- ترامپ وزیر خزانه داری (وزارت تحریم) خود را معرفی کرد: اسکات بسنت کیست!؟
- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
اولین وزیر اخراجی احمدی نژاد: احمدينژاد از ما استفاده كرد تا حياط خلوتش را ايجاد كند
روزنامه آرمان- علی زمانی: با وجود گذشت يكسال از عمر دولت تدبير و اميد هنوز مشکلات به جا مانده از دولتهای نهم و دهم حرف داغ محافل است. هنوز نوك تيز پيكان انتقادات روي وزراي احمدينژاد نشانه رفته است و تلاش آنها براي دوري از رئيس دولتهای نهم و دهم ادامه دارد. اين موضوع سرفصل اغلب گفتوگوهاي ميان موافقان و مخالفان است. اما اينكه چه كساني قصد اين كار را دارند موضوعي است كه بايد به صورت موضوعي آن را بررسي كرد و نميتوان تمام منتقدان احمدينژاد را با يك چوب راند. پرويز كاظمي از آن دست افرادي است كه در اين جريان آسيب ديده است. او كه وزير مستعفي احمدينژاد است در گفتوگوي صريح با «آرمان» از اختلاف نظرش با احمدينژاد پرده برداشت.
اختلاف نظر شما با دولتهاي گذشته و شخص احمدينژاد موضوعي است كه اين روزها رسانهاي شده و برخي آن را جهتدار ميدانند. براي شكافتن اين اختلاف نظر بايد فلاش بكي به گذشته بزنيم. چه شد كه وزير دولت نهم شديد؟
موضوع اصلي كه در دولت نهم و در بدو تشكيل وجود داشت اين بود كه احمدينژاد افرادي كه به عنوان كابينه بخواهد از آنها استفاده كند را در كنار خود نداشت. همين موضوع باعث شد 4 تن از وزراي پيشنهادي او در مجلس شوراي اسلامي راي نياورند. اما از آنجايي كه بايد كابينه تشكيل ميشد او به حلقههاي بعدي خود روي آورد. درمورد وزارت رفاه هم اين موضوع وجود داشت. بعد از اينكه سيدمهدي هاشمي در مجلس شوراي اسلامي راي نياورد آقاي مددي به عنوان سرپرست انتخاب شد. در آن زمان همه تصور ميكردند مددي به عنوان وزير پيشنهادي به مجلس معرفي خواهد شد. اما از سوي ديگر در نشستي كه من با سيدمهدي هاشمي داشتم گزينه حضورم در كابينه مطرح شد. اين تصميم در جلسهاي با حضور ثمره هاشمي و احمدينژاد قطعي شد و من بهعنوان وزیر پيشنهادي به مجلس معرفي شدم.
در آن زمان اختلاف نظري با احمدينژاد نداشتيد؟
اينگونه كه اختلاف نظر كلي وجود داشته باشد خير. اما در روزي كه قرار بود من و احمدينژاد با هم صحبت نهايي را انجام دهيم، او ميثاقنامهاي را روبهروي من گذاشت. به احمدينژاد گفتم شرايط من در گذشته هم از نظر جايگاه درآمدي و هم از نظر مديريتي بهتر بوده است ضمن اينكه حضور در كابينه محدوديتهايي هم براي من ايجاد خواهد كرد. اين بحث همين جا مختومه ماند و قرار بعدي ما در صحن علني مجلس بود.
در آن زمان نگاهتان به احمدينژاد چگونه بود؟
آن زمان احساس ميكردم با انتخاب احمدينژاد مديريت اسلامي در كشور شكل گرفته است و تنها به دنبال خدمت به كشورم بودم.
در صحن علني چه گذشت؟
احمدينژاد در صحن علني مجلس جملهاي خطاب به نمايندگان گفت كه شايد احساس ميكرد من پي آن را خواهم گرفت. او گفت:
«كاظمي را خدا به من داد». زماني كه من پشت تريبون رفتم به نمايندگان مجلس
عرض كردم كه احمدينژاد ميثاقنامهاي را براي پذيرفتن اين پست به من داد
اما من ميثاقم را 25 سال پيش با نظام و انقلاب بستم و هيچ ميثاقي را با آن
عوض نميكنم. در ميان 4 وزيري كه براي بار دوم به مجلس معرفي ميشدند من
بيشترين راي را داشتم و لازم است ذكر كنم كه در آن زمان مجلس بهشدت با
وزراي پيشنهادي احمدينژاد مخالفت ميكرد.
