- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
جلیلی،زاکانی و قاضی زاده پیش از انتخابات به نفع رئیسی کنار می روند
نشریه "فارین پالسی" با اشاره به انتخابات پیش رو در ایران روند فعلی را نمادی از مرگ جمهوریت نظام می داند و می نویسد:"علی لاریجانی" رئیس سابق مجلس ایران در مصاحبه تازه ای گفته بود که رشد اقتصادی ایران سرعت لازم را برای حل مشکلات به ویژه مشکلات مرتبط با جوانان و بیکاری نداشت و طبیعی بود که تحت تحریم ها امکان تحقق چنین رشدی وجود نداشت.
به گزارش سایت روزنو، اظهارات لاریجانی که چند روز پیش از رد صلاحیت او توسط شورای نگهبان یک نهاد قدرتمند برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 18 ژوئن صورت گرفت یادآور اهمیت انتخابات پیش رو بود. در حالی که لاریجانی حمایت خود را از مذاکره با غرب برای رفع تحریم ها و حل و فصل اختلافات فراتر از مسئله هسته ای ابراز کرده بود "ابراهیم رئیسی" رئیس قوه قضائیه و نامزد انتخاباتی که رقیب لاریجانی در انتخابات قلمداد می شد دیدگاه های بسیار متقاوتی در مورد چگونگی برخورد با تحریم های امریکا دارد.
دو ماه پیش، رئیسی گفته بود ما به جای مذاکره با دشمن باید مشکلات اقتصادی را از طریق مدیریت صحیح ظرفیت های انسانی و طبیعی کشور حل کنیم. با این وجود، رد صلاحیت لاریجانی و سایر اعتدال گرایان و اصلاح طلبان برجسته و منع آنان از شرکت در رقابت انتخاباتی امسال سبب شده تا رئیسی در مسیری بدون حضور هیچ رقیبی راهی پاستور شود.
این نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است. تندروها با جهان بینی اقتدارگرایانه و کاملا ضد امریکایی با بی پروایی مانور می دهند تا رقبای میانه روی خود را از عرصه سیاسی دور کنند و عناصر جمهوریت نظام را براندازند.
جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس توسط امام خمینی بنیانگذار آن نظام ترکیبی از تفسیر او از فلسفه سیاسی شیعه و جمهوری خواهی و سیاست های انتخاباتی بود. این سیستم حاکمیتی، ترکیبی منحصر بفرد از حاکمیت مردمی و اقتدار دینی را به وجود آورده بود.
از دهه 90 میلادی به این سو اما دعوای میان عناصر ایدئولوژیک تر نظام که بیش تر به دنبال بسته تر کردن وضعیت سیاسی و اجتماعی و تبدیل کردن ایران به یک جزیره منزوی بوده اند با نیروهای اصلاح طلب که سعی در گشایش درهای کشور داشته اند وجود داشته است.
آنان در سیاست خارجی نیز با یکدیگر اختلاف نظر دارند چنان چه تندروهای ایدئولوژیک سیاست انزواطلبی را می خواهند و با بهبود رابطه با غرب مخالفت می کنند در حالی که نیروهای اصلاح طلب خواستار تعامل با غرب و راه حل های دیپلماتیک برای حل اختلافات در منطقه و فراتر از آن هستند.
در طول سالیان گذشه نهادهای ایدئولوژیک تلاش کرده اند تا اصلاح طلبان را نابود ساخته و آنان را از دستیابی به موقعیت های مسلط درون نظام بازدارند. پیروزی "محمد خاتمی" در سال 1997 میلادی شورای نگهبان را آزرده خاطر ساخت و سبب شد تا نامزدهای اصلاح طلب بیش تری در انتخابات مجلس سال 2004 میلادی از سوی آن نهاد رد صلاحیت شوند.
انتخابات سال 2009 میلادی که در آن "میرحسین موسوی" نامزد اصلاح طلب حضور داشت نیز مناقشه برانگیز بود. پس از آن آیت الله "هاشمی رفسنجانی" رئیس جمهوری میانه رو سابق از شرکت در رقابت انتخاباتی سال 2013 میلادی از سوی شورای نگهبان منع شد.
