- تماس تلفنی ناطق نوری با سید محمد خاتمی
- عراقچی: مذاکره لزوماً جلوی جنگ را نمیگیرد / گاهی جنگ اجتنابناپذیر است
- بابک زنجانی دوباره خبرساز شد
- ادامه واکنشها به بیانیه جبهه اصلاحات / ابراهیم اصغرزاده: منتقدان متوجه نیستند در کنار چه کسانی ایستادهاند؟ / حمیدرضا جلایی پور: پیشنهادات این بیانیه توسط حاکمیت و دولت بدون تبلیغات در حال دنبال شدن است
- واکنش آشنا به تهمتهای تلویزیونی: حالا کمی الیکوهن و کاترین شکدمیابتان را روشن کنید!
- سید محمد خاتمی دچار عارضه قلبی شد/ وضعیت سلامتی اکنون رضایتبخش است
- آیا چین در همکاری با ایران در بازسازی پدافند هوایی است؟
- مرعشی: تغییری در صداوسیما رخ نمی دهد/حاکمیت باید کشور را از حالت «نه جنگ نه صلح» به ثبات برساند/رهبری برای همه گروهها احترام قائل هستند حتی تندروها
خاطرات آيت الله هاشمى از روزهاى آخر تبليغات انتخابات ١٣٧٦
انتخاب: يادداشت هاى روزانه آيت الله هاشمى در ٢٨ ارديبهشت ١٣٧٦:
تا ساعت ده ونیم صبح كارها را انجام دادم. وزيركشور آمد. از مطالبى كه در نمازجمعه، راجع به جلوگيرى از تقلب در انتخابات گفته بودم، اظهار ناراحتى كرد. مىگويد همكارانش فكر مىكنند كه نسبت به آنها اعتماد ندارم؛ دلدارياش دادم. قرار شد جمعى از آنها به ملاقات بيايند.
ستاد تنظيم بازار جلسه داشت. براى صادرات محصولات كشاورزى و واردات چاى امتيازاتى و اجازه معامله ارز با منشأ خارجى با قيمت آزاد داديم و گزارش از ثبات قيمتها دادند.
اخوى محمد، [معاون اجرایی رییس جمهور] گفت، دوستانش اصرار دارند كه اعلان حمايت از آقاى [سیدمحمد] خاتمى بنمايد و خودش موافق نيست؛ نظرش را تأييدكردم. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتيم؛ منجمله شوراى صنايع الكترونيك و شوراى بهرهورى و نيازهاى بازسازى زلزله.
آقايان [محسن] نوربخش و [غلامحسین] كرباسچى آمدند و شكايت داشتند كه با فشارهاى مختلف، از وزرا براى تأييد آقاى ناطق [نوری] امضا ميگيرند. شب فائزه آمد. گفتم مصلحت نيست كه در فیلم تبلیغاتی حمايت از آقاى [سیدمحمد] خاتمى صحبت داشته باشد؛ چون منتسب به من است و من اعلان بىطرفى كردهام.
عفت از سفر رفسنجان برگشت. از ديگران نقل مىكند كه در اصفهان، يزد، رفسنجان و كرمان، اكثريت آراء با آقاى خاتمى است. آثارى كه سخنرانى روز جمعه من در جامعه ايجاد كرده، جناح خاتمى را خوشحال و جناح ناطق را نگران كرده است. مىتواند تعبير خوابى باشدكه شب شنبه در دوشنبه تاجيكستان ديدم؛ مضمون خواب اين بود كه در جلسه آیت الله خامنهاى، مىخواستند از تريبون براى آقاى ناطق [نوری] كه نشسته بود، صحبت كنند، ممكن نشد. من هم خسته شدم و جلسه را به سوى مقر خودم ترك كردم. در مسير با مشكلاتى برخورد كردم. يك لنگه كفشم را عوضي پوشيده بودم كه قابل استفاده نبود و در مسير در حوضآبى هم افتادم. سرانجام با آقاى [مرتضی] الويرى مواجه شدم كه آثار خستگى را در صورت من خواند و به جناح رقيب خود منتسب كرد.