- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
مروری بر کارنامه 35 ساله "خصومت و رقابت" عربستان و ایران
تهران – ریاض در مسیر عادی سازی روابط?
روابط ایران و عربستان در 35 سال گذشته در بهترین حالت در وضعیت "رقابت" منطقه ای و در بدترین حالت به مرزهای تنش و "خصومت" رسیده است، آیا در دوران دولت تدبیر و امید می توان به همکاری و " مودت" دو کشور رسید؟
نواندیش: روابط ایران و عربستان سعودی از زمان انقلاب اسلامی در ایران چندان گرم نبوده است و به غیر از دوره هایی در دولت های آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی ، روابط دو کشور در لبه هایی بین تشنج و سردی بوده است.
در این واقعیت که تهران و ریاض دو کشور مدعی در منطقه و جهان اسلام اند تردیدی نیست و رقابت دو کشور برای ایفای نقش رهبری در جهان اسلام و کسب برتری در منطقه خاورمیانه رقابتی دیرین و دستکم به درازای عمر انقلاب اسلامی در ایران است.
پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تهران و ریاض روابط حسنه ای داشتند و در یک تقسیم کار نانوشته دو کشور وظایف مشخصی برای حفظ ثبات منطقه داشتند. ایران به لحاظ نظامی تفوق کامل داشت و مسئولیت تامین امنیت خلیج فارس را بر خود فرض می دانست و دولت ریاض نیز نقش ژاندارمی منطقه را برای ایران پذیرفته شده می دانست.
اما با وقاع انقلاب اسلامی در ایران ورق برگشت . شعارهای ضد آمریکایی در تهران سر داده شد و همزمان مساله صدور انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای منطقه به ویژه در 3 سال نخست پس از انقلاب ، خواب را از چشم دولت های محافظه کار عربی منطقه ربود.
کشورهای عربی کرانه جنوبی خلیج فارس یک سال پس از وقوع انقلاب در ایران برای مقابله با امواج انقلاب اسلامی دست به تشکیل ساختاری به نام " شورای همکاری خلیج فارس" زدند.
عربستان به همراه 5 کشور دیگر کرانه جنوبی خلیج فارس نقش هدایت و رهبری این بلوک منطقه ای را بر عهده گرفت.
حمله نظامی ارتش بعثی عراق به ایران و حمایت همه جانبه عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی خلیج فارس از صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی 8 ساله دیوار بی اعتمادی بین تهران و ریاض را بلند تر کرد و حادثه قتل عام حجاج ایرانی در مکه تیر خلاصی بر روابط دو کشور بود.
تهران و ریاض پس از آن حادثه به نحو بی سابقه ای به مرز تقابل رسیدند اما از جنگ اجتناب کردند.
پس از پایان جنگ و اشغال کویت از سوی ارتش صدام اما اوضاع تا حدودی متفاوت شد. دولت عربستان سعودی که با حمایت های همه جانبه مالی از صدام در جریان جنگ با ایران حاکم سنگدل "بابل" را مغرور کرده بود، به یکباره خود را در برابر خطر ارتش مکانیزه و تا دندان مسلح صدام یافت.
آمریکا شر صدام را از سر کویت کم کرد و دهها میلیارد دلار هزینه لشکر کشی به منطقه را از حاکمان ریاض و کویت گرفت. اما این حادثه باعث شد تهران و ریاض در یک موضع مشترک قرار بگیرند. هم ایران و هم عربستان موضع رسمی شان در خصوص بحران اشغال کویت تقریبا مشترک بود.
ایران در جریان آن حمله خواستار رفع تجاوز از خاک کویت بود و این همان خواسته عربستان بود.
از سوی دیگر در دولت سازندگی که پس از جنگ به مدت 8 سال زمام سکان اجرایی کشور را بر عهده گرفت یخ روابط دو کشور تا حدودی آب شد و تهران و ریاض از خصومت های گذشته کاستند. آیت الله هاشمی در دوران ریاست جمهوری خود به عربستان سفر نکرد اما پس از دوران ریاست جمهوری به دعوت رسمی پادشاه عربستان به این کشور سفرکرد.
