- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
تاكيد حسن صادقى: لزوم ایستادگی حداکثری روی منافع ملی
حسن صادقی میگوید: از همه چیز مهمتر برای ما، ایستادگی روی منافع ملی به خصوص منافع طبقات کم برخوردار و کارگران است که باید از فضاهای جدیدِ به وجود آمده منتفع شوند نه اینکه خدای ناکرده متضرر شوند و فرصتهای فعلی را نیز از دست بدهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هفتم فروردین، محمدجواد ظریف و وانگ یی وزرای امور خارجه ایران و چین، سند همکاریهای ۲۵ساله ایران و چین را امضا کردند. این سند با عنوان رسمی «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین» ثبت شده است و حوزههای سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساختهای مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت و… را شامل میشود.
نگرانیهایی در ارتباط با این قرارداد وجود دارد؛ آیا این قرارداد در صورت نهایی شدن و اجرا، فرصتهای اشتغال را از نیروی کار ایرانی سلب خواهد کرد؛ آیا در بسیاری از پروژههای صنعتی و زیرساختی، کارگران متخصص چینی جای ایرانیها را خواهند گرفت؟
حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در این رابطه به ایلنا میگوید: قرارداد ایران و چین، قراردادی الزامآور نیست، یک تفاهم نامه است؛ تفاهم نامهای که باید به امضای مجلس ایران برسد و جوانب کار در آن سنجیده شود اما به نظر میرسد این تفاهم نامه، هم جنبههای مثبت دارد و هم جنبههای منفی. چین یک قدرت نوظهور در عرصه جهانی است و قطعاً به دنبال توسعه هژمونی سیاسی و نظامی خود نیز هست. بنابراین وقتی در مورد چین مطالعه میکنیم، درمییابیم این کشور از یک قدرت درون گرا به یک قدرت برون گرا بدل شده است؛ قدرتی که هم اقتصاد قدرتمندی دارد و هم از نظر تجهیزات نظامی به آمریکا و روسیه تنه میزند و لاجرم به دنبال توسعه همه جانبه در عرصه بینالملل است. اما نمیتوانیم ادعا کنیم چین قدرتی است که صرفاً به دنبال منافع استعماری است بلکه قبل از هر چیز به دنبال توسعه متوازنِ قدرت نظامی و اقتصادی خود در شرق و غرب است.
وی اضافه میکند: ایران به دلیل ارتباط سردی که با غرب دارد، بهترین گزینه برای چین است و این کشور توانسته از خلاء کشورهای غربی به خوبی استفاده کند و وارد مذاکره با ایران شود و قرارداد ببندد. باید توجه داشته باشیم که این قرارداد دوطرفه است. در برخی حوزهها میتواند به سود ایران باشد اما در حوزه اشتغال میتواند به ضرر ایران تمام شود.
نگرانیهای حوزه اقتصادی قرارداد ۲۵ساله
باید مراقب باشیم که اگر قرارداد سرمایهگذاری با چین منعقد میکنیم حواسمان به ورود نیروی انسانی چینی هم باشد؛ طوری نشود که نیروی انسانی متخصص ما فرصتهای شغلی را از دست بدهد و جای این نیروها را چینیها بگیرند.
چرا این قرارداد میتواند در حوزه اشتغال زیان بخش باشد؛ صادقی توضیح میدهد: چین به دلیل منابع انسانی انبوه و فراوانی که دارد، تنها به دنبال سیالیت سرمایه نیست بلکه نیروی انسانی را هم به تاسی از سرمایه دنبال میکند و همین مساله نگران کننده است. این مساله به ما پیام میدهد که مواظب باشید که اگر سرمایه از چین آمد نیروی انسانی هم میآید. البته این تفاهم نامه الان به شکل یک هندوانه سربسته است و از جزئیات آن اطلاع دقیقی نداریم که بتوانیم دقیق نظر بدهیم اما باید مراقب باشیم که اگر قرارداد سرمایهگذاری با چین منعقد میکنیم حواسمان به ورود نیروی انسانی چینی هم باشد؛ طوری نشود که نیروی انسانی متخصص ما فرصتهای شغلی را از دست بدهد و جای این نیروها را چینیها بگیرند.
به گفته وی، تا امروز فقط از کلیات این تفاهم نامه رونمایی شده و از کم و کیف جزئیات آن اطلاعی در دست نیست با این حال، حوزه اقتصادی آن موجب نگرانی است چون این امکان وجود دارد که نیروی انسانی ایرانی متضرر شود.
