- حجم ویرانی حمله اسرائیل به محله البساطه بیروت با بمب های سنگرشکن: نعیم قاسم ترور شده یا طلال حمیه!؟ (ویدئو)
- جزئیاتی از توافق احتمالی لبنان و اسرائیل
- خبرگزاری انقلابی: ۲ دانشجوی ایرانی در کازان روسیه آزاد شدند؛ فقط چشم شان مختصر کوفتگی دارد! + عکس
- هدف حمله هوایی سنگین اسرائیل به ضاحیه با بمب های سنگرشکن که بود: شیخ نعیم قاسم یا طلال حمیه!؟
- دو دلیل بسیار عجیب صدور قطعنامه علیه ایران از نگاه حسین شریعتمداری!
- پیشنهاد علی لاریجانی برای توافق با دولت ترامپ (توئیت)
- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- کنایه سنگین یک مداح به وزیر جنجالی رئیسی پس از توئیت علیه دولت پزشکیان + تصویر
- روایت زیباکلام از برجسته ترین اقدام پزشکیان در سیستان و بلوچستان
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
نامزدهاى احتمالى اصلاح طلبان و اصولگرايان براى ١٤٠٠
آرمان ملي- حميد شجاعي: شرايط فعلي جامعه چندان نشاني از انتخاباتي پرشور در کمتر از 10 ماه ديگر ندارد. لذا بايد تغييراتي در شرايط جامعه لحاظ گردد تا جريانهاي سياسي نيز بتوانند به ترغيب مردم براي حضور هر چه باشکوهتر در انتخابات بپردازند. هرچند از هماکنون در ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان چهرهايي براي نامزدي در انتخابات مطرح ميشوند.
3 ضلع مثلث 1400
جامعه متاثر از مسائل تاثيرگذاري چون مشکلات اقتصادي و معيشتي و مهمتر از آن ويروس کرونا است و اين دو مساله تاثير بسزايي در زندگي عادي و روزمره مردم گذاشته اما مجموع اين مسائل نيز باعث نميشود که موضوع انتخابات 1400 به محاق فراموشي برود. هرچند که مساله انتخابات رياستجمهوري ماهها پيش از اين اتفاقات مطرح بود و جريانهاي سياسي به دنبال آن بودند که با برنامهريزي مدون و منسجم حضور موفق و موثري را در آوردگاه 1400 تجربه کنند. شايد ماجراي انتخابات مجلس در اسفند 98 که با پيروزي بدون دغدغه اصولگرايان به اتمام رسيد، بسياري از چهرههاي اين جريان و حتي اصلاحطلبان را به اين نتيجه رساند که با وجود آنچه در اسفند 98 رخ داد از کاهش جدي مشارکت مردم تا برخي روندها که موجبات ردصلاحيت بسياري از اصلاحطلبان را فراهم آورد؛ نبايد نگاه چندان مثبتي به انتخابات 1400 نيز داشت. چرا که همان روند در انتخابات 1400 نيز به نحوي پياده خواهد شد. شايد از همين جهت باشد که اصولگرايان از هماکنون خود را پيروز آوردگاه 1400 ميدانند و به نوعي با فراغ بال درخصوص اين انتخابات صحبت ميکنند. بااينحال آنچه مسلم است انتخابات پيش رو بهجز جريانات سياسي دو ضلع ديگر نيز دارد که از قضا رويکرد آنها نسبت به انتخابات تاثير بيشتري در انتخابات 1400 دارد. ضلع نخست حاکميت است که رويکردش در انتخابات پيشرو بسيار تعيينکننده مينمايد. قطع بهيقين آنچه مطلوب حاکميت است حضور پرشور و گسترده مردم در انتخابات و برگزاري انتخاباتي پرشکوه و رقابتي است. لذا به عقيده برخي، برخلاف انتخابات مجلس حاکميت در قبال انتخابات رياستجمهوري موضع متفاوتي خواهد داشت و با ديد بازتري به انتخابات خواهد نگريست. لذا اين نهادهاي حاکميتي هستند که صحنه انتخابات و چگونگي حضور جريانهاي سياسي را تعيين ميکنند. ضلع ديگر تاثيرگذار بر انتخابات نيز مردم هستند که با توجه به روندهاي حاضر در ساحتهاي مختلف جامعه و ميزان رضايتمندي يا عدم رضايت از اين روندها و عملکردها به مشارکت گسترده يا حداقلي در انتخابات دست ميزنند. آنچه مسجل است انتخاباتي پرشور و رقابتي در گرو عملکرد بهينه هر 3 ضلع اين مثلث است و اساس وحدت، انسجام و همدلي نيز ميطلبد که بر اين مبنا شاهد انتخاباتي گسترده باشيم.