اما گرم ترین روابط بین ایران و عربستان در 35 سال گذشته به دوره نخست ریاست جمهوری سید محمد خاتمی رییس جمهور اصلاح طلب اسبق ایران باز می گردد. در پاییز سال 1376 یعنی در نخستین ماه های استقرار دولت اصلاح طلب هفتم که با شعارهای جدیدی در ایران بر سر کار آمده بود، نشست رهبران سازمان کنفرانس اسلامی در سطحی بالا در تهران برگزار شد و ملک عبدالله پادشاه کنونی عربستان که در آن زمان ولیعهد این کشور بود در این نشست شرکت کرد.
سفر ملک عبدالله به تهران نقطه عطفی در روابط دو جانبه تهران – ریاض در تاریخ پس از انقلاب اسلامی به حساب می آمد. ایران و عربستان در این دوره روابط نزدیک تری برقرار کردند و با وجودی که دو کشور در دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه با حمایت از گروه های وابسته یا نزدیک به خود در حال رقابت بودند ، اما این رقابت کمتر به حالت خصومت می رسید. در دوره اصلاحات رییس جمهور خاتمی دو بار در قالب دعوت رسمی پادشاه عربستان به این کشور سفر کرد.
پس از دولت سید محمد خاتمی و با استقرار دولت محمود احمدی نژاد روابط تهران و ریاض شاهد دگردیسی خاصی نبود جز اینکه رییس دولت های نهم و دهم در ایران تلاش می کرد با ابتکارها و ایجاد روابط شخصی و فردی به حاکمان عربستان نزدیک شود در حالی که تنش ها در روابط دو جانبه از همه سو رو به تزاید بود.
احمدی نژاد در مجموع 5 بار به عناوین مختلف به عربستان سفر کرد ( یک بار برای نشست های اوپک (1386) ، یک بار برای شرکت در حج تمتع (1386) ، یک بار به دعوت رسمی برای سفردوجانبه ( 1385) و دو بار برای نشست سازمان همکاری های اسلامی در سال های 1384 و 1391.)
اما این سفرها هیچ حاصلی در جهت تقویت دستگاه دیپلماسی رسمی کشور نداشت.
در واقع حاکمان ریاض تلاش های رییس دولت های نهم و دهم برای نزدیکی به ریاض را چندان جدی نگرفتند و در مقابل تلاش کردند بدون توجه به مانورهای دیپلماتیک احمدی نژاد در حوزه های رقابت با ایران در عراق، سوریه، لبنان و... صف آرایی کنند.
به قدرت رسیدن دولت یازدهم اما طلیعه آغاز یک دوره جدید در روابط تهران و ریاض بود چرا که رییس جمهوری به قدرت رسیده بود که عنوان " شیخ دیپلمات " را بسیار پیشتر از بر تن کردن ردای ریاست جمهوری، در ماجرای گفت و گوهای هسته ای بین ایران و تروئیکای اروپایی ( 1381 تا 1384) کسب کرده بود.
از سوی دیگر وزیر خارجه دولت تدبیر و امید دیپلماتی برجسته و شناخته شده بین المللی است که سابقه رایزنی و گفت و گو با دیپلمات های برجسته سعودی را در کارنامه کاری خود دارد.
نکته مهم دیگر اینکه اگر دولت اعتدال را تداوم دولت سازندگی در شرایط جدید بدانیم ، اندیشه ها و نظرات آیت الله هاشمی به عنوان چهره موثر و پدر گفتمان " اعتدال ایرانی" در محور و کانون دولت جدید قرار دارد.
از این رو دعوت اخیر دولت عربستان از محمد جواد ظریف وزیرخارجه ایران برای سفر به این کشور ، از جنبه های مختلفی اهمیت می یابد.
ایران و عربستان هم اکنون در یکی از پیچیده ترین شرایط در تاریخ روابط دوجانبه خود هستند . تهران و ریاض در بسیاری از بحران ها و کانون های تنش در منطقه رقابت دارند و این رقابت گاه تا مرزهای تنش و خصومت می رود.
بدون تردید نزدیکی تهران و ریاض در شرایط کنونی و کاهش سطح تنش در روابط دو جانبه می تواند تاثیرات فوق العاده سودمندی در حل و فصل بسیاری از مشکلات و بحران های منطقه ای داشته باشد.
