جمهورى اسلامى: هر روز گاف جديدي مي‌دهند و بجاى اعتراف به اشتباه، خود را پيروز ميدان معرفي و سفرشان را پربار مى خوانند!

روزنامه جمهورى اسلامى در سرمقاله امروز خود آورده است:

سياست‌ورزي ما متأسفانه با «سياست‌بازي» و همينطور «بازي با سياست» مخلوط شده و خسران زيادي را متوجه مردم و کشور کرده است.

حرف زدن را عده‌اي از مسئولين ما «سياست‌ورزي» مي‌دانند و به نظر مي‌رسد هر روز سهميه‌اي از اظهارنظر براي خود قائلند که اگر آن سهميه را نپردازند، به وظيفه خود عمل نکرده‌اند و حقوق آخر ماهشان حلال نخواهد بود!

عده‌اي هم دخالت در کار ديگران را وظيفه خود مي‌دانند و احساسشان اينست که اينطوري بهتر به چشم مي‌آيند و از نردبان ترقي سريع‌تر مي‌توانند بالا بروند.

ناشي‌گري‌هاي وحشتناک اين حضرات در هر کاري که برعهده مي‌گيرند و يا براي انجامش اقدام مي‌کنند و يا انجام آن را مکملي براي افزودن بر سرعت بالا رفتن از نردبان ترقي مي‌پندارند هم که غوغا مي‌کند.

از اين بدتر، توجيهاتي است که به هنگام ناکامي ناشي از ناشي‌گري‌هاي خود به آن متوسل مي‌شوند. آنها مردم را هالو فرض کرده‌اند و از قدرت بي‌نظير فضاي مجازي در مچ‌گيري‌ها غافلند و يا خود را به غفلت مي‌زنند و نتيجه اين مي‌شود که هر روز گاف جديدي مي‌دهند و از اعتبار خود نزد مردم مي‌کاهند عجيب است که حاضر هم نيستند وقتي با درهاي بسته مواجه مي‌شوند اعتراف کنند که اشتباه کرده‌اند. نه‌تنها چنين اعترافي در قاموس آنها نيست، بلکه حتي خود را پيروز ميدان هم معرفي مي‌کنند و «سفر پرباري» را در کارنامه خود به ثبت مي‌رسانند.

رسانه ملي هم که وظيفه خطير پر کردن زمان بخش‌هاي خبري خود را برعهده دارد و اگر آنهمه زحمت و تلاش حضرات را منعکس نکند، در برابر مردم و نظام و انقلاب احساس شرمندگي مي‌کند. بالأخره بيست و چند شبکه ملي و ده‌ها شبکه استاني بايد تغذيه شوند. بي‌انصافي است که عرق ريختن‌هاي عزيزاني که حتي وقتي با درهاي بسته مواجه مي‌شوند خم به ابرو نمي‌آورند و هرطور شده به راه خودشان ادامه مي‌دهند را به بهترين وجه و در تمام بخش‌هاي خبري و گزارشی منعکس نکند. تکرار هم وقتي ناپسند است که هدف والاي تقويت مسئولين و کمک به آنها براي بالا رفتن سريع از نردبان ترقي در کار نباشد. با وجود چنين هدف مهمي اين قبيل اخبار هر قدر بيشتر و پررنگ‌تر از رسانه ملي پخش بشوند، ثوابش بيشتر است و حقوق آخر ماه مديران و دست‌اندرکاران حلال‌تر!

از اين کارهاي صواب که بگذريم، از حرف زدن‌هاي آن دسته از مسئولين که مسئوليت اجرائي کردن سياست‌ها را برعهده دارند نمي‌توان گذشت. اينکه هر روز از زبان اين حضرات بشنويم آمريکا بايد تحريم‌ها را لغو کند تا ما به تعهداتمان در برجام برگرديم، حرفي است که در مدت نزديک يکماه بعد از سقوط ترامپ و روي کار آمدن بايدن هر روز چند بار مي‌شنويم. از آن طرف هم مي‌شنويم که هر روز مي‌گويند اگر ايران به تعهدات برجامي خود برگردد، ما هم تحريم‌ها را لغو مي‌کنيم. وقتي در اينجا رهبري با صراحت اعلام مي‌کنند ما به تعهدات برجامي‌مان برخواهيم گشت به اين شرط که آمريکا تحريم‌ها را لغو کند و تأکيد مي‌کنند که اين، سياست قطعي ايران است و تمام مسئولين نظام جمهوري اسلامي آن را قبول دارند، ديگر نياز به تکرار اين سياست اعلام‌شده توسط سايرين آنهم به صورت هر روزه و حتي هر روز چندبار نيست.

معناي اعلام اين سياست توسط رهبري اينست که مجريان به سراغ عملي کردن اين سياست بروند و راه عملي اجراي آن را پيدا کنند. اين را همه مردم به روشني مي‌فهمند و قبول هم دارند ولي بسيار هم تعجب مي‌کنند که چرا مسئولين اجرائي به جاي تکرار مکرر آن، به دنبال پيدا کردن راهي براي اجرائي ساختن آن نمي‌روند؟

آيا مسئولين خبر ندارند که بعد از سير نزولي قيمت‌هاي ارز و سکه در اثر انتشار اخبار مثبت احتمال بازگشت آمريکاي بايدن به برجام، حالا بار ديگر قيمت ارز و سکه سير صعودي پيدا کرده‌اند و به دنبال آن قيمت کالاهاي مورد نياز مردم هم افزايش يافته؟ آيا حضرات نمي‌دانند اقدامات عملي مثبت آنان در جهت حل مشکلات تحريم، مردم را از نکبت گراني نجات مي‌دهد و در زندگي آنها گشايش ايجاد مي‌کند؟

آيا نمي‌بينند که بايدن بسياري از فرمان‌هاي ترامپ را لغو کرده و در مورد جنگ يمن، خارج کردن انصارالله از فهرست سياه تروريست‌ها و فروش سلاح به عربستان و امارات تصميمات مثبتي گرفته؟ اين مي‌تواند فرصتي باشد براي لغو کردن تحريم‌هاي ظالمانه آمريکا و بازگشت به برجام. مي‌دانيم و مي‌دانيد که در ايران کاسبان تحريم، در آمريکا سرانگشتان صهيونيست‌ها و در اسرائيل خود صهيونيست‌ها خواهان نابودي برجام هستند. آيا وجود اين دشمنان قسم‌خورده مردم، کافي نيست که شما مسئولين را از مرحله حرف به عمل بکشاند؟!