انتظار افكار عمومى براى تعيين تكليف ادعاى ميرسليم درباره قاليباف

مسيح مهاجرى در روزنامه جمهورى اسلامى نوشت:

قضاوت درباره اينکه ادعاي سيدمصطفي ميرسليم درباره محمدباقر قاليباف درست است يا نيست، برعهده قوه قضائيه است و اصحاب رسانه نمي‌توانند در اين زمينه نظر قطعي و نهائي بدهند. در عين حال، فلسفه وجود رسانه‌ها ايجاب مي‌کند پيگير اين قبيل موضوعات باشند و با انتشار اخبار، گزارش‌ها و اظهارنظرهاي تحليلي و تفسيري بدون آنکه حکمي صادر کنند و قضاوتي داشته باشند، افکار عمومي را روشن نمايند. درباره اين پرونده و حواشي اين موضوع، نکات مهمي وجود دارند که پرداختن به آنها از ضرورت‌هاي اين مقطع از تاريخ کشورمان است.

بي‌تفاوت عبور کردن از کنار اين پرونده و اصولاً اين قبيل مطالب، نه‌تنها به سود جامعه نيست بلکه حتي به سود خود افرادي که نامشان مطرح است نيز نيست. اينکه مسئولان نظام، فکر کنند با گذشت زمان همه‌چيز به فراموشي سپرده مي‌شود و آب‌ها از آسياب‌ها مي‌افتد، تصور نادرستي است و نشان‌دهنده اين واقعيت تلخ است که از زير پوست جامعه خبر ندارند و خود را به بله‌ قربان گفتن اطرافيان و مرتب و منظم عمل کردن تشريفاتچي‌ها مشغول کرده‌اند و نمي‌دانند که حتي در مغز و ذهن همان اطرافيان و مأموران تشريفات هم مطالب مهمي وجود دارد که به‌تدريج درحال تبديل شدن به غده‌هاي چرکين است و سؤالاتي دارند که هرچه تلاش مي‌کنند پاسخي براي آنها نمي‌يابند. آن غده‌هاي چرکين، روزي سر باز خواهند کرد و اين سؤال‌هاي بي‌پاسخ، سرانجام به نشترهائي تبديل خواهند شد که به ترکيدن آن غده‌ها سرعت خواهند بخشيد. اين، تصويري از کل جامعه نيز هست. حتي مغز و ذهن بچه‌مذهبي‌ها و حزب‌اللهي‌ها و انقلابي‌هاي دوآتشه هم امروزه پر از سؤال و ابهام است.

در همين ماجراي ميرسليم و قاليباف، ذهن‌هاي کنجکاو و همين قشر از مردم به‌ويژه جوانان در جستجوي پاسخ روشن هستند. نه آنها و نه اصحاب رسانه نمي‌خواهند طرف يکي از اين دو را بگيرند، همه مايلند همه‌چيز در نظام جمهوري اسلامي شفاف باشد. در اين نظام که به نام اسلام و با خون صدها هزار شهيد پابرجاست، شفافيت بايد حرف اول و آخر را بزند. شفافيت در قله‌ها بايد بيشتر از بدنه باشد. و هنگامي که به رؤساي قوا مي‌رسد بايد همچون آينه باشد بدون ذره‌اي غبار و لکه و هر چيز ديگري که شفافيت آن را خدشه‌دار کند.

اقتضاي نظام جمهوري اسلامي اينست و غير از اين هرچه باشد هرچند مي‌توان آن را موقتاً توجيه کرد ولي اين توجيه اولاً مقبول افکار عمومي نخواهد بود و ثانياً دوامي نخواهد داشت. آنچه دوام خواهد داشت، عرضه واقعيت و جوهر افراد و ماجراها به مردم است. مردم، فقط افراد شفاف، موضوعات شفاف و عملکردهاي شفاف را خواهند پذيرفت و هرجا لازم باشد از حمايت کردن و حتي فداکاري در راه اين حمايت دريغ نخواهند کرد.

رمز پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني و استقبال مردم از تأسيس نظام جمهوري اسلامي و سپس ايثارها و فداکاري‌هاي کم‌نظيرشان براي استمرار اين نظام را نيز بايد در همين امر جستجو کرد. اين را هم همه بدانند که از اين به بعد هم بقاء نظام جمهوري اسلامي مرهون همين شفافيت و با مردم صادقانه برخورد کردن خواهد بود. بدين ترتيب، راه صحيح اينست که همه کمک کنند پرونده‌هاي مربوط به افرادي که عهده‌دار مسئوليت‌هاي مهم کشور هستند به‌ويژه رؤساي قوا، به صورت واقعي بررسي شوند تا همه چيز درباره آنها با حداکثر شفافيت در برابر چشمان مردم قرار بگيرند. اين شفافيت موجب مي‌شود مردم به سران قوا و مسئولان ارشد نظام اعتماد کنند و اگر کسي فاقد نصاب لازم براي عهده‌دار بودن اين مناصب تشخيص داده شد، کنار برود تا اعتماد مردم کاملاً حفظ شود و اين سرمايه مهم که پشتوانه ارزشمند نظام است پابرجا بماند.