- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
ریشههای نگرانی از توافق بلندمدت ایران و چین
اکبر مختاری، مدرس علوم سیاسی در عصر ایران نوشت: برای بررسی توافقهای بینالمللی با قدرتهای بزرگ در نظام بینالملل توجه به ساختار نظام بینالملل و چگونگی کارکرد آن ضروری مینماید.
ساختار نظام بینالملل از جنگهای "پلوپونزی" تاکنون آنارشیک میباشد.
در یک ساختار آنارشیک با فقدان قدرت فائقه مرکزی برتری از آن دولی میگردد که زور و قدرت بیشتری در ابعاد مختلف داشته باشند.
اساسا در چنین ساختار آنارشیکی اصل اعتماد بلندمدت به دولتها فاقد اعتبار لازم میباشد و متغیر دائم و همیشگی "منافع ملی" کشورهاست.
از زمان افشای غیر کامل توافق یا پیشنویس توافق بلندمدت ایران با دولت چین سروصدای زیادی علیه این قراداد در کشور به پا گشته است.
سوال اصلی این است که ریشههای اصلی این هجمه و نگرانی از کجا نشات میگیرد؟
برای بررسی موضوع و روشنسازی ریشههای این نگرانیها نیازمند بررسی موردی آنها ذیل ریشههای تاریخی ،سیاسی و اقتصادی میباشیم.
مرور تاریخ گذشته ایران بخصوص از دوران قاجار تاکنون نشان میدهد که اکثر توافقهای حاکمان ایران با کشورهای قدرتمند دیگر به ضرر ایران بوده است.
در عقبه ذهنی ایرانیان نوعی بیگانههراسی و بیاعتمادی کامل به دول خارجی از هر بخشی چه شرق و چه غرب دیده میشود.
اگر زمانی روسیه با تحمیل دو عهدنامه ننگین "گلستان" و "ترکمانچای" برای نسلهای آینده ایران حس تنفر از خود کاشت انگلستان هم با توافقهای و قراردادهایی نابرابر و تلختر این کار را انجام داده است.
اگرچه با وجود تنشهای فزاینده آمریکا و حاکمیت کنونی در پس از انقلاب، کمی حس گرایش به غرب در ایران جدیتر شد؛اما پیش از انقلاب نیز در میان روشنفکران و طبقه متوسط استفاده از نام امپریالیسم غرب به رهبری آمریکا و دشمنی با آمریکا مقبولیت داشت.
اساسا در هرگونه توافقی با قدرتهای بزرگ حساسیت ذهنی تاریخی ایران برانگیخته میشود و آنهم باتوجه به عقبه تاریخی توافقات پربیراه نیست.
در حوزه سیاسی ریشههای نگرانی از توافق احتمالی با چین حساسیت بیشتری را برانگیخته است.
بسیاری براین باورند که در شرایط فعلی ایران در یکی از ضعیفترین دورانهای خود میباشد. از یکسو تنشهای سیاسی در درون بالاست و از سوی دیگر تن اقتصاد ایران رنجورتر از هر زمانی گشته است؛ طوریکه برخی این رنجوری را حتی از زمان 8 سال جنگ تحمیلی بیشتر میدانند.
از سوی دیگر اساسا به توافقهای بلندمدت در میان جریانات سیاسی و مردم نگاه خوش بینانهای وجود ندارد؛ چراکه ایران بخصوص در 100 سال اخیر و حتی 40 سال اخیر دورانها و روندهای متفاوت و گاه متناقضی را طی کرده است و توافقات بلندمدت میتواند حتی در صورت خوب بودن از ریل درست خود خارج شود.
نکته دیگر، توافق مدنظر ایران و چین درحالی اعلام رسمی میشود که دولت فعلی در ضعیفترین موقعیت خود از نظر سرمایه اجتماعی است و این موضوع بر نگرانیها میافزاید؛ چراکه معمولا در شرایط ضعف امکان توافقی بُرد- بُرد به حداقل ممکن کاهش مییابد و زمینههای سوءاستفاده بیشتر از وضعیت ضعف، قوت مییابد.
و نکته پر اهمیت دیگر اینکه عدم اطلاعرسانی شفاف از رئوس قرارداد بر نگرانیها افزوده است. ریشه دیگر نگرانیها در بُعد اقتصادی است. اساسا در بعد اقتصادی نگاه مردم به کالاهای چینی نگاهی غیرکیفی است.
تعامل بلندمدت اقتصادی با چین این نگاه را در میان منتقدین توافق و اساسا مردم تقویت میکند که چین قرار است تمامی کالاهای بُنجُل خود را به ایران بفروشد و از تعامل مدت دار عایدی جدی برای مردم حاصل نمیگردد.
و از سوی دیگر این تصور منطقی وجود دارد که امکانات چین برای سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز ایران نسبت به همتایان اروپایی و آمریکایی تاحدودی ضعیفتر و از سوی دیگر قابلیت برداشت آن بیشتر است.
در کنار این موارد همهگیری کرونا، بیماری که از چین به دیگر نقاط جهان گسترش یافت "قدرت نرم" چین را در جهان بشدت تضعیف کرده و به بدبینیها نسبت به کشور و مقامات چین افزوده است.
در جمعبندی نهایی مطلب لازم بذکر است که در کنار نگاه بدبینانه به پیشنویس اولیه توافق بلندمدت ایران و چین به دورنمایی کلی و چرایی اهمیت یافتن توافق با چین نیز باید پرداخت.
اینکه اگر توافق برجام همچنان باقی بود آیا ایران حاضر بود بدنبال توافق بلندمدت با چین برود؟
و اینکه آیا مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا در پسانوامبر در صورت چراغ سبز طرفین ممکن است ایران را از توافق بلندمدت با چین منصرف کند یا این توافق را کم رنگ سازد؟
و یا اینکه با توجه به مشخص نبودن جزییات توافق میتوان آن را با عهدنامههای ننگین تجزیه طلبانه زمان قاجار مقایسه کرد!
پاسخ به همه این سوالات را با مشاهده جزییات توافق و روندهای آتی سیاسی اقتصادی کشور میتوان داد.روندهایی که سرعتش چنان است که هرلحظه خبرهای شگفتیساز آن بیشتر و سریعتر رخ میدهند و منتشر میشوند.