- سریعالقلم: سه سناریو پیش روی ایران است؛ توافق، جنگ و اعتراضات شدید داخلی یا ... | در ۱۲ روز گذشته حدود ۵۰ آتشسوزی در ۱۹ استان ایران رخ داده است!
- عارف: اگر جنگ را شروع کردند، پایانش با ما خواهد بود
- واکنش سخنگوی وزارت خارجه به خبر تعطیلی سفارت خانههای اروپایی در تهران
- کامران غضنفری نماینده تهران: باید بررسی کنیم حضور پزشکیان به نفع کشور است یا نبودش!
- ارزیابی تازه علی لاریجانی از احتمال مجدد جنگ و موضوع مذاکره با آمریکا
- کسانی که ایران را به قوم بنی اسرائیل تشبیه میکنند به دنبال آوارگی ملت هستند!
- رمزگشایی از حملات اخیر به پزشکیان
- سرلشکر رحیم صفوی: احتمال میدهم جنگ مجددی رخ بدهد؛ پس از آن، ممکن است دیگر جنگی رخ ندهد
- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
روايت روز آخر رياست جمهورى آيت الله هاشمى
انتخاب: يادداشت هاى روزانه آيت الله هاشمى در ١٢ مرداد ١٣٧٦:
ساعت هشت ونیم صبح به دفتر رفتم. گزارشها را خواندم و بقیـه وسـایل شخـصى را جمـع کردم. عفت و فاطى و بچهها هم آمدند. ساعت نزدیک یازده صبح به دفتر رهبرى رفـتم. در مذاکره کوتاهى با رهبرى و آقاى خاتمى، ترتیب اجراى برنامه جلسه تنفیذ را تنظیم کـردیم سپس به جلسه رفتیم. برخلاف جلسه هاى قبل رؤساى قواى مقننـه و قـضاییه را بـه جایگـاه نیاورده بودند و پایین نشانده بودند که به نظرم درست نبود. من و آقـاى خـاتمى در جایگـاه بودیم.
سرود و قرآن و گزارش وزارت کشور و سخنرانى کوتاه من انجام شد. سپس مـتن تنفیـذ را من خواندم و به دست آیتالله خامنهاى دادم و ایشان آن را به آقاى خاتمى دادند. سـپس سخنرانى کوتاه آقاى خاتمى و در نهایت سخنرانى رهبرى کـه مجموعـاً همـه برنامـه، یـک ساعت و ربع طول کشید و خوب برگزار شد.
پس از خداحافظى با رهبری و آقاى خاتمى، به همراه بچـههـا بـه دفتـر رفتـیم. اطلاعـاتى درباره حسابهاى اختصاصى رییسجمهور و رمز گاوصندوق را به ایشان دادم و ایشان هم از مشکلى که با رهبرى بر سر وزارت اطلاعات پیدا کرده اند گزارش داد، و راهحل احتمالى را گفت. سپس در جمع کارکنان دفتر از زحمات آنها تشکر کردم و خـداحافظى نمـودم .
سپس به همـراه دکتـر حبیبـى و محـسن ، بـه سـاختمان قـدس ، محـل دفتـر مجمـع تـشخیص مصلحت نظام رفتیم. عفت و بچه ها هم آمدند و ناهار را با من ماندند. تا عصر به تنظیم دفتر و مطالعه گزارش ها گذشت آقاى [دکتر محمدعلی] نجفـى آمـد و از اینکه آقاى [حسین] مظفر، وزیر آموزش و پرورش بشود ، اظهـار نگرانى کـرد و اسـتمداد نمود. سپس آقاى عبداالله نورى آمد و براى پذیرش وزارت کشور مشورت کـرد؛ بـا توجـه به نقشى که در مجلس دارد و عدم سازگاریاش با فرمانـدهان فعلـى ناجـا و احتمـال اینکـه رهبرى با تعویض آنها موافقت نکند. حسین مرعشى و علـى اخـوى زاده آمدنـد و اسـتمداد کردند، براى اینکه آقاى نورى، وزارت کشور را بپذیرد. شب میهمان رهبـرى بـودم. دربـاره کابینـه، مـسأله رأى مجلـس، دبیرخانـه مجمـع، فـوت ســیدمحمد روحــانى، ســخنرانى رذیلانــه [جــواد]منــاقبی و ترتیــب جلــسات بعــدىمــان صحبت کردیم.