- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
قاليباف؛ كانديداى اصولگرايان در ١٤٠٠ يا عمليات فريب!؟
نوانديش - رضا اميرى: در حالى كه تمام شواهد و از جمله فعاليت ها و اقدامات محمدباقر قاليباف حكايت از تلاش او براى كانديداتورى در انتخابات رياست جمهورى دارد، اما مشخص نيست سرانجام او در انتخابات پيش رو مشابه كداميك از نمونه هاى قبلى خواهد شد: ١٣٨٤، ١٣٩٢ يا ١٣٩٦؟
سردار خلبان دكتر محمد باقر قاليباف رييس كنونى مجلس، امروز بيش از هر دوره گذشته در معرض كانديداتورى انتخابات رياست جمهورى است. به گونه اى كه در كنار توييت ها، سخنرانى ها، سفرهاى شبه انتخاباتى به نام نظارت ميدانى كه بر اين شائبه دامن مى زنند، حتى از سوى هم جناحى هاى خود به رفتار انتخاباتى متهم مى شود.
از جمله روز ٤ شنبه يك نماينده باتوجه به مواضع و سپس سخنان قاليباف پيرامون رد 'طرح شفافيت آرا نمايندگان' در تذكرى شفاهى خطاب به او گفت: در مجلس اين زمزمه است كه همه ابزارها از جمله طرح شفافيت در خدمت كانديداتورى شما قرار گرفته است. يا محمد مهاجرى فعال رسانه اى اصولگرا طرح اصلاح قانون انتخابات رياست جمهورى را در راستاى انطباق با قاليباف خواند و گفت فقط سايز كت و شلوار رييس مجلس در اين قانون ذكر نشده است!
با اين حال هنوز مشخص نيست به رغم اشتياق زايدالوصف قاليباف براى چهارمين حضور در انتخابات رياست جمهورى، او چه سرنوشتى مى يابد. قاليباف در سال ١٣٨٤ نامزد مورد حمايت بخش قدرتمندى در حكومت بود، اما به ناگهان بر اساس ملاحظاتى كه خود بهتر از همه مى داند، او كه پس از آيت الله هاشمى در معرض نقدترين كانديدا در انتخابات بود، از سوى آن بخش قدرتمند، به نفع احمدى نژادى كه هيچكس شانسى برايش قائل نبود و طبيعتا مورد نقد جدى هم قرار نگرفته، كنار گذاشته شد و بدين سان به مرحله دوم انتخابات نرسيد.
او مى خواست در سال ١٣٨٨ نيز مجددا كانديدا شود اما بعدها در فايل صوتى كه از جلسه او با همشهرى هايش منتشر شد، ضمن انتقادات تند به احمدى نژاد، دلايلش براى عدم كانديداتورى را به دوستان ستادى اش اعلام كرد.
در سال ١٣٩٢ قاليباف تصور مى كرد با توجه به اينكه انتخابات براى رييس جمهور دور اول است، شانس بالايى دارد و يا حداقل به دور دوم مى رود. اما خيزش عمومى و حمايت اصلاح طلبان از حسن روحانى بار ديگر او را ناكام گذاشت. انتخاباتى كه همه نامزدها تصور مى كردند رييس جمهور در مرحله دوم انتخاب مى شود وهر دو نامزدى هم كه به مرحله دوم مى روند، با توجه به عدم حضور گسترده مردم، اصولگرايند!
در سال ١٣٩٦ قاليباف باز مصمم به ميدان آمد اما حضور ديرهنگام ابراهيم رييسى در انتخابات، آمال او را نقش بر آب كرد. اعضاى ستاد او بارها خواهان معيار شدن نظرسنجى براى انتخاب نامزد نهايي شدند اما شنيدند كه " درست است قاليباف از رييسى پيش است، اما روند رو به نزولى دارد." قاليباف در آن انتخابات در خط آتش اصولگرايان براى نقد دولت بود و طبيعتا بيشترين ضد حمله و نقد را از حسن روحانى و اسحاق جهانگيرى دريافت كرد. شرايطى كه باعث شد رييسى جز در هفته و نيز مناظره آخر و از سوى رييس جمهور مستقر، كمتر در معرض نقد انتخاباتى قرار گيرد. در نهايت ماموريتى كه به او تكليف شد، ترك صحنه انتخابات بود. طنز ماجرا اين بود كه او در مناظره اول انتخابات ٩٦ جهانگيرى را نقد مى كرد كه براى انصراف به ميدان آمده نه مانند او براى رقابت و ماندن؛ اما خودش زودتر از معاون اول روحانى از انتخابات كناره گرفت! او برخلاف ميلش كانديداى پوششى خوبى براى جذب نقدها در سال ٩٦ شد و راه را براى رييسي هموار كرد، هر چند رييسى نيز اقبالى در آن انتخابات نيافت.
قاليباف بعدها گفت در هر جلسه اى كه صحبت از وحدت مى شد، همه به "من" نگاه مى كردند؛ يعنى من بايد انصراف مى دادم.
اما اينبار قاليباف تلاش دارد به هر قيمتى در صحنه بماند و خود را به جريان هاى مختلف اصولگرا و حتى جبهه پايدارى تحميل كند. سخنانش، اقداماتش، يارگيرى هايش و ... همه در اين راستاست. او در سال هاى ٨٤، ٩٢ و ٩٦ هم مصمم ترين بود اما سرنوشتى متفاوت يافت. با اين حال چرخش ها و مواضع متناقض قاليباف، عدم تجربه كلان مديريت اجرايى، شائبه هاى مرتبط با برخى مديرانش در دوره ١٢ ساله شهردارى تهران و... باعث شده تا هنوز نتوان با قاطعيت گفت او تا پايان نامزد بخش قدرتمند و نيز اصولگرايان باقى مى ماند يا خير؟
بر اين اساس شايد چهارمين حضور او به رغم تمايلش و حتى بدون اطلاعش، به عملياتى فريب براى جلب توجه همگان و نقدها، و عبور نامزد اصلى از درب پشتى به مسير اصلى پاستور باشد. شايد هم اين بار او بالاخره موفق شود خودش را به جريانها تحميل كند! شايد...اگر...اما...