پیروزی روحانی رئیس جمهوری میانه رو در آن سال نیز سبب شد تا شورای نگهبان در سال 2017 میلادی اکثریت نامزدهای میانه رو را از شرکت در انتخابات مجلس بازدارد و آنان را رد صلاحیت کرد. الگویی مشهود در اینجا دیده می شود: اعتدال گرایان و اصلاح طلبان تمایل دارند در انتخابات شرکت کرده و پیروز شوند و در مقابل، تندروها با استفاده از نهادها و ابزارهای در دست شان دائما تلاش می کنند تا اعتدال گرایان را رد و حذف کنند. انتخابات امسال شفاف ترین تلاش تندروها در تاریخ معاصر ایران است که نشان می دهد آنان نه تنها رقبای خود را رد صلاحیت می کنند بلکه طرز تفکر آنان را نیز کاملا از فضای سیاسی ایران حذف می کنند".
این نشریه در ادامه می افزاید:"لاریجانی اصلاح طلب نیست اما از جناح عملگرای محافظه کاران برخاسته است. با این حال، حتی او نیز رد صلاحیت شده است. او در هفته های اخیر از لزوم تمرکز بر رشد اقتصادی از طریق ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی و روابط بهتر ایران با قدرت های جهانی از جمله امریکا گفته بود.
او تاکید کرده بود اگر امریکا به برجام بازگردد و به تعهدات خود پایبند باشد مذاکرات گسترده تری امکان پذیر است. برای تندروهای ایران دستور کار لاریجانی ادامه روندی بود که آن را خطرناک می دانستند و تلاش می کردند در دوره روحانی آن را تغییر دهند. آنان نگران نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمنان پس از توافق هسته ای سال 2015 میلادی بودند.
لغو برجام توسط ترامپ درست بازی در زمین تندروها ایران بود. اگر برجام به موفقیت انجامیده بود و دولت روحانی سال ها رشد اقتصادی را به ارمغان آورده بود تصور تحقق سناریوی در جریان فعلی دشوار به نظر می رسید.
اردوگاه سیاسی اعتدال گرایان و اصلاح طلبان در ایران در حال حاضر فاقد حمایت معنادار عمومی است و در مقابل تندروها قدرتی ندارد. آرایش کنونی نامزدها برای انتخابات یک کارزار تشریفاتی را فراهم آورده است. به نظر می رسد اکثر نامزدهای تایید صلاحیت شده از جلیلی تا زاکانی و قاضی زاده در مناظره های تلویزیونی از رئیسی حمایت کرده و پیش از روز انتخابات به نفع او کنار روند.
تنها همتی و مهرعلیزاده نامزدهای اردوگاه اعتدال گرایان هستند که هیچ یک پشتوانه و سابقه سیاسی و یا حمایت عمومی چشمگیری پشت خود ندارند که بتواند برای رئیسی چالش آفرین باشد. رئیسی از سوی تندروترین جریانات سیاسی در ایران از جمله جبهه پایداری برسمیت شناخته شده است از جمله از سوی جلیلی، زاکانی، قاضی زاده که همگی با جبهه پایداری در ارتباط نزدیک هستند. این جبهه سال ها در تلاش بوده تا میانه روها را از صحنه سیاسی ایران حذف کند.
در سالیان اخیر طرفداران آن جریان با در دست گرفتن پلاکاردهایی به روحانی هشدار دادند که به سرنوشت آیت الله هاشمی دچار خواهد شد. زاکانی و قاضی زاده صریحا خواستار بیرون راندن همه طرفداران دیپلماسی با غرب از نظام سیاسی ایران شده بودند. آیت الله "مصباح یزدی" پدر معنوی این جریان از دنباله روی از الگوی کره شمالی برای برنامه هسته ای ایران حمایت کرده بود.
تندروها در ایران که سال ها تحت فشار ناشی از تحریم امریکا در دوره ترامپ بسیار توانمند شده بودند اکنون به دنبال تحکیم قدرت خود هستند. آنان برای رئیسی به منظور دوره خلاء قدرت و ایفای نقش هایی فراتر برنامه ریزی کرده اند. با این وجود، آنان متوجه نیستند که با اقدامات اخیر و رد صلاحیت های صورت گرفته از کلیت سیستم سیاسی ایران مشروعیت زدایی می کنند و خود باعث تضعیف نهادهای قانونگذاری و انتخابی می شوند که در طول چهار دهه گذشته به بقای نظام سیاسی کمک کرده بودند".
در همین حال، روزنامه "تایمز اسرائیل" در گزارشی با بیان این موضوع که شورای نگهبان راه را برای پیروزی یکی از نامزدها (رئیسی) هموار کرده است به تاثیر انتخابات پیش رو بر مذاکرات هسته ای در وین پرداخته و می نویسد:"در حالی که اسرائیل تمرکز خود را بر روی جنگ اخیر در غزه و پیامدهای دیپلماتیک آن معطوف کرده است ایران در حال برداشتن گام های جدی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است اقدامی که می تواند نشانه ای از چگونگی رویکرد مقام های عالی نظام سیاسی ایران به انتخابات باشد.
