- زمین لرزه اصفهان آزمایش هستهای بود یا زلزله؟
- واکنش جبلی به برگزاری مناظره میان روحانی و جلیلی در صدا و سیما
- آقای قالیباف: با قیمت بنزین بازی نکنید؛ آتشزاست!
- این وزیر پزشکیان استیضاح می شود
- تلاش برای ترور بشار اسد در مسکو
- پزشکیان: نباید به صرف یک اظهارنظر نیروهای علمی را محروم کرد
- روایت عراقچی از سهم کارشکنیهای آمریکاییها در شکست مذاکرات
- مهاجرانی: درخواست ایران برای نشست با سه کشور اروپایی و ویتکاف در نیویورک رد شد
- تصویری از دیدار کاترین شکدم با یوسی کوهن رئیس اسبق موساد
- واکنش معاون رئیسجمهور به دخالت مجلس در امور اجرایی دولت
آيا 600هزار تماشاگر براى لایو اینستاگرام تتلو تعجب داشت؟
ابراهیم اصغرزاده در روزنامه شرق نوشت: اکثریت محافظهکاران بر این باورند که حفظ روحیه انقلابی، برای گذران امور کشور کفایت میکند و صرفا باید به ارزشهای سالهای نخست انقلاب برگشت و انقلاب را از آفتزدگی مصون نگه داشت تا چرخ کشور بچرخد. تدابیر حفاظتی و گزینشی مثل نظارت استصوابی، ستارهدارکردن دانشجویان و حذف ناخالصیها برای ممانعت از دستاندازی نامحرمان به پستهای سازمانی و کرسیهای هسته مرکزی قدرت، کافی و چارهساز است.
رفتار جامعه و سبک زندگی مردم و حوادث خیابانی در این سالها، اما حکایت از شکست کامل پروژه یکدستسازی مدنظر محافظهکاران دارد. فقدان تعبیه مکانیسمهایی برای حل منازعه، موجب شده است نیروهای محافظهکار بهجای تبدیل خشم و نارضایتی به گفتوگو یا تفاهم و ائتلاف بر سر منافع، در بزنگاهها، خشم و عصبانیت فروخفته را به خشونت و عصیان بکشانند.
مردم ناراضی نباید تصور کنند اصلاحطلبان برای توجیه حضورشان در قدرت، خود را به ندیدن زده و بزککننده و توجیهکننده ندانمکاریهای محافظهکاران شدهاند. چه در دولت سابق که جامعه مدنی شخم زده شد و چه در دولت فعلی که باب هر وجه از توسعه سیاسی بسته شد،چشم محافظهکاران تنها نفوذ در منطقه را میدید و ذهنشان پر شده بود از رشد شاخصهای اقتصادی؛آنهم با الگویی چینی. گویا رابطه محافظهکاران با هر شکل از توسعه سیاسی که دارای بار عرفی باشد، از جنس نسبت جن و بسمالله است.
محافظهکاران بر این باورند که با توسعه سیاسی مدنظر اصلاحطلبان و ایجاد کوچکترین فرجه، تور امنیتی موجود پاره میشود و ثبات و تعادل از کف میرود؛ پس تنها اصلاحاتی مجاز شمرده خواهد شد که به تحکیم پایههای اقتصادی و ایدئولوژیک بینجامد، اما اگر اصلاحطلبان این راهحلها را ناکافی بدانند و از راههای برونرفت دیگری سخن بگویند، به براندازی و توطئهچینی متهم میشوند. همین چند روز پیش محافظهکاران از تعجب انگشت به دهان مانده بودند که 600 هزار نفر ایرانی، یعنی بیشتر از دو برابر جمعیت 250هزارنفری کشور ایسلند، ساعت سه نیمهشب چرا به تماشای لایو اینستاگرامی تتلو بیدار نشستهاند؟
بسیاری از این جماعت شبزندهدار در ایران زاده و رشد کرده و تحت برنامههای تبلیغاتی همین دورهها آموزش دیده و تربیت شدهاند و قاعدتا نباید دنبال برنامههایی به تعریف محافظهکاران مبتذل بروند. اگر این به معنای شکست کامل ساختمان و سیاستهای فرهنگی محافظهکاران نیست که اتفاقا بودجههای هنگفتی برایش صرف شده است، پس نشانه چیست؟