روابط ایران و عربستان در 35 سال گذشته در بهترین حالت در وضعیت "رقابت" منطقه ای و در بدترین حالت به مرزهای تنش و "خصومت" رسیده است، آیا در دوران دولت تدبیر و امید می توان به همکاری و " مودت" دو کشور رسید؟
در این واقعیت که تهران و ریاض دو کشور مدعی در منطقه و جهان اسلام اند تردیدی نیست و رقابت دو کشور برای ایفای نقش رهبری در جهان اسلام و کسب برتری در منطقه خاورمیانه رقابتی دیرین و دستکم به درازای عمر انقلاب اسلامی در ایران است.
پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تهران و ریاض روابط حسنه ای داشتند و در یک تقسیم کار نانوشته دو کشور وظایف مشخصی برای حفظ ثبات منطقه داشتند. ایران به لحاظ نظامی تفوق کامل داشت و مسئولیت تامین امنیت خلیج فارس را بر خود فرض می دانست و دولت ریاض نیز نقش ژاندارمی منطقه را برای ایران پذیرفته شده می دانست.
اما با وقاع انقلاب اسلامی در ایران ورق برگشت . شعارهای ضد آمریکایی در تهران سر داده شد و همزمان مساله صدور انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای منطقه به ویژه در 3 سال نخست پس از انقلاب ، خواب را از چشم دولت های محافظه کار عربی منطقه ربود.
کشورهای عربی کرانه جنوبی خلیج فارس یک سال پس از وقوع انقلاب در ایران برای مقابله با امواج انقلاب اسلامی دست به تشکیل ساختاری به نام " شورای همکاری خلیج فارس" زدند.
عربستان به همراه 5 کشور دیگر کرانه جنوبی خلیج فارس نقش هدایت و رهبری این بلوک منطقه ای را بر عهده گرفت.
حمله نظامی ارتش بعثی عراق به ایران و حمایت همه جانبه عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی خلیج فارس از صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی 8 ساله دیوار بی اعتمادی بین تهران و ریاض را بلند تر کرد و حادثه قتل عام حجاج ایرانی در مکه تیر خلاصی بر روابط دو کشور بود.
تهران و ریاض پس از آن حادثه به نحو بی سابقه ای به مرز تقابل رسیدند اما از جنگ اجتناب کردند.
پس از پایان جنگ و اشغال کویت از سوی ارتش صدام اما اوضاع تا حدودی متفاوت شد. دولت عربستان سعودی که با حمایت های همه جانبه مالی از صدام در جریان جنگ با ایران حاکم سنگدل "بابل" را مغرور کرده بود، به یکباره خود را در برابر خطر ارتش مکانیزه و تا دندان مسلح صدام یافت.
آمریکا شر صدام را از سر کویت کم کرد و دهها میلیارد دلار هزینه لشکر کشی به منطقه را از حاکمان ریاض و کویت گرفت. اما این حادثه باعث شد تهران و ریاض در یک موضع مشترک قرار بگیرند. هم ایران و هم عربستان موضع رسمی شان در خصوص بحران اشغال کویت تقریبا مشترک بود.
ایران در جریان آن حمله خواستار رفع تجاوز از خاک کویت بود و این همان خواسته عربستان بود.
از سوی دیگر در دولت سازندگی که پس از جنگ به مدت 8 سال زمام سکان اجرایی کشور را بر عهده گرفت یخ روابط دو کشور تا حدودی آب شد و تهران و ریاض از خصومت های گذشته کاستند. آیت الله هاشمی در دوران ریاست جمهوری خود به عربستان سفر نکرد اما پس از دوران ریاست جمهوری به دعوت رسمی پادشاه عربستان به این کشور سفرکرد.
اما گرم ترین روابط بین ایران و عربستان در 35 سال گذشته به دوره نخست ریاست جمهوری سید محمد خاتمی رییس جمهور اصلاح طلب اسبق ایران باز می گردد. در پاییز سال 1376 یعنی در نخستین ماه های استقرار دولت اصلاح طلب هفتم که با شعارهای جدیدی در ایران بر سر کار آمده بود، نشست رهبران سازمان کنفرانس اسلامی در سطحی بالا در تهران برگزار شد و ملک عبدالله پادشاه کنونی عربستان که در آن زمان ولیعهد این کشور بود در این نشست شرکت کرد.
