- تاریخ برگزاری کنکور سال ۱۴۰۴ مشخص شد
- وزارت آموزش و پرورش این فرهنگیان بازنشسته را مجددا به کار دعوت کرد
- گیلانشاه خالدار منقرض شد / وداع با پرنده ناب حیات وحش ایران + عکس
- تجمع جمعی از معلمان بازنشسته مقابل مجلس / جزئیات مطالبات فرهنگیان
- پیش بینی آب و هوای تهران در ۳ روز آینده
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- پیش بینی هواشناسی از وضعیت آب و هوا فردا سه شنبه ۲۹ آبان
- ۶ مرحله بهره مندی معلمان از رتبه بندی + جزئیات و لینک
- روز جهانی مرد ۱۴۰۳ چه روزی است؟ هدف از روز جهانی آقایان
- حقوق این پرسنل آموزش و پرورش در سال آینده افزایش می یابد
همسرکشی بهدلیل ترس از طلاق
دلبستگی شدید به همسر و ترس از جدایی او انگیزهای است که مردی مدعی است به دلیل آن همسرش را کشته است.
دلبستگی شدید به همسر و ترس از جدایی او انگیزهای است که مردی مدعی است به دلیل آن همسرش را کشته است. پرونده این قتل برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده است و متهم به زودی پای میز محاکمه میرود. به گزارش خبرنگار ما، متهم که مردی 65ساله به نام فردین است یکسال قبل بعد از کشتن همسرش فریبا دست به خودکشی زد اما زنده ماند. گزارش قتل فریبا توسط فرزندانش به ماموران پلیس داده شد.
به نوشته شرق، دختر مقتول گفت: «من دانشگاه بودم و برادرم هم مدرسه بود، وقتی به خانه برگشتم جسد مادرم را دیدم. پدر و مادرم با هم اختلاف داشتند و احتمال دارد پدرم درباره مرگ مادرم اطلاعاتی داشته باشد.»فردین بعد از انتقال جسد فریبا به پزشکیقانونی تحتتعقیب قرار گرفت. ماموران متوجه شدند این مرد بهدلیل مصرف زیاد قرص اعصاب دچار مسمومیت شده و در بیمارستان بستری است. پرونده پزشکی فردین نشان میداد او 40 قرص خوابآور خورده و قصد خودکشی داشت اما خواهرش خیلی سریع متوجه این موضوع شد، او را به بیمارستان منتقل کرد و توانست برادرش را از مرگ نجات بدهد. وقتی ماموران فردین را مورد پرسش قرار دادند و از او خواستند درباره قتل همسرش توضیح بدهد، مدعیشد قاتل نیست و اصلا هم در جریان مرگ همسرش قرار ندارد. او گفت روز حادثه خانه خواهرانش بود. او درباره علت خودکشیاش گفت: «من و همسرم خیلی با هم مشکل داشتیم و جروبحث میکردیم.»وقتی ماموران زندگی شخصی این زوج را مورد بررسی قرار دادند، متوجه شدند فردین بهدلیل بیماری اعصاب و اعتیاد با همسرش مشاجرات زیادی داشت و حتی فریبا از او خواسته بود خانه را ترک کند. بنا به شواهد موجود مقتول تصمیم گرفته بود از شوهرش جدا شود. اختلاف این زوج به سالها قبل برمیگشت و آنها مدتی بود با هم صحبت نمیکردند. ماموران همچنین فهمیدند فردین روز حادثه از خانه خودش خارج شده، ابتدا به خانه خواهر بزرگش رفته و سپس آنجا را به مقصد خانه خواهر کوچکترش ترک و بعد اقدام به خودکشی کرده است. این در حالی بود که پزشکیقانونی وقوع قتل را تایید و در گزارش خود عنوان کرد فریبا بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش جان خود را از دست داده است. بنابراین فردین همچنان مظنون اصلی بود. گفتههای دختر فریبا نیز ظن ماموران را شدیدتر کرد، این دختر گفت: «مادرم آرایشگر و پدرم راننده کامیون بود. از وقتی یادم میآید پدرم به موادمخدر اعتیاد داشت. اعتیاد او آنقدر شدید شد که دیگر نمیتوانست سرکار برود و هر پولی که درمیآورد، خرج مواد میکرد. مادرم از طریق آرایشگاهی که داشت هزینه زندگی را تامین میکرد و خرج دانشگاه من و هزینه تحصیل برادرم را میپرداخت. حتی کرایه خانه را هم مادرم میداد، همین موضوع باعث درگیری آنها بود و این اواخر مادرم برای جدایی خیلی مصمم شده بود. چند ماهی میشد که اختلاف آنها اوج گرفته بود و نمیتوانستند با هم زندگی کنند. مادرم تهدید کرده بود از پدرم طلاق خواهد گرفت. شب حادثه پدرم خانه بود، صبح من به دانشگاه رفتم و بعد هم دیگر او را ندیدم وقتی برگشتم مادرم کشته شده بود. او هیچ دشمنی نداشت و من همچنان پدرم را مظنون میدانم.»فردین در دور تازه بازجوییها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «فریبا را خیلی دوست داشتم. او همه زندگیام بود. کشتمش تا برای همیشه همسر من باقی بماند. همسرم از وقتی به بیماری عصبی مبتلا شدم با من مشکل پیدا کرد. او میگفت دیگر نمیخواهد با من زندگی کند. سهماه بود با من صحبت نمیکرد. پول پیش خانه را او داده بود و به من گفت از خانه بیرون برو و حق نداری وارد خانه من بشوی. قصد داشت طلاق بگیرد، تلاش سهماهه من برای آشتیکردن فایدهای نداشت، حتی حاضر نبود با من صحبت کند و میگفت فقط در دادگاه حرف میزند. آنقدر فریبا را دوست داشتم که نمیتوانستم از او جدا شوم. تصمیم گرفتم فریبا را بکشم تا برای همیشه همسر من باقی بماند. او را غافلگیر کردم و در فرصت مناسب از پشت، روسری را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم. سپس برای آخرین بار صورتش را بوسیدم و بدنش را غسل دادم و بعد از خانه خارج شدم و به منزل خواهرم رفتم. از آنجا به خانه خواهر کوچکترم رفتم و بعد از خداحافظی از آنها خودکشی کردم. 40قرص اعصاب را باهم خوردم تا بمیرم و پیش فریبا بروم اما متاسفانه مرا نجات دادند. دلم نمیخواهد زنده بمانم و میخواهم با فریبا بمیرم. پرونده بعد از پایان تحقیقات مقدماتی، شکایت اولیایدم و صدور کیفرخواست به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و فردین به زودی محاکمه میشود.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.