- تصاویر خبرساز هدیل علیان مجری 33 ساله العربیه در کنار عراقچی (عکس)
- محسن رضایی: اینکه لحظاتی قبل از سقوط بالگرد رئیسجمهور، یک طوفان عظیم در آسمان مشهد پیدا شد، مشخص میکند که این شهادت خیلی معنا دارد
- زیارت نامه و صلوات خاصه امام رضا (ع) + متن و ترجمه
- آیا مرضیه وحید دستجردی گفته «اگر خانوادهها فرزند نیاورند مجبوریم جور دیگری عمل کنیم»!؟
- عراقچی: در حال بررسی هستیم که دور بعدی مذاکرات را شرکت کنیم یا خیر؟
- صادق، وزیر راه استعفا داد؟
- پزشکیان: ترامپ رفته عربستان و گفته که اینها می خورند و می برند و می دزدند، بیایند ببینند که چه جوری می خورند و می دزدند!
- انتقاد تند روزنامه اصولگرا از مدعیان انقلابیگری: دنبال مسخره کردن پزشکیان و بردن آبروی این و آن هستید؛ توصیههای رهبری به انقلابیها برایتان کشک است
خاطرات آيت الله هاشمى از روزهاى آخر تبليغات انتخابات ١٣٧٦
انتخاب: يادداشت هاى روزانه آيت الله هاشمى در ٢٨ ارديبهشت ١٣٧٦:
تا ساعت ده ونیم صبح كارها را انجام دادم. وزيركشور آمد. از مطالبى كه در نمازجمعه، راجع به جلوگيرى از تقلب در انتخابات گفته بودم، اظهار ناراحتى كرد. مىگويد همكارانش فكر مىكنند كه نسبت به آنها اعتماد ندارم؛ دلدارياش دادم. قرار شد جمعى از آنها به ملاقات بيايند.
ستاد تنظيم بازار جلسه داشت. براى صادرات محصولات كشاورزى و واردات چاى امتيازاتى و اجازه معامله ارز با منشأ خارجى با قيمت آزاد داديم و گزارش از ثبات قيمتها دادند.
اخوى محمد، [معاون اجرایی رییس جمهور] گفت، دوستانش اصرار دارند كه اعلان حمايت از آقاى [سیدمحمد] خاتمى بنمايد و خودش موافق نيست؛ نظرش را تأييدكردم. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتيم؛ منجمله شوراى صنايع الكترونيك و شوراى بهرهورى و نيازهاى بازسازى زلزله.
آقايان [محسن] نوربخش و [غلامحسین] كرباسچى آمدند و شكايت داشتند كه با فشارهاى مختلف، از وزرا براى تأييد آقاى ناطق [نوری] امضا ميگيرند. شب فائزه آمد. گفتم مصلحت نيست كه در فیلم تبلیغاتی حمايت از آقاى [سیدمحمد] خاتمى صحبت داشته باشد؛ چون منتسب به من است و من اعلان بىطرفى كردهام.
عفت از سفر رفسنجان برگشت. از ديگران نقل مىكند كه در اصفهان، يزد، رفسنجان و كرمان، اكثريت آراء با آقاى خاتمى است. آثارى كه سخنرانى روز جمعه من در جامعه ايجاد كرده، جناح خاتمى را خوشحال و جناح ناطق را نگران كرده است. مىتواند تعبير خوابى باشدكه شب شنبه در دوشنبه تاجيكستان ديدم؛ مضمون خواب اين بود كه در جلسه آیت الله خامنهاى، مىخواستند از تريبون براى آقاى ناطق [نوری] كه نشسته بود، صحبت كنند، ممكن نشد. من هم خسته شدم و جلسه را به سوى مقر خودم ترك كردم. در مسير با مشكلاتى برخورد كردم. يك لنگه كفشم را عوضي پوشيده بودم كه قابل استفاده نبود و در مسير در حوضآبى هم افتادم. سرانجام با آقاى [مرتضی] الويرى مواجه شدم كه آثار خستگى را در صورت من خواند و به جناح رقيب خود منتسب كرد.