اصلاحطلبان در دوراهي
سمتگيري جريانهاي سياسي براي انتخابات پيشرو هنوز آنطور که بايد مشخص نيست. به عبارت ديگر، هنوز معلوم نيست که اصلاحطلبان چگونه به انتخابات 1400 ورود خواهند کرد. آيا شرايط به گونهاي خواهد بود که آنها با تمام ظرفيت خود وارد انتخابات شوند يا اينکه باز هم تحت شرايط تن به ائتلاف خواهند داد. با اين همه اين روزها اسامي مختلفي در ميان اصلاحطلبان براي حضور در 1400 مطرح ميشود. البته اصلاحطلبان که در اظهارات خود به حضور مستقل و با هويت اصلاحطلبي اشاره ميکنند و در اين راستا از چهرههايي مانند مسعود پزشکيان، اسحاق جهانگيري، محسن هاشمي و حتي محمدجواد ظريف سخن ميگويند. هر چند که برخي از چهرههاي اصلاحطلب پا را فراتر نهاده و از حضور افرادي چون محسن صفايي فراهاني و محمدرضا خاتمي سخن به ميان ميآورند. اما بايد روي ديگر سکه را نيز براي اصلاحطلبان در نظر گرفت. جايي که آنها به سمت ائتلاف با اعتدالگرايان بروند. از اين جهت نيز نام چهرههايي همچون سورنا ستاري، محمدجواد آذريجهرمي و حتي علي لاريجاني به ميان ميآيد. بايد ديد رويکرد اصلاحطلبان در ماههاي باقيمانده تا انتخابات چگونه است.
اصولگرايان و تعدد کانديدا
اصولگرايان نيز شرايطي مشابه اصلاحطلبان دارند. يعني هنوز مشخص نشده که آنها قرار است تحت چه سازوکاري به فعاليتهاي انتخاباتي خود بپردازند. گاهي شوراي ائتلاف مطرح ميگردد، گاهي شاجا و گاهي هم احزاب و گروهها از حضور مستقل در انتخابات سخن ميگويند. اما آنچه مشخص است وحدت همچنان روياي دستنيافتني اصولگرايان است. با اين همه اين روزها از اصلاحطلبان تا اصولگرايان اسامي مختلفي براي انتخابات رياستجمهوري پيش رو مطرح ميگردد. اين در حالي است که در جريان اصولگرا شرايط به نحو ديگري است. آنها برخلاف اصلاحطلبان که با معضل نبود کانديداي رايآور روبهرو هستند؛ با مشکل تعدد کانديدا مواجهند. افرادي که هر يک خود را واجد شرايط براي حضور در انتخابات ميدانند. از اين رو است که اصولگرايان ابتدا به ليستي 8نفره و سپس به ليستي 20 نفره رسيدند. عزتا... ضرغامي، پرويز فتاح، سعيد جليلي و مهرداد بذرپاش شايد برجستهترين چهرههايي باشند که در ليست اصولگرايان ديده ميشود. هر چند که احتمال ميرود حتي در فرآيند انتخابات شاهد حضور چهرههايي چون محمدباقر قاليباف و محمود احمدينژاد هم باشيم. همين مساله است که باعث ميشود اصولگرايان با تشتت کانديدا روبهرو باشند و مثل انتخابات 96 تا دقيقه آخر کانديدايشان مشخص نباشد.