- استاندار سمنان انتخاب شد: محمد جواد کولیوند کیست!؟
- با این قانون، دختر سردار سلیمانی هم نمی تواند پست بگیرد!
- دادگاه رسیدگی به پرونده چای دبش برگزار شد: اتهامات مقام ارشد دو وزارتخانه دولت رئیسی طرح شد
- 8 نکته درباره سخنان جدید لاریجانی / منتظر " برجام ترامپی " باشیم؟
- نماینده مجلس: بسیجیان بختیاری برای ورود به منزل نتانیاهو و گالانت و بازداشت آنها اعلام آمادگی کردند (ویدئو)
- پس از ۲ سال وقفه در مذاکرات هسته ای؛ ژنو، میزبان هیات های مذاکره کننده ایران و اروپا
- زیدآبادی خطاب به رسایی: عضو تیم مذاکرات بشو تا کسی هم تو را «مای شیخ حمید» صدا بزند!
- اجرای سرود سلام فرمانده توسط جنگ زدگان لبنانی در محفل قرآنی زینبیه دمشق (ویدئو)
- رسایی: فضائلی سخنگوی دفتر رهبری نیست/ قالیباف: صحبتهای او در مورد نقل قول از رهبری مورد تائید است
- عکس جنجالی میثم مطیعی، مداح در لبنان (عکس)
ارزیابی انتخابات ریاست جمهوری در مطبوعات خارجی
لاریجانی چالشی جدی برای رئیسی خواهد بود/شکست در انتخابات برای رئیسی به منزله انزوای سیاسی اوست
حدود یک ماه به انتخابات ریاست جمهوری در ایران باقی مانده و نام هایی مطرح شده اند. در میان سناریوهای محتمل به نظر می رسد دوئل نهایی احتمالی بین "ابراهیم رئیسی" رئیس قوه قضائیه و "علی لاریجانی" رئیس سابق مجلس باشد.
به گزارش سایت روزنو، نشریه فرانسوی "ماریان" در گزارشی به سناریوهای محتمل برای انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است و می نویسد:"در ظاهر یک عدد است: 592. این رقم تعداد نامزدهای بالقوه شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران هستند که ثبت نام کرده اند و همه آنان آرزو دارند به نهاد ریاست جمهوری در خیابان پاستور در تهران پایتخت ایران راه یابند چرا که در ایران هیچ نامزدی برای ثبت نام شرکت در رقابت انتخاباتی به حمایت مالی یا عضویت در حزب سیاسی نیازی ندارد و داشتن شناسنامه کافی است.
با این وجود، این افراد باید تایید صلاحیت شوند. باید سیاستمدار یا روحانی باشند، ایمان به تشیع، متدین بودن و داشتن عقل از جمله شروط تایید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی بوده اند. در این دوره از انتخابات اما تفسیرهای حقوقی تازه ای نیز از سوی شورای نگهبان به شرایط نامزدهای منتخب افزوده شده اند از جمله الزام سن نامزدها بین 40 تا 75 سال و دارا بودن مدرک کارشناسی ارشد یا معادل آن".
این نشریه فرانسوی در ادامه می افزاید:"در طول دو دوره ریاست جمهوری روحانی، ایران شاهد موج های اعتراضی بی سابقه ای بود. در پایان سال 2017 میلادی و در پایان سال 2019 میلادی و سپس در آغاز سال 2020 میلادی، ایران غرق در بحران های اقتصادی بود.
شهروندان ایرانی ناامید از زندگی روزمره و بدون چشم انداز به خیابان ها آمدند و علیه اصلاح طلبان و اصولگرایان شعار دادند. پس از برخورد با اعتراضات، اکنون فصل انتخابات در ایران فرارسیده است. طبق نظرسنجی ها میزان مشارکت در انتخابات به پایین ترین حد ممکن خواهد رسید.
این موضوع تهدیدی برای مشروعیت نظام سیاسی ایران خواهد بود. انتظار می رود عدم شرکت گسترده در انتخابات ریاست جمهوری آینده به دلایلی چون ناامیدی، برخورد با اعتراضات سال های اخیر و بحران اقتصادی باشد.
در مورد انتخابات، چند سناریو قابل طرح و تصور است. نخستین سناریو آن که احتمال آن وجود دارد که نامزدهای بحث برانگیزی چون "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهوری سابق یا "مصطفی تاج زاده" از فعالان اصلاح طلب و معاون سابق "محمد خاتمی" رئیس جمهوری اصلاحات که چندین سال زندانی بوده و خواستار تغییرات ساختار در نظام سیاسی ایران شده تایید صلاحیت شوند.
این نامزدها می توانند مردم را بسیج کرده و آنان را ترغیب به مشارکت در انتخابات کنند. با این وجود، این موضوع تاثیر شدیدی در هرم قدرت خواهد داشت و باعث ایجاد زمین لرزه سیاسی در میان نخبگان حاکم خواهد بود.
سناریوی دوم که محتمل تر از سناریوی پیشین به نظر می رسد یک بازی کنترل شده خواهد بود که بین خودی ها برگزار خواهد شد. دوئلی میان "ابراهیم رئیسی" رئیس فعلی قوه قضاییه و "علی لاریجانی" رئیس سابق مجلس.
یکی نگاه تندتر و بسته تر به مسائل دارد و دیگری رویکردی عملگرایانه. در حالی که رئیسی بر مسائل مرتبط با سیاست داخلی تاکید دارد لاریجانی سیاستی را مطرح می کند که هدف اش تسهیل روابط خارجی برای توسعه اقتصادی است.
