- علی لاریجانی: تفتیش بدنی از بیخ غلط است /خب الان این دروغ ها چه تاثیری داشت؟! چه پیامی داشت؟!
- اعتراض جمهوری خواهان به گزینه ترامپ برای اداره اطلاعات ملی آمریکا: تولسی گابارد متحد ایران و روسیه است!
- دولت امارات بدون حق مالکیت، جزایر آریانا و زرکوه ایران را تصرف کرده است
- ایران ادعای دست داشتن در قتل خاخام صهیونیست را رد کرد
- احتمال حضور ایلان ماسک در مذاکرات هستهای ایران
- استاندار سمنان انتخاب شد: محمد جواد کولیوند کیست!؟
- با این قانون، دختر سردار سلیمانی هم نمی تواند پست بگیرد!
- دادگاه رسیدگی به پرونده چای دبش برگزار شد: اتهامات مقام ارشد دو وزارتخانه دولت رئیسی طرح شد
- 8 نکته درباره سخنان جدید لاریجانی / منتظر " برجام ترامپی " باشیم؟
- نماینده مجلس: بسیجیان بختیاری برای ورود به منزل نتانیاهو و گالانت و بازداشت آنها اعلام آمادگی کردند (ویدئو)
هنوز ناگفته های جهانگیری از ارز ۴۲۰۰ تومانی اش مانده!
جمله مشهوری هست از دکترعلی شریعتی که در واقع قطعه ی از یک شعر است. دکتر شریعتی می گوید: «حرفهائی هست برای نگفتن/ و ارزش عمیق هر کسی/ به اندازهی حرفهائی است که برای نگفتن دارد!»
به گزارش اصلاحات نیوز، داوود حشمتی طی یادداشتی نوشت: روز دوشنبه ۲۲ دی ماه ۹۹ بعد از دو سال و برای اولین بار اسحاق جهانگیری در مورد ارز ۴۲۰۰ تومانی حرف زد. اما همه حرف هایش را نگفت. از نظر من اما همه حرفهایی که در مورد تصمیم ارز ۴۲۰۰ (که دلار جهانگیری مشهور شد) زده شد به اندازه آن جمله ای که گفت: «من هنوز می ترسم عدد و رقمش را بعد از دو سال هم اعلام کنم» مهم نبود. یا جایی که جهانگیری به صورت بسیار تلویحی به کاهش پرداخت ارز در سال ۹۸، (از ۱۸ میلیارد دلار به ۸ میلیارد دلار) حرف زد. موضوعی که نشان می داد او هنوز هم قصد ندارد از خودش دفاع کند یا همه آنچه می داند بیان کند.
جهانگیری بعد از دو سال سکوتش را در مورد ارز ۴۲۰۰ تومانی شکست. موضوع ارزجهانگیری در تمام این سالها محور اصلی حملات به او را شکل می داد. او هرگز تا امروز نگفت که ارز تک نرخی برای یک مقطع کوتاه (اردیبهشت ۹۷ که ترامپ از برجام خارج شد) ایجاد شد تا ضرب امنیتی خروج از برجام گرفته شود. او در تمام این سالها نگفت که همین ارز هم طی سه ماه ۲۰۰ تومن افزایش داشت و قرار نبود ثابت نگه داشته شود.
نه او و نه هیچ کس دیگری نگفته بود که این تصمیم در مردادماه و در جلسه سران سه قوه (متشکل از شامل آقایان علی لاریجانی، آملی لاریجانی و روحانی) این تصمیم گرفته شد که نرخ ارز ثابت بماند. در تمام این مدت بار مسئولیت این تصمیم برعهده جهانگیری بود. اما به اعتقاد من هنوز هم حرفهای زیادی در این زمینه وجود دارد که زده نشده است. مانند حرفهای مهمی که در ماجرای افزایش قیمت بنزین وجود دارد و هنوز از آن بی اطلاعیم.
واقعیت این است که ایران مانند دیگر کشورهای جهان از آزادی رسانه برخوردار نیست. نگاه مسئولان به مطبوعات هم نگاهی در تراز جهانی نیست که بتوان به گفت وگوهای مهم منجر به یک تصمیم در جلسه سران و مسئولان دسترسی داشت. حتی بعد از سالیان سال.
مطبوعات و رسانه های تراز اول جهان اجازه دارند متن جلسات تصمیم گیری را در صورت نیاز در اختیار داشته باشند و از روی آن گزارش تهیه کنند و مشخص شود، کدام مسئول، در هنگام انجام کدام تصمیم، چه نظری داشته است. این حق البته برای مسئولان هم وجود دارد که محل هایی که موضوع امنیتی و خاص است را با شرایط ویژه، اصطلاحا «مارک» کرده و با رنگ سیاه بپوشانند. (برای نمونه می توان به گزارش کمیسیون مربوط به تحقیقات یازده سپتامبر اشاره کرد.
برخی اسامی در آن گزارش پوشانده شده بود. و هنوز چند صفحه از آن گزارش منتشر نشده است. گزارشی که از نقش بندربن سلطان (رئیس وقت دستگاه اطلاعاتی عربستان) در ماجرا ۱۱ سپتامبر یاد کرده بود.) مثال روشن دیگر این موضوع و اهمیت نقش آفرینی رسانه ها (در کشف حقیقت،) را می توان از سریال «خانه پوشالی» محصول آمریکا دریافت. درجایی که سردبیرسابق یک نشریه با بررسی گزارش های اتاق عملیات کاخ سفید حقایق تکان دهنده ای را کشف می کند.
در مجموع اینکه در شرایطی که هیچ کدام از ما اطلاع نداریم در جلساتی که تصمیمات مهم در آن گرفته شده است، چه کسانی چه مواضعی داشتند، ارزش افراد به همین حرفهایی است که نمی گویند و شاید روزی برسد که که بخشی از آنها را بازگو کنند. من معتقدم جایی که جهانگیری گفت: «هنوز هم میترسم اعلام کنم» نوک قله کوه یخی بود که نشان می داد هنوز «حرفهای بسیاری برای نگفتن» مانده است که شاید به زودی آنها را بشنویم.
اخیراً اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور طی سخنانی گفته بود: سال قبل از آن گاهی اوقات بانک مرکزی در روز ۱۵۰ میلیون دخالت در بازار می کرد و اما موجودی ما در بانک مرکزی که حتی الان هم می ترسم که آن را بیان کنم محدود بود. در چنین شرایطی بود که اعلام کردند که ترامپ می خواهد از برجام خارج شود لذا دولت تصمیم گرفت به اتفاق آرا نرخ ارز ثابت ۴۲۰۰ نباشد و براساس تورم تغییر کند و لذا در مرداد ماه نرخ به ۴۴۰۰ رسید و در مرداد ماه در جلسه سران سه قوه با حضور رئیس کل بانک مرکزی سیاست ارزی اعلام شد که آقای پورابراهیمی نیز عضو جلسه بود و لذا در آن جلسه سران اعلام کردند که نرخ ارز ثابت همان ۴۲۰۰ تومان باشد. حالا همه می گویند که فلانی این کار را انجام داده است، در حالی که مواضع ما در مسائل اقتصادی روشن است.