- تصویر پربازدید از سحر دولتشاهی در حال ورزش در باشگاه (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم ، میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن شعر ترانه
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
رازهای شجریان بودن
ولیاله شجاع پوریان مدیر مسئول روزنامه همدلی در سر مقاله این روزنامه نوشت:
1-استاد محمدرضا شجریان یکم مهرماه 1319 در مشهد به دنیا آمد، استعداد سرشار، ذوق، صوت زیبا و علاقه او به قرائت قرآن و موسیقی زمینه پرورش صدای او شد. در 12سالگی اولین بار تلاوت قرآنش از رادیو خراسان پخش شد و پیش از بیست سالگی با دریافت دیپلم و تدریس در آموزش و پرورش فراگیری موسیقی را نیز نزد استادان خویش آغاز کرد. افزون بر آن، شجریان در هنر خوشنویسی نیز در محضر بزرگان و اساتید فن پلهپله مراحل رشد خود را طی کرد و به زبردستی و مقام استادی در این هنر رسید. کارنامه هنری او مشحون از افتخارات غرورآفرین از جمله دیپلم افتخار از یونسکو، جایزه پیکاسو، نشان موتزارت، جایزه گرمی و...است. کوتاه سخن اینکه او نیم قرن به صورت بلامنازع از همتایان خود در آواز و موسیقی ایرانزمین با فاصله زیادی پیشی داشته است.
2- آنچه شجریان را از دیگران متمایز کرد و محبوب دلها ساخت، علاوه بر بیهمتایی و جایگاه برترین در موسیقی، روحیه آرمانخواهی و آزادیطلبی و صیانت از گوهر هنر در برابر تطاول ثروت و قدرت بود. به حق او نماد فرهنگ و تمدن ایرانزمین بود، او فقط یک خواننده نبود، بلکه موفق شد آثارش را در قالب مجموعهای از سبکها، مکاتب، نغمهها، منابع و هویت اصیل ایرانی تلفیق کند. وی با ابزار موسیقی، رسالت خطیر تبلیغ فرهنگ و تمدن ایران را بر عهده گرفت و جامعیت او در استفاده از اشعار شاعران و عارفان نامی ایران از جمله مولوی، سعدی، حافظ، نظامی، سنایی، خیام و... شناساندن تراث و میراث مفاخر بزرگ فرهنگی و ادبی ایرانزمین به نسل کنونی به ویژه جوانان بوده است...
و این چنین بود که با واگوخوانی و احیای ادبیات کلاسیک و عرفانی ایران در قالب هنر و ترانه و موسیقی، صدایش، نوای ملی ایرانیان شد.
3- اقبال فزاینده به شجریان او را به هنرمندی بیدرد و رفاهزده یا خوشگذران و مبتذل تبدیل نکرد. او در اوج محبوبیت هنری هماره در قبل و بعد از انقلاب در کنار مردم ایستاد و طنین رنجها و ناکامیهای آنان شد. او هیچگاه از این محبوبیت برای ورود به عرصه سیاست و قدرت استفاده نکرد، بلکه پیوسته دغدغه آزادی و سربلندی ایران و ایرانیان را داشت. شجریان در اواخر رژیم گذشته به دلیل عدم همکاری با نهادهای قدرت مغضوب رژیم شد و در کنار تعداد زیادی از هنرمندان دفع و طرد شد. او نه با انگیزه قدرتطلبی بلکه با تکیه بر روح لطیف و هنرمندانه خود از هنرش برای رساندن صدای اعتراض مردم استفاده کرد و این چنین بود که قدرتی که همگان را ابزاری برای استیلای خود میخواست، تاب آزادیخواهیاش را نداشت و او را به ظاهر مطرود ساخت.
4- پس ازپیروزی انقلاب محمدرضا شجریان فعالیتهای هنری خود را گسترش داد و هنر و آوازه او مرزهای ایران را درنوردید و شهرتی جهانی یافت. اما در داخل کشور محدودیتها برای او بیشتر و بیشتر شد و تنگنظریها فضای فعالیت را بر او تنگترکرده بود، از این روی بسیاری از شاهکارهای موسیقی او در خارج از کشور خلق شد، اما همیشه صدای خود را متعلق به مردم میدانست. شوربختانه در زمان حیات او هیچ دغدغهای توسط رسانه ملی برای شنیدن حرفهای استاد نشان داده نشد و انتقادات او برای تصحیح اشتباهات، با بیمهری تمام همراهی با بیگانگان ارزیابی شد و پیامد این قضاوت، محرومیت مردم از نعمت آواز داودی او بود.
5- خسرو آواز ایران رفت، اما نحوه برخورد حاکمیت و نهادهای قدرت تجربهای بود که نشان داد طرد، حذف، سانسور و ممنوعیت صدا و تصویر یک هنرمند و شخصیتهای محبوب مردم، نه تنها آنان را از درجه اعتبار و محبوبیت ساقط نمیکند، بلکه محبوبیت آنان را صدچندان میکند. سوگمندانه بیتوجهی به مظاهر فرهنگی کشور و ظلم به مفاخر و چهرههای محبوب و مردمی سالهاست که باعث تکدر خاطر و رنجش بزرگان ما در عرصههای مختلف شده و حاکمیت نیز نتیجه این سیاست نادرست را در برهههای مختلف درک کرده است، اما باز هم حاضر به اصلاح رفتارش با مفاخر و بزرگان نیست. تجربه تاریخ نشان میدهد هرچقدر حاکمان تلاش کردهاند تا چهرههای ملی، فرهنگی و مردمی را حذف کنند، آنها بیشتر در یاد و خاطره مردمشان جاودانه شدهاند و محبوبیت خسرو آواز ایران و تاثر و تالم کمنظیر فارسیزبانان از درگذشت او نشان داد ذرهای از محبوبیت او کم نشده است. چه نیکوست که محدودکنندگان از اینگونه اتفاقات پند بگیرند و ناسپاسیها و کممهریها به بزرگان و مفاخر کشور را پایان دهند.
6- استاد شجریان در طول عمر پربارش همیشه محترم زیست و در قلب مردم این سرزمین بذر عشق کاشت، به صورتی که این بذر هیچگاه خشک نمیشود و با گذشت زمان به درختی تناور تبدیل میشود که در صفحات تاریخ همگان آن را به تماشا خواهند نشست. مهری که شجریان بر دل این مردم گذاشته است، حتی به روزگاران هم بیرون نمیرود، زیرا مرده آن است که نامش به نکویی نبرند و خاکسپاری او در کنارحکیم توس فردوسی بزرگ نیز به رازهای جاودانگی او افزود.