به گزارش دنیای اقتصاد، نیویورک تایمز نوشت: او کسی است که ابتدا دستور بازداشت لااقل ۴ نفر از اعضای ارشد خانواده سلطنتی را صادر کرد. روز بعد او عربستان را وارد «جنگ قیمتی» با روسیه کرد که باعث شد نفت خام و بازار سهام در جهان سقوط آزاد را تجربه کنند. برای مدتی، محمد بنسلمان به رویکرد خطرناک پرخاشگرانه و تهاجمی شهره بود. «دیوید. دی. کرک پاتریک» در گزارش ۹ مارس برای نیویورکتایمز نوشت، شاید پس از «پسلرزه»های مرگ خاشقجی این ولیعهد سی و اندی ساله تقریبا یک سال را در سکوت سپری کرد. مانور قدرت جدید او اکنون این بحث را در پایتختهای غربی برانگیخته که آیا بسیار زود به او بهعنوان شریک اعتماد کردیم یا خیر. کاهش ناگهانی قیمت نفت شوکی به اقتصاد جهانی وارد کرد؛ اقتصادی که از پیش با خطر مواجه شدن با رکود دست به گریبان بود و البته تهدیدی هم برای ذخایر ارزی عربستان بود و باعث شد که سرمایهگذاریهای جدید برای کاهش وابستگی به نفت در این پادشاهی روند نزولی به خود بگیرد. «گرِگ برو»، کارشناس مسائل منطقه در دانشگاه جنوبی متودیست، میگوید: «این یک «نابودی حتمی متقابل» برای هر کشور صادرکننده نفتی است، از جمله عربستان و روسیه و احتمالا ایالاتمتحده». او میافزاید: «اما این مختص بنسلمان است. او یک فرد ریسکپذیر است و وعده تصمیمات انگیزشی را داده است». با تمام «وعدهها» و «خلف وعده»هایی که او داده اما بازداشت اعضای ارشد خاندان سلطنت در روز جمعه از سوی هیچ مقام سعودی نه اعلام و نه توضیح داده شد. دو تن از شاهزادگان زندانی- شاهزاده «احمد بن عبدالعزیز» برادر کوچکتر ملک سلمان و شاهزاده «محمد بن نایف» ولیعهد و وزیر کشور سابق- به مثابه رقبای احتمالی برای تاج و تخت تلقی میشدند. این دستگیریها گمانهزنیهای خشمگینانهای را میان برخی از اعضای دیگر خاندان سلطنت دامن زده که ولیعهد بنسلمان در صدد است تا مخالفان را در راستای آمادهسازی خود برای کسب تاج و تخت حاشیهنشین کند. این در حالی است که پدر تاجدار ۸۴ سالهاش دچار فراموشی شده و براساس برخی روایتها وضع جسمی مناسبی ندارد. با این حال، چهرههای نزدیک به دربار اصرار دارند که ولیعهد بر عمو و عموزاده خود به خاطر انتقاداتشان خشم گرفته است. او میخواست با این کار به بقیه اعضای خاندان سلطنت درسی بدهد. «استفن هرتوگ»، محقق مدرسه اقتصادی لندن، میگوید: «مدتی بود که برخی فکر میکردند محمد بنسلمان آرام شده است. اما شخصیت او دقیقا متلون و ناآرام است». گزارشگر نیویورکتایمز میافزاید: محمد بنسلمان قیمت نفت را کاهش داد تا روسیه را تنبیه کند؛ چراکه روسیه در کاهش تولید و افزایش قیمت همکاری کافی با عربستان انجام نداده بود.
این کاهش با ورود ویروس کرونا بر کاهش تقاضا برای نفت باز هم افزود. پروفسور هرتوگ افزود: «روسها این کار سعودیها را بلوف نامیدند اما اکنون سعودیها تلاش دارند تا به روسها نشان دهند که هزینه عدم همکاری با آنها چقدر است». اما برای عربستان هم «این یک بازی خطرناک است که شاید بتوان نام آن را «بازی جوجه ترسو» گذاشت». اگر بنا به از دست دادن و ضرر باشد، سعودیها بیش از روسها متضرر میشوند. روسیه منابع متنوعتری از درآمد نسبت به سعودیها دارد و این کشور توانسته ذخایر خود را از زمان آخرین کاهش در قیمتهای نفت افزایش دهد.
از سوی دیگر، عربستان سعودی همچنان به شدت وابسته به نفت است. افزون بر این، ذخایر ارزی این پادشاهی ۴ سال است که حول و حوش ۵۰۰ میلیارد دلار باقی مانده است. این در حالی است که در تابستان ۲۰۱۴، ذخایر ارزی سعودیها ۷۴۰ میلیارد دلار بود. تحلیلگران میگویند این پادشاهی برای اینکه بتواند بدون دستاندازی به ذخایر ارزی خود بودجهاش را تامین کند نیازمند نفت به ازای هر بشکه ۸۰ دلار است.
