- جمهوری اسلامی: مفسد بزرگ اقتصادی محکوم به اعدام، از کجا ۵۰ میلیارد دلار آورده که می خواهد خرج اقتصاد کشور کند؟
- آقای وزیر نیرو! شما که در دولت قبل بودی، چرا اینقدر دیر گفتی که از دولت رئیسی چه چیزی را تحویل گرفتی؟
- مکانیسم ماشه و اتهامات ناروا؛ حملات غیرمنصفانه علیه تیم مذاکرهکننده برجام
- حضور پزشکیان و دخترش در مراسم رژه جشن پیروزی چین (عکس)
- سنگ تمام مشاور زاکانی برای بابک زنجانی: چرا به آدمهای با عرضه و باهوش میدان نمی دهید؟
- روسیه و چین پیشنویس جدیدی درباره اسنپبک ارائه کردند
- بیانیه خانواده امام موسی صدر در پی مستند BBC
- پیام تلویحی پزشکیان به چین و روسیه در گفتوگو با «سیسیتیوی»: نباید مقابل یکجانبهگرایی تنها بمانیم
- رئیسجمهور چین به پزشکیان چه گفت!؟
- عصبانیت عضو جبهه پایداری از برگزاری کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی
جلال آلاحمد: خمینی جگر دارد این هوا!

موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به نقل از مصاحبه محمود گلابدرهای نوشت: [با جلال] رفتیم قم. سر یککوچه نگه داشت و دوتا کتابش را برداشت: غربزدگی توی یک دستش بود و یک کتاب دیگر توی دست دیگرش. گفتیم: «کجا داری می روی؟» گفت: «صدایش را در نیاورید، دارم می روم پیش خمینی!»
بعد از ۱۵ خرداد بود؟
بله توی آن اوضاع! گفتیم «آنجا چرا؟» گفت: «بعداً می گویم». خلاصه توی ماشین منتطر ماندیم. بعد از چند دقیقه ای آل احمد آمد.
دیدیم یک کتابش را اینطرفی پرت کرد، یکی را آن طرفی.
گفتیم: «پس چه شد؟» فریاد زد: «آی! خمینی جگر دارد این هوا!» دستش را به اندازه یک هندوانه باز کرد و :« مصدق جگر دارد این قدر!» و به اندازه یک ارزن را نشان داد...
[جلال] تعریف کرد که رفتم در زدم و یک نفر در را باز کرد. گفتم به آقا (امام خمینی) بگویید جلال آل احمد، نویسنده فلان و بهمان آمده.
آقا میگوید: بگویید بیاید داخل.
رفتم و دیدم آقا متین و موقر نشسته. ژست گرفتم و میخواستم کتابها را بدهم به آقا. اول کتابها هم غلیظ نوشته بودم: «تقدیم میشود به ...».
آقا گوشه پتوی زیر پایش را میزند عقب و هر دوتا را بیرون میآورد!
جلال میگوید: «نمیدانستم شما این خزعبلات را هم میخوانید.» جلال خیال کرده بود خیلی ختم است.
آقا در سکوت به جلال حالی میکند که: «اگر خزعبلات است، چرا دو تا را زدی زیر بغلت و با خودت آوردی؟ تو میخواهی روشنفکر بازی برای من دربیاوری؟»