پاستور مال ماست!

آرمان ملي - مطهره شفيعي: «اول ما اينجا بوديم، بعد روحاني اومد، حالا باز نوبت ماست» از اظهارات و رفتارهاي احمدي‌نژادي‌ها جز اين 3 جمله کوتاه برداشت ديگري نمي‌شود. جرياني که در نيمه راه حضور در پاستور چهره عوض کردند و آنچه شدند که بسياري از راي‌دهندگان به آنها در سال‌هاي 84 و 88 از نوشتن نام محمود احمدي‌نژاد روي برگه راي انتخاباتي خود شرمسار شدند. رحيمي، مشايي، بقايي، داوري، مرتضوي و... مردان خبرساز دولت‌هاي نهم و دهم بودند که روانه زندان شدند و بر ميزان شرمندگي راي‌دهندگان به آقاي خاص در 2 انتخابات رياست‌جمهوري افزودند. حالا باز هم مي‌خواهند به پاستور برگردند چنانکه ملک شخصي آنها بوده و 8 سال به روحاني اجاره داده بودند! شايد خودش نيايد اما دولتمردانش هواي آمدن دارند مانند محمد عباسي عضو کابينه دولت‌هاي‌ نهم و دهم، در جمع گروهي از دانشجويان درباره احتمال کانديداتوري‌اش در انتخابات 1400، گفت: «امثال بنده متعلق به ملت و نظام اسلاميمان هستيم. پس در حد توان و شرايط نبايد از انجام هر خدمتي دريغ کنيم.»

شعارهاي پوپوليستي از سوي مخرب اقتصاد
وضعيت نامساعد اقتصادي سبب شده برخي تمايل به حضور مجدد احمدي‌نژاد در پاستور داشته باشند چراکه سياست‌هاي پوپوليستي او و شعارهايش مبني بر کمک به افراد کم‌‌درآمد تا حدودي راي‌آور است اما طبقات اقتصادي متوسط جامعه به بالا پذيراي اين بازگشت نيستند و بسياري از نابساماني‌هاي امروز اقتصاد کشور را نتيجه 8 سال سياست‌هاي اشتباه دولت احمدي‌نژاد مي‌دانند. دولت نهم و دهم با سياست‌هايي که دنبال کرد و به‌طور عمده در پي سياست‌هاي انبساطي بود، توجه ويژه‌اي به چاپ اسکناس بدون پشتوانه داشت و مسکن مهر را با اين نوع پول که تورم‌زا بود، شروع کرد. به اين ترتيب، نرخ تورم در سال 91 به 28.6 درصد افزايش يافت. البته نرخ تورم در ماه پاياني دولت احمدي‌نژاد، يعني مرداد 92 به حدود 35.1 درصد افزايش يافته بود. اين 35.1 درصد تورم، به معناي کاهش 35.1 درصدي قدرت خريد است. انکار اين آمار يکي از شيوه‌هاي مردان دو دولت خاص براي بازگشت به پاستور است اما جامعه به‌خوبي توان قياس شرايط اقتصادي در آن زمان با پيش از آن يعني در دولت اصلاحات را دارد.

رفقا هم کف کردند از کارهاي محمود
اقدامات اخير احمدي‌نژاد بيش از آنکه اعلام حضور در انتخابات باشد به جوسازي و برهم زدن معادلات شباهت دارد. مي‌گويد که «درباره انتخابات فکري نکرده و شخصا تمايلي ندارم، اما مثل همه ايرانيان آماده فداکاري هستم». اما نمي‌گويد اگر تمايل به بازگشت به پاستور ندارد اقدامات اخير او چه معنايي دارد يا روز ديگر در پاسخ به صحبت هنرمند آمريکايي آنجلينا جولي درخصوص وجود تبعيض ساختاري در جهان مي‌نويسد: «با صحبت صريح شما درباره وجود تبعيض بنيادين در جهان موافقم. تبعيض، فقر، جنگ و ناامني محصول مديريت فعلي است. كه بر قدرت‌طلبي و سلطه‌جويي استوار است. جامعه انساني نيازمند احترام، صحبت، همكاري و صداقت است. براي اصلاح وضع جهان همه با هم و متحد تلاش خواهيم كرد.» اما مشخص نکرد نسبت رئيس دولت سابق ايران براي همکاري با يک بازيگر آمريکايي جز در مطرح کردن خودش چه تعريفي دارد. اکنون ديگر تنها اصلاح‌طلبان منتقد رفتارهاي احمدي‌نژاد نيستند بلکه رسانه‌هايي که يک زمان سنگ احمدي‌نژاد بر سينه مي‌زدند حالا پرشتاب‌تر از اصلاح‌طلبان و اعتداليون به مرد نارمک‌نشين مي‌تازند مانند جهان‌نيوز که نوشت: «به نظر مي‌رسد که اين روزها، تعادل سياسي و فرهنگي محمود احمدي‌نژاد به‌طرز عجيبي بهم ريخته است. احمدي‌نژاد در خلق کارهاي سخيف سياسي يد طولايي دارد. در سوابق او حتي ارسال نامه براي ترامپ، رئيس‌جمهور تررويست آمريکا هم وجود دارد. او چند ماه قبل در گفت‌وگويي با نيويورک‌تايمز با بيان آنکه «ايران و آمريکا مي‌توانند محور وحدت جهان باشند» پيشنهاد مذاکره با ترامپ هم داده بود! جالب‌تر آنکه بعد از ترامپ، محمود احمدي‌نژاد که سابقه تخريب حاج قاسم سليماني را نيز در کارنامه خود دارد، به بن‌سلمان وليعهد قاتل سعودي نيز نامه نوشت و براي به اصطلاح جنگ يمن به عاليجناب سعودي پيشنهاد گفت‌وگو داد.»