این سناریو هم چنین به نتیجه مذاکرات در مورد برجام در وین بستگی دارد. اگر چشم انداز توافق نامه تازه ای با امریکا پیش رو باشد این سناریو محتمل است و لاریجانی با وعده تسهیل روابط خارجی به خاطر توسعه اقتصادی پیشتاز خواهد بود. در آن صورت مقام عالی رهبری ایران نیز ممکن است با پیشتازی نیروهای میانه رو تحت هدایت "لاریجانی" که پیش تر مذاکره کننده هسته ای بود موافقت نمایند".
"حسن فحص" ستون نویس معروف نشریات عربی از جمله بخش عربی روزنامه "ایندیپندنت" در مقاله تازه ای درباره نامزدی رئیسی و لاریجانی برای انتخابات 1400 می نویسد:"تردیدی نیست که ابراهیم رئیسی با نقشی که در سلسله مراتب نظام سیاسی ایران و مراجع قضایی دارد و این که پیش تر تجربه شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 2017 را داشت (که در آن 16 میلیون رای کسب کرد اما در مجموع به روحانی باخت) اولین گزینه محافظه کاران و برجسته ترین نامزد آنان در نبرد برای کسب کنترل قوه مجریه باشد.
این واقعیت نشان دهنده بحران جریان اصولگرا در ایران در تولید رهبران و شخصیت هایی است که قادر به ارائه یک گفتمان سیاسی باشند و یا قادر باشند تحولی عمده را ایجاد کنند. اصولگرایان اکنون تنها قادر به معرفی نامزد با فشار آوردن به نامزدی خاص و افرادی هستند که پیش تر تجربه انتخاباتی داشته اند".
او در ادامه می نویسد:"نظرسنجی ها نشان می دهند در خوش بینانه ترین حالت ممکن میزان مشارکت در انتخابات پیش رو 40 درصد خواهد بود. اکثریت شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری امسال احتمالا طرفداران اصولگرایان خواهند بود.
با این حال، واقعیت آن است که احتمال آن وجود دارد که پایگاه رای دهندگان به رئیسی نیز در مقایسه با انتخابات پیشین (16 میلیون رای) ریزش کرده باشد و رئیسی در این انتخابات نتواند بیش از 10 میلیون آرا را به خود اختصاص دهد و تمایل و انگیزه ای برای رای دهندگان به او نیز به منظور شرکت در انتخابات وجود نداشته باشد.
واقعیت آن است که رئیسی قادر به بسیج پایگاه اجتماعی گسترده پشت سر خود نیست تا بتواند از آن طریق اطمینان کسب کند که در فرایندی آسان به ساختمان نهاد ریاست جمهوری راه خواهد یافت. به نظر می رسد ورود "علی لاریجانی" به مبارزات انتخاباتی نقشی محوری در بی ثبات سازی وضعیت رئیسی داشته باشد. اکنون لاریجانی باعث ایجاد دو قطبی در جبهه اصولگرایان شده است آن هم درست زمانی که این اردوگاه نیازمند است تا تمام تلاش و نیروی خود را پشت سر یک نامزد واحد بسیج کند تا بتواند به موفقیت دست یابد.
نفوذ لاریجانی محدود به جریان محافظه کار نخواهد ماند. او قادر است اقشار گسترده تری فراتر از اردوگاه اصولگرایان از جمله راست های سنتی، چپ های میانه رو و نیروهای اعتدال گرا و بخشی از طیف رای دهندگان خاکستری را نیز به سوی خود جذب کند این موضوع به او اجازه می دهد به رقیبی واقعی در برابر "رئیسی" تبدیل شود.
البته این وضعیت، بحرانی جدی برای نیروهای اصلاح طلب نیز ایجاد خواهد کرد که قادر به معرفی نامزدی قدرتمند و واحد نیستند. به نظر می رسد رئیسی با یک بحران واقعی مواجه است که آینده سیاسی او و هم چنین آرزوهایی که فراتر از تلاش برای کسب مقام ریاست جمهوری دارد را تحت تاثیر قرار می دهد.
همین موضوع سبب شده تا او به عنوان نامزد مستقل و بدون اشاره به وابستگی به هیچ جناح سیاسی ای وارد عرصه انتخابات شود چرا که آگاه است در صورت انتساب او به جریان محافظه کار شانس اش برای کسب آرای بیش تر کاهش می یابد. شکست "رئیسی" در انتخابات پیش رو می تواند نقش او در سلسله مراتب نظام سیاسی ایران نیز تهدید کند.
این بدان معناست که "رئیسی" با شکست احتمالی مجبور می شود در وضعیت تضعیف شده به مقام ریاست قوه قضائیه بازگردد و یا به انزوای سیاسی برود مگر آن که شرایط او را متقاعد سازد تا به نفع یکی از نامزهای اصولگرا از رقابت کناره گیری کند.
در آن صورت وضعیت او شبیه وضعیتی می شود که برای آیت الله "هاشمی رفسنجانی" و "حسن روحانی" در انتخابات ایجاد شده بود کنار رفتن یک بازیگر بزرگ به نفع بازیگر همسو و پیروی کننده از او. در آن صورت، "رئیسی" می تواند موقعیت خود را در حلقه تصمیم گیری و نفوذ در نظام سیاسی ایران حفظ کند".
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.