وی میافزاید: قرارداد در حوزه اقتصادی میتواند موجب پیشرفت شود؛ سرمایهگذاری جدید تولید کند؛ تکنولوژی را وارد کشور کند و پروژههای نوینی کلید بخورد اما اگر این سرمایهگذاریها توامان با ورود نیروی انسانی چینی باشد، برای ما خطرناک و زیانآور میشود. شیوه سرمایهگذاری اقتصادیها در کشورهای مختلف اینگونه است که در هر کشوری اینها سرمایهگذاری اقتصادی کردهاند، نیروی انسانی خود را هم پابه پای سرمایه اقتصادی، سیال کردهاند و کارگران بسیاری به آن کشور مبدا وارد کرده اند. این مساله موجب نگرانی است و باید به آن دقت شود.
لزوم پافشاری حداکثری روی منافع ملی
اگر سرمایه به کشور وارد میشود باید برای ایجاد اشتغال و کم کردن بیکاری باشد نه اینکه فرصتهای شغلی موجود هم به مخاطره بیفتد! در هر نوع قراردادی با چین باید به این موارد و شاخصهای اساسی، توجه ویژه شود تا خدای نکرده زیان و ضرر برای کارگران ایرانی پیشامد نکند.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در ادامه میگوید: در هر حال ما در شرایط فعلی، نیازمند حمایت یک قدرت بزرگ بین المللی در عرصههای سیاست بین الملل هستیم تا بتواند از منافع ملی ما در مجامع بین المللی مثل شورای امنیت سازمان ملل حمایت کند اما سیاست بین المللی چین، مثل یک هندوانه سربسته است و ما نمیدانیم در میان مدت و بلندمدت، چینیها چطور عمل خواهند کرد. آیا مانند روسیه هستند که بیشتر بازیگری میکند و وقتی منافع ملی آنها اقتضا میکند، طرف معاهده را تنها میگذارند یا به شیوه دیگری عمل میکنند و به تعهدات خود پایبند هستند. اما آنچه مهم است این است که ما باید منافع ملی خود را در این قرارداد ببینیم و روی این منافع، پافشاری حداکثری کنیم وگرنه اگر قرارداد یکطرفه باشد و نتواند منافع ملی ما را تامین کند، حالت استعماری پیدا میکند و نبودن آن بهتر از بودن آن است؛ چنین قراردادی نه تنها اشتغالزا نخواهد بود بلکه اشتغال موجود را از بین خواهد برد.
صادقی با تاکید بر اینکه آنچه نگران کننده است «سیالیت عمومی نیروی کار چینی» است، میگوید: چینیها هرجا رفتهاند اصرار فراوان داشتهاند درصد قابل ملاحظهای از نیروی کار پروژهها باید حتماً چینی باشند. مثلاً از صد درصد نیروی انسانی مورد نیاز، چهل درصد را به شرکت مقصد یا چینی اختصاص میدهند و شصت درصد را به کشور مبدا اختصاص میدهند. اینها مواردی هستند که باید خیلی مراقب باشیم. اگر سرمایه به کشور وارد میشود باید برای ایجاد اشتغال و کم کردن بیکاری باشد نه اینکه فرصتهای شغلی موجود هم به مخاطره بیفتد! در هر نوع قراردادی با چین باید به این موارد و شاخصهای اساسی، توجه ویژه شود تا خدای نکرده زیان و ضرر برای کارگران ایرانی پیشامد نکند.
از چین گریزی نیست اما…
به گفته وی، چین با حضور خود در کشورهای منطقه تلاش میکند تا نگاه خاورمیانه را به شرق منعطف کند و این کشورها از غرب دور شوند که این مساله میتواند مثبت باشد و به یک دگردیسی در فضای بین المللی بینجامد که در نهایت به ضرر امپریالیسم غربی تمام شود اما باید مراقب باشیم که در هر تعاملی، منافع ملی ما به خوبی دیده شود و روی منافع خود پافشاری حداکثری داشته باشیم.
صادقی در پایان میگوید: در آیندهای نه چندان دور، یک ابرقدرت نوظهور به نام چین خواهیم داشت که از آن اجتنابی نیست. هنوز به درستی نمیدانیم این ابرقدرت در عرصههای مختلف چگونه عمل میکند اما از همه چیز مهمتر برای ما، ایستادگی روی منافع ملی به خصوص منافع طبقات کم برخوردار و کارگران است که باید از فضاهای جدیدِ به وجود آمده منتفع شوند نه اینکه خدای ناکرده متضرر شوند و فرصتهای فعلی را نیز از دست بدهند.