- عکس وایرال شده از تجمع حمایت از طرح عفاف و حجاب در قم
- انتقاد میرسلیم از عدم رعایت شان رئیس جمهور در سفر پاکستان
- توضیح سردار رادان درباره نقش رئیسی در طرح نور و حجاب: رئیس جمهور حساب رای را نکرده؛ ایستاده تا حیا، دین و عفت در جامعه ساری و جاری باشد
- جهانگیری: مگر آقایان قبل از مجلس فعلی نگفتند ما خیزش برای حل مشکلات اقتصادی هستیم؟ پس چه شد!؟
- همسر آیت الله سیدمصطفی خمینی دار فانی را وداع گفت
- حق با آقاي ذوالنور است!
- «دیپلماسی مخفیانه» در دستور کار ایران و آمریکا
- آيا تصادفي است كه هر گاه كفگير خزانه به ته ديگ ميخورد دستي از غيب ميآيد و نرخ ارز را بالا ميبرد!؟
- واکنش محسن برهانی به حکم اعدام توماج صالحی
- چهار گزینه ریاست مجلس جدید مشخص شدند
شفقنا- سیدعزت الله ضرغامی با تأکید بر اینکه دستیاران و همراهان اصلی من جوانان هستند، گفت: مبارزه با فقر، فساد، تبعیض، ناکارآمدی، اشرافیگری، انحصار، آقازادگی، تبارسالاری، خاصهخرجی، پنهانکاری، خستگی و بیانگیزگی، تکبر و فخرفروشی، تملق و چاپلوسی، فاصلهی طبقاتی و انواع باستیهیلزهای لعنتی!
و انجام این رسالت مهم صرفاً در توان کسانی است که خودشان گرفتار انواع تعارض منافع، بدهکاریها و وابستگیهای حزبی و قبیلهای نباشند.
ضرغامی پس از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری در جمع خبرنگاران درباره اینکه چرا به صحنه انتخابات آمده است، به سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ضرغامی در پی می آید:
اشراف و مستکبران با تمام قوه و هیمنه، رخ در رخ محرومان و مستضعفان، به تاراج و چپاول بیتالمال مشغولند و نمرودوار، ستمدیدگان ایران زمین را به بند اسارت و محرومیت میکشند.
تبارگرایان و اصحاب نکبتِ قدرت و ثروت، مکیدن خون فرودستان را پیشهی بتپرستانهی خود ساخته و بر اسب راهوار آن و هزارتوی سیاست، مستانه و فرعونوار میتازند.
هنوز خون شهیدان وارسته و پاکباز انقلاب و دفاعمقدس میجوشد که یاران و همنفسان آنها و نیز مردم مظلوم و بیپناه در باتلاق و مرداب تدارک شدهی مرفهین بیدرد برآمده از مناسبات رانتی و الیگارشی خودکامان و سلطانهای نوظهور، مردم ایران زمین را گرفتار و زمینگیر کرده است.
باید بساط این برساختههای ضدمردمی جماعت هزارفامیل را بر هم زد و طرحی نو در تراز خروش عاشورایی خمینی کبیر در انداخت، تا با اتصال رود خروشان جوانان هوشمند و تحصیلکرده و خدابنیاد به دریای زلال انقلاب اسلامی، دنیایی از استعداد و توان ملی را برای نوسازی ایرانی سربلند، پیشرفته و مقتدر و بر پایه عدالت اجتماعی فراهم ساخت.
و چرا نباید با صلابت و قدرت زیر میز این وضعیت میرا و موهوم و جعلی بازماندگان تقاطع قدرت و ثروت، که همهی مقدسات را هزینهی خود کردهاند، زد و انقلاب خمینی بزرگ را از این اشراف جهنمی و تبصرهساز که انگیزهای جز بیرنگ کردن و دور زدن قوانین الهی و انسانساز قرآن ندارند، رهانید.
خودشیفتگان متوهمی که خود را قبهی نور میپندارند و دیگران را خاکستری مینامند، در حالی که خودشان جز لکهی سیاهی بر چهرهی نورانی ملت، هویت دیگری ندارند.
شاقول به دستانی که دیربازی است از قطار انقلاب فاصله گرفتهاند و در خیال و رویایی کاذب، مشغول پیاده کردن دیگران از قطار هستند.
کوچک صفتانی که سالهاست بر طبل دفع حداکثری میکوبند و انقلاب را صرفاً به انحصار قبیلهی خود در آوردهاند.
سوداگرانی که هرگز بهرهای از «اصول» و «اصلاح» نبرده و سالهاست ملت بی پناه را اسیر جنگ زرگری خود ساختهاند.
زدن زیر میز، یعنی فرصت زندگی!
فرصت زندگی برای آنانی که با نگاه معصومانهی خود، انتظار دارند تا پای این زورمداران ریاکار از گلوی نحیف آنان برداشته شده تا نفسی تازه کنند.
زدن زیر میز یعنی مبارزه!
مبارزه با فقر، فساد، تبعیض، ناکارآمدی، اشرافیگری، انحصار، آقازادگی، تبارسالاری، خاصهخرجی، پنهانکاری، خستگی و بیانگیزگی، تکبر و فخرفروشی، تملق و چاپلوسی، فاصلهی طبقاتی و انواع باستیهیلزهای لعنتی!
و انجام این رسالت مهم صرفاً در توان کسانی است که خودشان گرفتار انواع تعارض منافع، بدهکاریها و وابستگیهای حزبی و قبیلهای نباشند.
به فضل خدا میآئیم تا با همت و انگیزه و نیت خدایی جوانان گمنام اما کارشناس و خردمند و با عقلانیت ایرانی اسلامی و تجربهی برآمده از دانش جهانی و روزآمد، این وضعیت دلآشوبکننده را بر هم زده و ایران بزرگ را به اعتلا و اوج معهود خویش و باور خود و ایمان به سرشت تابناک و عظیم شهیدان برسانیم.
خمینی بزرگ! و خامنهای عزیز!
با شما عهد میبندیم که تا پای جان، بر آرمان فرودستان و ستمدیدگان، بمانیم و لحظهای از این مسیر منیر، تا آخر، پای در نکشیم.
لینک کپی شد
نظر شما