- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
چرا میرسلیم نمیتواند رئیس مجلس شود؟
شرق نوشت: بعید است مصطفی میرسلیم اقبال چندانی در انتخابات ریاست مجلس یازدهم داشته باشد؛ نه به این دلیل که محمدباقر قالیباف رقیب قدرتمندی است که هست، بیشتر به دلیل اینکه بورژوازی سنتی که نمایندهاش میرسلیم است، سالها از گود سیاست به دور بوده و شبکه ارتباطی وسیعی با طیفها و جریانهای سیاسی تازه سربرآورده ندارد.
بورژوازی سنتی نقش تعیینکنندهای در سازماندهی نیروهای مذهبی در مبارزه با حکومت پهلوی داشته و این سازماندهی و اثرگذاری تا ورود بنیانگذار جمهوری اسلامی ادامه داشته است؛ اما در دوران تثبیت رفتهرفته این جریانها از کارهای مدیریتی و اجرائی در دستگاه دولت کنار گذاشته شدند و فقط هرازگاهی برخی از چهرههای مؤثر آنان در شرایطی خاص به صحنه سیاست بازگشتهاند. ازجمله میرسلیم که در مقطعی بسیار حساس بعد از دوره وزارت کوتاهمدت علی لاریجانی که به جای سیدمحمد خاتمی نشسته بود بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تکیه زد. این مردِ سرد و گرم روزگار چشیده، تجربیات بسیاری اندوخته است؛ گیرم این تجربیات، قرین به موفقیت نبوده و او سربلند از آن بیرون نیامده باشد. موفقیت یا عدم موفقیت بخشی از سناریوی سیاست است و تجربهاندوزی از شکست بیش از پیروزی به کار سیاست میآید.
قریب به اتفاق تحلیلگران سیاسی بر این باورند که مجلس یکدست آینده، اثرگذاری چندانی نخواهد داشت.
قالیباف و میرسلیم، همواره نشان دادهاند سودای جایگاه بالاتری را در سر دارند و از بد حادثه در این مجلس گرفتار آمدهاند. اگرچه برای اصلاحطلبان و مردم بین قالیباف که برخاسته از بورژوازی حمایتی و میرسلیم که بالیده در بورژوازی سنتی است، تفاوتی وجود ندارد؛ اما برای جریانهای سیاسی که قالیباف و میرسلیم آنها را نمایندگی میکنند، اینگونه نیست. از این منظر میتوان گفت مجلس دو چهره دارد: مجلسی که یکدست و همراه است و مجلسی که از درون دچار شکاف است؛ شکاف بین احمدینژادیها، قالیباف و میرسلیم؛ طرفه آنکه این شکاف قبل از شکلگیری مجلس رخ داده است.
بدیهی است مجلس در غیاب مسائل کلان که از سوی نهادهای رسمی به مجلس ارجاع داده خواهد شد، به سمت مجادلاتی حول محور منافع اقتصادی و سیاسی جریانهای مختلف حاضر در مجلس گام برخواهد داشت. سه جریان موجود در مجلس که همگی ذیل اصولگرایان نام برده میشوند، هریک چنان با ناکامیهای سیاسی روبهرو بودهاند که بعید است در اندیشه گذشت و ترک جایگاههای سیاسی خود، چه در مجلس و چه خارج از آن باشند. اگر این بار میرسلیم شکست بخورد، پرونده بورژوازی سنتی به دست بورژوازی حمایتی که نمایندهاش قالیباف است، برای همیشه بسته خواهد شد.