رطب‌خورده منع رطب کي کند؟
ديروز جماران نوشت؛ رئيس شوراي فرهنگي و امام جماعت مسجد نهاد رياست‌جمهوري در دولت احمدي‌نژاد، در پاسخ به اينکه احمدي‌نژاد در دوراني رياست قوه مجريه را برعهده داشت، از گفت‌وگو با رسانه‌هاي بيگانه استقبال مي‌کرد؟، گفت: در آن زمان اگر فردي با رسانه‌هاي خارجي گفت‌وگو مي‌کرد، برخورد و تهديد مي‌کرد و به همه دستور مي‌داد که حق نداريد با رسانه‌هاي خارجي از جمله راديو فردا و مواردي از اين قبيل گفت‌وگو کنيد و مي‌گفت هر کسي اين اقدام را انجام دهد و از دستور سرپيچي کند، مجازات شود، اما در حال حاضر نمي‌دانم چه اتفاقي افتاده که خودش گفت‌وگو مي‌کند. در واقع يک سياستمدار که عقل سياسي داشته باشد با راديو فردا که يک رسانه معاند است گفت‌وگو نمي‌‎کند، البته مشخص نيست ممکن است اين اقدام او ناشي از مشورت نامناسب باشد. عباس اميري‌فر در واکنش به اينکه احمدي‌نژاد با اين اقدامات به دنبال تحت فشار گذاشتن نهادي نظارتي براي تاييدصلاحيت است، افزود: احمدي‌نژاد از نظرات شوراي نگهبان و مقامات مطلع است و مي‌داند صلاحيت او را به هيچ عنوان تاييد نمي‌کنند. در حال حاضر احمدي‎نژاد دو نوع طرفدار دارد يک عده از طرفداران او را جواناني تشکيل مي‎دهند که گمان مي‌کنند احمدي‌نژاد تاييدصلاحيت مي‌شود و آنها هم در کنار احمدي‎نژاد به پُست و مقامي مي‌رسند، عده ديگر تعداد محدودي از افراد هستند که علاقهمند به او هستند. احمدي‌نژاد به دليل اينکه مي‌داند ردصلاحيت مي‌شود مي‌خواهد که حداقل نامي از او مطرح باشد و به‌عنوان يک مخالف و اپوزسيون عمل مي‌کند.

به دنبال اخراج است
اميري‌فر در رابطه با اينکه با توجه به عضويت احمدي‌نژاد در مجمع تشخيص مصلحت نظام، اين قبيل اقدامات باعث اخراج وي از مجمع نمي‌شود؟ تصريح کرد: خير به اين صورت نيست. برخي معتقدند يکي از دلايلي که احمدي‌نژاد اپوزيسيون شده و با رسانه‌ها گفت‌وگو مي‌‎کند، اين است که نظام را مجبور کند که او را از مجمع اخراج کنند و بعد کاملا به طرف اپوزيسيون برود، شايد هم بدش نيايد که از مجمع تشخيص مصلحت اخراج شود و به همين دليل اين کارها را مي‌کند. به‌هرحال احمدي‌نژاد در دور اول خدماتي داشته است اما بنده هم بابت اين اقدامات او متاسف هستم، شايد احمدي‎نژاد هم اصلاح شود چرا که راه توبه باز است و دوست داريم که بيايد و به نظام، خدمت کند. اين عضو دفتر رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد ادامه داد: البته دوستان هم بسيار تلاش مي‌کنند احمدي‌نژاد برگردد و اگر بنده هم او را ببينم در گفت‌وگو با او حتما تاکيد مي‌کنم از رهبري نظام جدا نشود و سعي کند، رهبري را تقويت و اطاعت کند، البته اين قضيه با يک نامه نوشتن حل مي‌شود، به اين صورت که نامه‌اي بنويسد و در آن اعلام کند انسان هستم و انسان هم جايزالخطاست، اشتباهاتي داشتم اما در حال حاضر گوش به فرمان رهبري هستم و ايشان را اطاعت مي‌کنم. او در پاسخ به اينکه احمدي‌نژاد مي‌پذيرد با اعضاي سابق دولت خود گفت‌وگو کند؟ اضافه کرد: بنده به عنوان فرد علاقه‌مند به احمدي‌نژاد به او پيام دادم و گفتم علت جدايي بنده از او بحث رهبري است، به اين معني که اگر سخنان حضرت آقا در مورد اينکه به مصلحت نيست، کانديدا شود، را مي‌پذيرفت، اين جدايي صورت نمي‌گرفت.