سفر ملک عبدالله به تهران نقطه عطفی در روابط دو جانبه تهران – ریاض در تاریخ پس از انقلاب اسلامی به حساب می آمد. ایران و عربستان در این دوره روابط نزدیک تری برقرار کردند و با وجودی که دو کشور در دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه با حمایت از گروه های وابسته یا نزدیک به خود در حال رقابت بودند ، اما این رقابت کمتر به حالت خصومت می رسید. در دوره اصلاحات رییس جمهور خاتمی دو بار در قالب دعوت رسمی پادشاه عربستان به این کشور سفر کرد.
پس از دولت سید محمد خاتمی و با استقرار دولت محمود احمدی نژاد روابط تهران و ریاض شاهد دگردیسی خاصی نبود جز اینکه رییس دولت های نهم و دهم در ایران تلاش می کرد با ابتکارها و ایجاد روابط شخصی و فردی به حاکمان عربستان نزدیک شود در حالی که تنش ها در روابط دو جانبه از همه سو رو به تزاید بود.
احمدی نژاد در مجموع 5 بار به عناوین مختلف به عربستان سفر کرد ( یک بار برای نشست های اوپک (1386) ، یک بار برای شرکت در حج تمتع (1386) ، یک بار به دعوت رسمی برای سفردوجانبه ( 1385) و دو بار برای نشست سازمان همکاری های اسلامی در سال های 1384 و 1391.)
اما این سفرها هیچ حاصلی در جهت تقویت دستگاه دیپلماسی رسمی کشور نداشت.
در واقع حاکمان ریاض تلاش های رییس دولت های نهم و دهم برای نزدیکی به ریاض را چندان جدی نگرفتند و در مقابل تلاش کردند بدون توجه به مانورهای دیپلماتیک احمدی نژاد در حوزه های رقابت با ایران در عراق، سوریه، لبنان و... صف آرایی کنند.
به قدرت رسیدن دولت یازدهم اما طلیعه آغاز یک دوره جدید در روابط تهران و ریاض بود چرا که رییس جمهوری به قدرت رسیده بود که عنوان " شیخ دیپلمات " را بسیار پیشتر از بر تن کردن ردای ریاست جمهوری، در ماجرای گفت و گوهای هسته ای بین ایران و تروئیکای اروپایی ( 1381 تا 1384) کسب کرده بود.
از سوی دیگر وزیر خارجه دولت تدبیر و امید دیپلماتی برجسته و شناخته شده بین المللی است که سابقه رایزنی و گفت و گو با دیپلمات های برجسته سعودی را در کارنامه کاری خود دارد.
نکته مهم دیگر اینکه اگر دولت اعتدال را تداوم دولت سازندگی در شرایط جدید بدانیم ، اندیشه ها و نظرات آیت الله هاشمی به عنوان چهره موثر و پدر گفتمان " اعتدال ایرانی" در محور و کانون دولت جدید قرار دارد.
از این رو دعوت اخیر دولت عربستان از محمد جواد ظریف وزیرخارجه ایران برای سفر به این کشور ، از جنبه های مختلفی اهمیت می یابد.
ایران و عربستان هم اکنون در یکی از پیچیده ترین شرایط در تاریخ روابط دوجانبه خود هستند . تهران و ریاض در بسیاری از بحران ها و کانون های تنش در منطقه رقابت دارند و این رقابت گاه تا مرزهای تنش و خصومت می رود.
بدون تردید نزدیکی تهران و ریاض در شرایط کنونی و کاهش سطح تنش در روابط دو جانبه می تواند تاثیرات فوق العاده سودمندی در حل و فصل بسیاری از مشکلات و بحران های منطقه ای داشته باشد.
روابط ایران و عربستان در 35 سال گذشته در بهترین حالت در وضعیت "رقابت" منطقه ای و در بدترین حالت به مرزهای تنش و "خصومت" رسیده است، آیا در دوران دولت تدبیر و امید می توان به همکاری و " مودت" دو کشور رسید؟
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.