در حالی که روز دوشنبه ۱۹ اسفندماه قیمت نفت به بشکهای ۳۵ دلار کاهش یافت و این رقم بسیار کمتر از ۸۰ دلار مذکور است. پروفسور هرتوگ میگوید: اگر این وضعیت تا دو سال دیگر ادامه داشته باشد میتواند باعث کاهش چشمگیر ذخایر سعودی شود و در نتیجه، بر ارزش ریال سعودی تاثیر گذاشته و طرحهای بنسلمان برای متنوع کردن اقتصاد را متاثر سازد. طرح اقتصادی ولیعهد برای کشور حول عرضه عمومی سهام آرامکو متمرکز بود تا به این وسیله پولی برای سرمایهگذاری در بخشهای دیگر به دست آورد. اما برنامهها برای یک شروع در بازار بزرگ بینالمللی بیشتر به نفع ارز داخلی سعودی سوق یافت و طی دو سه روز گذشته کاهش قیمت نفت باعث کاهش ۲۰ درصدی سهام شده و ۳۲۰ میلیارد دلار از ارزش آرامکو کاست. زمانبندی «جنگ قیمتها» همزمان با بگیروببندهای اعضای خاندان سلطنت در روز جمعه گمانهزنیهایی را برانگیخته دال بر اینکه ولیعهد بهدنبال مهار مخالفتهای بالقوه در راستای پیشبینی احتمالی دشواریها و مشکلات پیش رو است. برخی میگویند، شاید او پیشدستانه بهدنبال حذف رقبا برآمد پیش از آنکه دردهای اقتصادی ناشی از کاهش قیمت بتواند او را به لحاظ سیاسی آسیبپذیر کند. «کریستین اسمیث دیوان»، محقق یک موسسه مطالعات عربی در واشنگتن، میگوید: «تهدید بنسلمان نه از جانب رقبای سلطنت که از افت قابلتوجه درآمدهای نفتی نشأت میگیرد و این در اصل میتواند ضربهای به طرحهای اقتصادی بلندپروازانه او باشد».
اما تحلیلگران دیگر، دیپلماتهای سابق و مقامهایی که تجربه کار و همکاری با سعودیها را دارند و نیز برخی سعودیهای نزدیک به دربار سلطنتی میگویند که محمد چنان قدرت خود را تحکیم بخشیده که دیگر جای چندانی برای ترس باقی نمانده است. منظور آنان این است که محمد از بدو مستقر شدن در جایگاه ولیعهدی چنان در تار و پود حکومت ریشه دوانده و چنان قدرت خود را تحکیم بخشیده که دیگر ترس برای او بیمعناست. در تاریخ عربستان مدرن، قساوت و خشونتی که محمد در تحکیم قدرت خود به خرج داده و قدرت مستقیمی که در این پادشاهی اعمال میکند تقریبا بیش از هر پادشاه دیگری در چند دهه گذشته است. او حتی با دامن زدن به جو ارعاب و تسلیم توانسته اعضای خانواده سلطنت را منقاد خود سازد. گزارشگر نیویورکتایمز میافزاید حتی اعضای خاندان سلطنت که به دست محمد دستگیر و زندانی شدهاند امید چندانی برای به چالش کشیدن اقتدار او نداشتند.
برخی نزدیکان به دربار پادشاهی میگویند، ولیعهد از قبل، همین شاهزادگان را زیر نظارت شدید قرار داده بود و توانایی احتمالی آنها برای طرح توطئه علیه خود را محدود کرده بود. ارشدترین عضو خاندان سلطنت که همان شاهزاده احمد بن عبدالعزیز است همان کسی است که وقتی در لندن بود در میان خیل معترضان میان خود با دیگر اعضای خاندان سلطنت فاصله گذاشت و عملا خود را از سیاستهای اتخاذ شده از سوی محمد «تبرئه» کرد. از آن زمان او در وضعیت دفاعی قرار گرفته و کمتر در انظار دیده میشد. شاهزاده برجسته دیگر محمد بن نایف است که از سال ۲۰۱۷ و از زمانی که از ولایتعهدی و وزارت کشور کنار گذاشته شد، در حبس خانگی به سر میبرد. دیپلماتهای سابق میگویند، حاکمان پیشین سعودی پیش از وقوع این دستگیریهای گسترده هشدارهایی به واشنگتن و لندن داده بودند.
محمد بن سلمان، هفته گذشته با دامینیک راب، وزیر خارجه بریتانیا، دیدار کرد و ماه گذشته هم با وزیر خارجه آمریکا دیدار کرده بود. با این حال، به گفته دیپلماتها و برخی مقامهایی که اطلاعی از این مسائل دارند، ولیعهد هیچ نشانهای دال بر قریبالوقوع بودن این دستگیریها بروز نداده بود. «امیل هوکایم»، محقق در موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک میگوید: مقامهای غربی نگران «خطر اعتبار و آسیب به شهرت» رهبر بالقوه و پیشبینیناپذیر عربستان هستند. دلیل آن هم همین دستگیریها و سرکوبهاست. اما محمد تاکنون با پیامدهای ستیزهجویانه معدودی مواجه بوده است.
او جنگی ۵ ساله را در یمن شروع کرده که موجب فاجعهای انسانی شده است. در سال ۲۰۱۷ صدها تن از خویشان و اعضای سلطنتی را در هتل ریتز کارلتون به بهانه فساد زندانی کرد و از آنها مبالغ گزافی به دست آورد (رقمی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار). او حتی موقتا نخستوزیر لبنان را ربود و او را وادار به استعفا کرد. در سال ۲۰۱۸ هم دستور قتل خاشقجی را صادر کرد. اینها گوشهای از اقداماتی است که «خطر آسیب به شهرت» را برای محمد به ارمغان آورده و این سوال را نزد محافل غربی مطرح کرده که آیا اساسا او متحد قابل اعتمادی برای غرب هست یا نه؟