روز سه شنبه، شورای نگهبان نامزدهای برجسته اصلاح طلب و میانه رو را رد صلاحیت کرد و با حذف موانع اصلی پیش روی ابراهیم رئیسی راه را برای ریاست جمهوری او هموار ساخته است. برای فهم علت رد صلاحیت ها باید به مذاکرات هسته ای و ارتباط نامزدها با آن اشاره کرد.
لاریجانی رد صلاحیت شد. علت آن شاید همسویی او با روحانی بر سر برجام در سالیان اخیر و رویکرد عملگرایانه او در حمایت از این توافق در سال 2015 میلادی بوده باشد. "اسحاق جهانگیری" معاون روحانی و از چهره های اصلاح طلب نیز رد صلاحیت شد.
او به عنوان رابطه میان روحانی و مقام عالی رهبری شناخته می شد. "اوری گلدبرگ" تحلیلگر در مرکز مطالعات میان رشته ای در هرتزلیا در اسرائیل معتقد است که تقسیم بندی نیروهای سیاسی در ایران بین دو اردوگاه "تندرو" و اصلاح طلب" نادرست است و توصیف مناسب و کاربردی تر تقسیم بندی بین "انقلابیون" و "جمهوری خواهان" است.
او می گوید:"انقلابیون احساس می کنند که نظام سیاسی باید رویکرد خصمانه نسبت به جهان پیرامونی خود داشته باشد و می خواهند ایران حضوری گسترده تر در خارج از مرزهایش داشته باشد و از دید آنان قدرت پایدار ایران به توانایی در حفظ موضع انقلابی بستگی دارد. رقبای آنان جمهوری خواهان هستند که معتقدند اگر نظام می خواهد به بقای خود ادامه دارد باید زندگی شهروندان بهبود یافته و آزادی بیش تری را احساس کنند و باید فضا بازتر شود. از دید آنان برای رشد اقتصادی باید رابطه ای حسنه با جهان داشت و این که ایران برای رشد از نظر آنان به جهان نیاز دارد. شورای نگهبان دقیقا نامزدهای این طیف دوم را رد صلاحیت کرده است".
"راز زیمت" پژوهشگر "انستیتو مطالعات امنیت ملی اسرائیل" در تل آویو می گوید:"این یک زمین لرزه سیاسی در ایران است. اگر وضعیت به همین منوال تا روز برگزاری انتخابات باقی بماند این گام بسیار آشکاری است که نشان می دهد مسیر با برنامه ریزی قبلی برای قدرت گیری رئیسی هموار شده است".
این روزنامه اسرائیلی در ادامه می افزاید:"رئیسی در ایجاد کارزار انتخاباتی ضعیف است. او امروز محبوبیتی در جامعه ایران ندارد و به نظر می رسد نهادهایی که که مسیر او را برای پیروزی در انتخابات هموار کرده اند نیز از این موضوع آگاه هستند و به همین خاطر رقبایش را حذف کردند".
"گلدبرگ" می گوید:"آنان نامزدی را انتخاب کرده اند که از حمایت عمومی برخوردار نیست. رئیسی در سال 2017 میلادی به طرز قاطعی از روحانی شکست خورد. آنان می دانند که رئیسی از هیچ پشتیبانی عمومی ای برخوردار نیست. در نتیجه، هر کاری را انجام می دهند تا او در انتخابات پیروز شود". "زیمت" می گوید:"این اولین باری است که در انتخابات ریاست جمهوری ایران رقابتی وجود ندارد".
این روزنامه در ادامه می افزاید:"چینش نامزدهای فعلی در انتخابات نشان می دهد که مقام های عالی در ایران نمی خواهند میانه روها که خواهان روابط بهتر با غرب هستند به توافق با امریکا دست یابند. اراده ای برای پیروزی تندروها در انتخابات وجود دارد.
این اراده وجود دارد که این تندروها باشند که بگویند این ما هستیم که با امریکا به توافق رسیدیم چرا که از موضع قدرت وارد شدیم نه از موضع به زعم آنان سازشکارانه دولت روحانی. در نتیجه، به نظر می رسد اراده ای وجود دارد که دولت روحانی موفق نشود تا پیش از انتخابات به توافقی با غرب دست یابد".