- حمایت جهانگیری از تیم مذاکره کننده / از هر اقدام جناحی و غیر ملی باید پرهیز شود
- استقبال رئيس جبهه اصلاحات ايران از مذاكره ايران و آمريكا
- پزشکیان: هیچ مخالفتی با سرمایه گذاری آمریکایی در کشور وجود ندارد
- حسن روحانی: مذاکرات مستقیم و در سطح بالا معمولاً مفیدتر است / برخلاف تصور آمریکا، ایران ۴ کارت مهم روی میز دارد
- ادعای رویترز در مورد شرط جدید حزب الله لبنان برای خلع سلاح!
- توصیه حمید رسایی به دولت و تیم مذاکرهکننده
- مخالفت امام خمینی با اعدام هویدا: چه بر سر او آمد؟
كار صداوسيما شده گزارش عليه برجام و گزارش به نفع سند چين
مسيح مهاجرى در روزنامه جمهورى اسلامى نوشت؛
به جلوگيري از اظهارنظر، چه به صورت زباني باشد و چه قلمي، اعتقاد ندارم. اصولاً فلسفه وجودي نظام جمهوري اسلامي که ثمره درخشان انقلاب اسلامي است، تأمين استقلال و آزادي است. آزادي را نيز قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي در اصول 23، 24، 26 و 27 مورد تأکيد قرار داده و انواع و اقسام آن که آزادي بيان، آزادي مطبوعات، آزادي احزاب و آزادي تجمعات هستند را با صراحت مورد تأکيد قرار داده است. تنها قيدي که قانون اساسي براي اين آزاديها در نظر گرفته، اخلال به مباني نظام و سلب آزادي ديگران است.
بر اين اساس، انتقاد کردن از مسئولين نظام و دولت جمهوري اسلامي را نهتنها مجاز بلکه لازم ميدانم. تضارب آراء نيز مثل انتقاد از مسئولين، امري ضروري است. انتخابات، برجام، قرارداد همکاري 25 ساله با چين و عملکرد دولتها ازجمله دولت فعلي و همينطور عملکرد مجلس، قوه قضائيه و نهادها و دستگاههاي مختلف از مواردي هستند که بايد نقد شوند تا مردم در جريان قوتها و ضعفها قرار بگيرند و با آگاهي کامل درباره آنها نظر بدهند.
روشن است که انتقاد، لوازمي دارد که مهمترين آنها رعايت انصاف است. حفظ حرمت طرف انتقادشونده و البته تکيه داشتن بر علم و اطلاعات لازم درباره موضوع مورد انتقاد نيز ازجمله لوازم حتمي انتقاد صحيح هستند.
رعايت اين امور موجب ميشود انتقاد اثرگذار گردد، انتقادکننده به هدف خود برسد و جامعه نيز از آثار مفيد آن بهره لازم را ببرد. در طرف مقابل، عدم رعايت لوازم انتقاد، علاوه بر آنکه انتقادکننده را به هدفش نميرساند، کار او را بياثر خواهد کرد و جامعه نيز سودي نخواهد برد. اصولاً چنين کاري را نميتوان انتقاد دانست بلکه مشمول عناويني از قبيل اهانت، فحاشي، دروغپراکني و تخريب خواهد بود. در اينصورت، بازنده اصلي مردم هستند که وقتشان صرف شنيدن مطالبي زيانبار ميشود و از نعمت نقد که يکي از عوامل مهم رشد جامعه ميباشد محروم ميشوند.
جنگ قدرت که يکي از عوامل اصلي مشکلات مادي و معنوي جامعه امروزي ماست، از جابجائي نقد و اهانت و رواج فحاشي و دروغپراکني و تخريب به جاي نقد ناشي شده است. سالهاست که فعالان سياسي ما در سطوح بالا حتي در مصادر مسئوليتي درگير جنگ قدرت هستند و در حالي که وقت و امکانات را به دعوا بر سر قدرت تلف ميکنند، جهان به سرعت مراحل پيشرفت را پشتسر ميگذارد. ببينيد که دولتمردان ما بر سر اينکه برجام خوب است يا بد و افايتياف خيانت است يا خدمت، چند سال وقت تلف کردهاند. و حالا هم داستان جديد اينست که امضاء سند همکاري 25 ساله ايران و چين، کار درستي است يا نه؟ اگر چرخهاي سياست بر منوال گذشته بچرخند، قطعاً بايد شاهد باشيم مدتها هم درباره اينکه امضاء اين سند خيانت است يا خدمت، وقت و امکانات کشور تلف شود.
من خودم به سند همکاري با چين انتقاد دارم و بخشي از مطالبم را در مقالهاي تحت عنوان «هول حليم» در تاريخ 9 فروردين جاري نوشتم و از طريق تلگرام روزنامه جمهوري اسلامي منتشر کردم. با اينحال، نه امضاکننده آن را خائن ميدانم و نه خود اين سند را ترکمانچاي ميپندارم. از اين پس نيز انتقادهايم را خواهم نوشت ولي مؤدبانه و منصفانه، برخلاف آن همکار قديمي که درباره مخالفين سند همکاري 25 ساله ايران و چين نوشت: اگر احمق يا ديوانه نباشند، بيترديد در پي خيانت به کشورشان هستند و حالت چهارمي وجود ندارد!
عملکرد رسانه ملي هم که روشن است. در هر بخش خبري يکي از نوگزارشگرانش يا اندر مضار برجام گزارش پخش ميکنند و يا اندر مناقب سند همکاري با چين بدون آنکه نظر موافقان برجام و مخالفان سند را در گزارشهايشان دخالت بدهند. پخش «گاندو» هم که لابد يک مجموعهاش افاقه نميکرد و لازم بود فصل دوم آن هم با بودجه مردم ساخته و پخش شود. به قول وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي: «کارنامه کشور در سريالها و خبرهايشان اينست؛ مسئولان چپاولگر اموال عمومي و جاسوس خارجي هستند.» اين، نشان ميدهد ما دچار فقر فرهنگي در زمينه نقد هستيم.
محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه زبردست و موفق و سرشناس بينالمللي کشور ما چندين سال است که سيبل چنين اهانتهائي در پوشش انتقاد است. به او به خاطر امضاء سند همکاري 25 ساله با چين انتقاد دارم ولي در عين حال حمله به او را غيرمنصفانه ميدانم. او را با دست و پاي بسته به داخل اقيانوس ميفرستند و ميگويند شنا کن و در همان حال که او تلاش خود را براي شنا کردن با دست و پاي بسته به عمل ميآورد، آماج بيشترين تهمتها قرارش ميدهند. کشور ما با اين فرمان قطعاً هرگز موفق به حل مشکلاتش نخواهد شد. با اينهمه، بنگريد وفاداري ظريف به کشورش را که در پاسخ سؤالي درباره انتخابات رياست جمهوري 1400 ميگويد: نامزد انتخابات نميشوم. اگر دوستان گاندوساز بگذارند، همين کار فعلي را انجام ميدهم.


