وارد کرد، این مقدار تا اوت 2019 به 105 هزار کاهش یافت. همانطور که آمار نشان میدهد، به نظر میرسد، جدا از دلایل فنی مربوط به کیفیت نفت خام ایران، پکن برای مخالفت با تحریمهای نفتی آمریکا و به عنوان تلاشی برای دلجویی از ایران سعی میکند با همین خرید اندک هم به تهران کمک کند. در کنار این استراتژی، چین با متهم کردن آمریکا به عنوان مسئول اصلی افزایش تنش در خلیج فارس و محکوم کردن آشکارا ماجراجویی نظامی واشنگتن در منطقه سعی میکند در حوزه جهانی از ایران حداقل حمایت زبانی کند. با توجه به این نکته، به نظر میرسد که عربستان سعودی، رقیب دیرینه منطقهای ایران مخالفت چین با تحریمهای آمریکا و زبان حمایتی پکن در مقابل تهران را به نوعی پذیرفته است.
قبلاً، چین از سال 2016 با عربستان و از سال 2018 با امارات متحده عربی مشارکتهای استراتژیک کاملی برقرار کرده است. براساس برآورد سرمایه گذاری جهانی چین، پکن در این دو کشور بین سالهای 2008 و 2019 در مجموع 62.55 میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده، در حالی که کل مقدار سرمایهگذاری چین در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در همین مدت حدود 83 میلیارد دلار بوده است. علیرغم تحولات فعلی، این امر سلطنتهای خلیج فارس را در مرکز توجه اقتصادی پکن قرار میدهد. در مقابل اشتهای فزاینده چین برای نفت، جای تعجب ندارد که بیشتر سرمایه گذاریهای پکن در عربستان سعودی و امارات متحده عربی در بخش انرژی انجام شده باشد.
با حجم بالای مبادلات تجاری بین چین و کشورهای حوزه خلیج فارس که در سال 2017 به 197 میلیارد دلار رسیده، سطح وابستگی متقابل اقتصادی بین پکن و خلیج فارس حتی فراتر از بخش نفت و انرژی قابل توجه بوده است. بدون شک، این حجم سرمایهگذاری تأثیر مستقیمی در چگونگی برخورد چین با تنشها در منطقه و همچنین در چگونگی برخورد پادشاهان خلیج فارس با واکنش چینیها دارد. اکنون با توجه به اینکه عربستان سعودی برای متنوع سازی اقتصاد خود به بازیگران غیر منطقهای متوسل شده، روابط دو کشور هم اهمیت دو چندانی یافته است. اشتهای فزاینده چین برای نفت پس از افت قیمت در بازارهای انرژی، اقتصاد سلطنتهای خلیج فارس را به لرزه درآورد. نه تنها چین وابسته به واردات نفت است، بلکه کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز به شدت به صادرات انرژی وابسته هستند.
اینکه عربستان به حمایتهای چین از ایران واکنشی نشان نمیدهد را باید در چارچوب وسیعتری دید. در زمینه تحولات مهم جهانی، اگر ریاض بتواند در کنار آمریکا به یکی از قدرتهای دیگر جهانی نزدیک شود این تاثیرات مثبتی برایاش خواهد داشت. میتوان اینگونه استدلال کرد که برای عربستان سعودی این موضوع ممکن است وسیلهای برای محافظت از خودش در برابر عدم تعهد آمریکا نسبت به امنیت این کشور باشد. بنابراین، در طولانی مدت، توازن استراتژیک چین با قدرتی مثل عربستان در خلیج فارس ممکن است گامی برای تعاملات گستردهتر باشد.
اگرچه چین با توجه به محدودیتهایی که دارد و از آن به خوبی آگاه است علاقهای ندارد تا نظم امنیتی مطلوب آمریکا در منطقه را به چالش بکشد، اما به هر حال تحولات اخیر در تنگه هرمز پکن را وادار به افزایش حضور برای تامین امنیت کشتیرانی خود کرده است. هم زمان نباید فراموش کرد که پادشاهان خلیج فارس به خاطر انفعال واشنگتن در برابر حمله به تانکرهای نفتی و تاسیسات نفتی عربستان اعتماد خود به آمریکا را از دست دادهاند. واکنش سرد عربستان سعودی به ترور سردار سلیمانی و عدم حمایت از آن میتواند نشانه دیگری از سردی روابط واشنگتن و ریاض باشد.
این امر باعث شده که ریاض برای تعمیق پیوندها در حوزه امنیتی به چین نزدیک شود. به نظر میرسد اهمیت پکن به عنوان یک همکار امنیتی برای پادشاهی سعودی رو به فزونی است. ارتش آزادیبخش خلق چین (PLA) و نظامیان سعودی از اکتبر سال 2016 تمرینات ضد تروریستی مشترکی را در استان سین کیانگ چین انجام دادهاند. در نمایش دیگری از روابط نظامی در حال رشد دو کشور، کشتیهای چین در رزمایش ضد دزدی دریایی در خلیج عدن در نوامبر 2019 تنها یک ماه قبل از رزمایش سه جانبه ایران و روسیه و چین در دریای عمان وارد بندر جده شدند. صادرات اسلحه و انتقال فناوری یکی دیگر از زمینههای همکاری آینده بین دو کشور است. در حالی که آمریکا مایل به فروش پهپادهای مسلح به عربستان سعودی نیست، چین قصد دارد این مسئولیت را بر عهده بگیرد.
هنوز مشخص نیست که تأثیر ترور سردار سلیمانی در روابط چین و ایران و چین و سعودیها چه خواهد بود. با این حال، آنچه واضح به نظر میرسد این است که نگرانی اصلی برای پکن، افزایش تنشها در خلیج فارس است. پکن با در دستور کار قرار دادن رویکرد چند جانبه خود به تمامی این تنشها واکنش نشان داده است. امروز سلطنتهای خلیج فارس به ویژه عربستان موضع چین در قبال ایران را نه فقط به دلیل افزایش وابستگی متقابل اقتصادی بلکه به دلیل لزوم جستجوی مشارکتهای امنیتی جایگزین آمریکا، پذیرفتند.