- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
تهديد احمدى نژاد به افشاگرى
خرداد سال ۱۳۸۸، مناظره تلويزيوني محمود احمدينژاد و ميرحسين موسوي از شبكه سوم سيما در حال پخش بود؛ مناظرهاي كه بسياري از حيث اهميت آن بر اين باور بودند كه ميتواند نتيجه انتخابات را رقم بزند. آن زمان احمدينژاد جوانتر از امروز، يك دوره ۴ ساله بر مسند قدرت نشسته و طعم رياستجمهوري را چشيده بود و درحالي رو در روي ميرحسين موسوي نشسته بود كه احتمالا تصور هم نميكرد از رقيبش در آن مناظره حدود يك سال بعد، بيش از آنكه به عنوان «نخستوزير امام» ياد شود، به «محصور كوي اختر» شناخته ميشود. در اين مناظره بود كه مناظره احمدينژاد پرونده آموزشي زهرا رهنورد را رو به ميرحسين موسوي گرفت و گفت: «من ميتوانم درمورد پرونده آموزشي يك خانمي با شما صحبت كنم؟ بگم؟ بگم؟»
او چند روز بعد به عنوان رييس دولت دهم به مردم معرفي شد اما دست از «بگم بگم» نكشيد. چه آنكه سال ۹۱ در جريان استيضاح پرحاشيه عبدالرضا شيخالاسلام در مجلس نهم نيز در دفاع از او گفت: «نمايندگان با من صحبتهايي كردهاند، نميدانم برخي چيزها را بگم يا نگم؟» و بعد با پخش فيلمي حرفهاي ناگفته را گفت و شمشير را براي خانواده لاريجاني هم از رو بست؛ بگم بگمهاي او اما ظاهرا تمامي ندارد. در همه اين ۸ سال دور از قدرت محمود احمدينژاد كه ديگر جاي و جايگاه سال ۸۸ را در حاكميت ندارد، همچنان بر همين منوال پيش رفته و هر روز وعده افشاگري ميدهد، آنقدر كه وعدههايش از شمارش خارج است.
احمدينژاد اخيرا در جمع مردم كرمان سخنراني داشته و گفته است: «اين اشتباه بزرگي است كه فكر كردهايد كه ميتوانيد ملت ايران را در اين سطح نگه داريد. اين فنر به زودي درخواهد رفت. من به وقت انتخابات مطالبي دارم كه درباره وضعيت موجود كشور عرض خواهم كرد و به فضل الهي از كسي هم نميترسم.» او در اين سخنراني از سنگاندازيها در مقابل پرداخت يارانهها سخن گفته و مدعي شده «آنها ميگفتند اگر احمدينژاد يارانهها را اجرا كند، آراي او به شدت افزايش مييابد! بنابراين قانون را به گونهاي نوشتند كه نشود آن را اجرا كرد، اما رهبري دستور دادند و دوباره وارد مباحثات شديم و ۱۲ بند حداقلي، براي اجرا آماده شد و ما آن را اجرا كرديم و بعد هم از زمين و زمان بر سر آن ريختند و تخريب كردند.»
اين اولينبار نيست كه احمدينژاد ناگفتههايش را به زماني مقتضي موكول ميكند و آخرينبار هم نخواهد بود كه سربسته و دربسته ادعاهايي را مطرح كرده و وعده بازخواني حقيقت امر را ميدهد. اينبار او بر زمان انتخابات هم تاكيد كرده و صراحتا از تمايل به حضور در انتخابات گفته است؛ گزارهاي كه با توجه به اتفاقات سال ۹۵ و ۹۶ و رد صلاحيت او بعيد به نظر ميرسد. با اين حال رد صلاحيت او به معني حذف كامل او نخواهد بود و شايد بالاخره وعدههاي گاه و بيگاه افشاگرياش رنگ واقعيت بگيرد و اگر خودش يا كانديداي موردحمايتش در انتخابات رياستجمهوري ۱۴۰۰ رد صلاحيت شود، احتمالا بايد منتظر افشاگريهاي سريالي او عليه كانديداهاي انتخابات بهويژه اصولگرايان باشيم.
حالا بگم یا نگم؟