- مرگ مشکوک مهران رحیمی قاضی سابق
- احمد خاتمی: از حجاب عقب نشینی نخواهیم کرد
- واکنش علم الهدی به درخواست مقام دولتی برای بازگشت معین و بهروز وثوقی / مردم در بحث حجاب تماشاچی نباشند
- مرگ بحث برانگیز یک پزشک دیگر: علت فوت دکتر سمیرا آل سعیدی چیست!؟
- عکس وایرال شده از تجمع حمایت از طرح عفاف و حجاب در قم
- انتقاد میرسلیم از عدم رعایت شان رئیس جمهور در سفر پاکستان
- توضیح سردار رادان درباره نقش رئیسی در طرح نور و حجاب: رئیس جمهور حساب رای را نکرده؛ ایستاده تا حیا، دین و عفت در جامعه ساری و جاری باشد
- جهانگیری: مگر آقایان قبل از مجلس فعلی نگفتند ما خیزش برای حل مشکلات اقتصادی هستیم؟ پس چه شد!؟
- همسر آیت الله سیدمصطفی خمینی دار فانی را وداع گفت
- حق با آقاي ذوالنور است!
از روستای دهتل بستک، در غرب استان هرمزگان، آمده بود. آمده بود که دوران سربازی را بگذراند و حتماً بعد هم سراغ سایر برنامههای زندگیاش برود. بالاخره جوان بود و هزاران شور در سر. از هزاران شور او اما حتی یک عکس هم به جا نمانده تا در بین ۱۹ جوان شهید دیگر قرار گیرد!
به گزارش اعتمادآنلاین، «سانحه ناوچه کنارک، سربازان شهید آن و نام فخرالدین فلکنازی حالا دیگر به فهرست تاریخها، نامها و درد و اندوههای قدیمی این آب و خاک اضافه شده است. اما فخرالدین فلکنازی سرباز بدون عکس ناوچه کنارک که بود؟
۱۹ نفرند. برای خواندن نامهایشان باید نفسهایت را حبس کنی. ساده نیست؛ ۱۹ جوانی که حتماً رویاهای زیادی برای فردای دوران خدمت خود داشتند و حالا نام و تصویرشان قرار است تا همیشه داغی باشد بر سینههایی که به وقت شبهای دلتنگی، اشکی از چشمی سرازیر میکند.
میخوانم و پایین میروم. جعفر، خسرو، مصطفی. پایینتر میروی، عادل، منصور، سعید، عادل. چه جوانانی اسماعیل، چرا تمام نمیشوند؟ مگر خاک چقدر توان دارد که این همه عمر و جوانی و آرزو را در خود محبوس کند. آرش، محمد، فخرالدین. میخوانم و دوباره به بالا برمیگردم. فخرالدین، این فخرالدین چرا هیچ عکسی ندارد؟ از روستای دهتل بستک، در غرب استان هرمزگان، آمده بود. آمده بود که دوران سربازی را بگذراند و حتماً بعد هم سراغ سایر برنامههای زندگیاش برود. بالاخره جوان بود و هزاران شور در سر. از هزاران شور او اما حتی یک عکس هم به جا نمانده تا در بین ۱۹ جوان شهید دیگر قرار گیرد.
در میان اسامیای که برخی از آنها استوار عرشه بودند، برخی تفنگدار و برخی برقکار و مکانیک عرشه، فخرالدین سرباز وظیفهای بود که دست تقدیر او را در ۲۲ اردیبهشت سال ۹۹ روی عرشهای قرار داد و سهواً مورد اصابت موشک نیروی خودی واقع شد. فخرالدین، نمیدانم که در دهتل بستک برایت چکچکو و تابوتگردانی میکنند یا نه، نمیدانم در عزای رفتنت رقص حجلهای برپا میشود یا نه اما یک چیز را خوب میدانم و آن این که اگر چه جوان بودی و ناروا رفتی، اگر چه حتی یک عکس هم از تو برایمان به یادگار نمانده، اما تصویر تو تا ابد در کنج قلب همه ما خواهد ماند. نه فقط ما، که آبهای چابهار هم تا همیشه تو را به یاد خواهند داشت.»