ريشه اين اختلاف نظر به كجا برميگردد و از چه زماني احساس كرديد احمدينژاد آن شخصي كه نشان ميداد نيست؟
در مديريت كلان كشور بايد مسائل تخصصي بررسي شوند درحالي كه در كابينه ميديديم كارها و تصميمات كارشناسي شده نيست. براي مثال تغيير ساعتهاي روز. تمام دنيا ساعتهاي خود را بر اساس طلوع و غروب خورشيد تنظيم ميكنند تا بتوانند بيشترين استفاده را از طول روز ببرند. اما احمدينژاد عادت داشت بر خلاف جهت آب شنا كند. در اين موضوع هم همه ديدند كه چه اتفاقي رخ داد. در پايان مجلس ورود كرد و قانوني براي تغيير ساعت وضع كرد تا دولت نتواند در آن دخالت كند. در برههديگري از زمان احمدينژاد در جلسه كابينه گفت برنامه چهارم توسعه را قبول ندارد و رسما اعلام كرد ميخواهد برنامه خودش را پيگيري كند. اگر دقت كنيد ميبينيد كه در طول دولت هم هيچ آماري از تحقق برنامه چهارم توسعه و سند چشمانداز 20 ساله ارائه نشد. من در آن زمان برداشتم از وزارت اين بود كه چنين پستي عصاره راي مردم است و نبايد بله و خير آن نظر شخصي باشد. وزير بايد بتواند در جايگاه خودش نظرات كارشناسي را به كار ببندد. در برهه ديگري از زمان كه تقريبا 5 يا 6 ماه از آغاز به كار دولت ميگذشت احمدينژاد در هيات دولت گفت: « آقايان وزرا؛ از اين پس شما وزراي جهاني هستید. ما از اين پس جهان را مديريت ميكنيم» من آن زمان با خودم فكر كردم با اين شرايط و مشكلات در كشور چطور احمدينژاد ميگويد كه ما جهان را مديريت ميكنيم. شما ميبينيد كه اين تفكر به مرور از زبان خود او در طول 8 سال بارها و بارها اعلام شد. تفكر من اين بود كه با اين موضعگيريها در سازمان ملل و جامعهجهاني بايد پاسخگو باشيم. اين شد كه امروز هم بر اين باورم كه بيشتر تحريمها به خود احمدينژاد بازميگردد و ادبيات جهاني او اين وضعيت را رقم زده است.
اين موضوعات باعث شد كه شما به نتيجه استعفا برسيد. برخورد احمدينژاد با اين موضوع چگونه بود؟
من و الهام و احمدينژاد براي طرح اين مشكلات از سوي من تشكيل جلسه داديم. من در آن جلسه همه اين حرفها را به احمدينژاد گفتم و نتيجه آن هم استعفاي من بود. چراكه من به هيچوجه نميتوانستم با او ادامه همكاري دهم. من اعتقادم بر اين بود كه مدير بر 2 بال اختيار و مسئوليت استوار است اما احمدينژاد قصد داشت اختيار را از من سلب كند.
انتقاداتي كه امروز به دولتهای نهم و دهم وارد ميكنيد را همان زمان هم ميگفتيد؟
بله. براي مثال در مورد سفرهاي استاني من بر اين باورم كه يك شو بوده است. چرا كه در سفرهاي استاني شما ميخواهيد چه چيز جديدي به مردم بگوييد؟يا چه كاري ميخواهيد انجام دهيد؟ بودجه استانها بر اساس مصوبه مجلس تعيين ميشود پس اين كار توضيح بوده است. در صورتي كه از نظر شخص رئيسجمهور نيازي در يك استان احساس شود بازهم بايد آن در رديف بودجه به مجلس ارائه شود. مگر نهاد رياستجمهوري از خود تنخواه يا بودجهاي دارد كه بخواهد يك پروژه را با وعده به مردم محقق كند. بنابراين جدايي از آنجايي اتفاق ميافتد كه كسي بپرسد چه اتفاقي براي مصوبات استاني بدون بودجه افتاد.
اين اتهام به وزراي احمدينژاد وارد ميشود كه آنها با او به جايگاه فعلي رسيدهاند. پس نبايد از او انتقاد كنند. در اينباره چه صحبتي داريد؟
ببينيد اولا هر كسي که پستي در كشور دارد مديون خون شهداست. در ضمن به من بگوييد آنهايي كه در كشور پست دارند قبل از آن چه كار ميكردند. در عين حال رزومه كاري من قبل از وزارت مشخص است و همين رزومه بود كه احمدينژاد را به انتخاب من وا داشت. ضمن اينكه احمدينژاد از ما استفاده كرده است نه ما از او و وزارتخانه دولت. چرا كه احمدينژاد در آن زمان مجبور بود كساني را به مجلس معرفي كند كه راي اعتماد بگيرند تا او بتواند زمان بخرد و حلقه نفوذي اوليهاش را وارد كند. ما اينها را ديدیم كه از او جدا شديم.
از جريان وزارت و دولتهای نهم و دهم فاصله بگيريم. شما خود را متعلق به كدام جريان ميدانيد؟
ببينيد من فرا جناحي فكر ميكنم. صراحتا ميگويم كدام يك از آقايان ميتوانند توضيح شفاف و مشخصي از جناح راست و چپ ارائه كنند؟آيا تا به حال نشستهاند تا وجه تمايزهاي اين 2 جناح را مشخص كنند. در واقع اين طور نيست. اين جناحها تنها سليقه است. مساله اين است كه ما تكليف را با خودمان مشخص كنيم كه حفظ فكر و دسته ما اولي است يا حفظ نظام و جمهوري اسلامي. من ترجيح ميدهم طبق بيانات مقام معظم رهبري اصلاحطلب اصولگرا و اصولگرا اصلاحطلب باشم. اعتقاد من اين است كه ما بايد به كشور كمك كنيم و فرقي نميكند زير كدام پرچم. مهم حل مشكلات مردم است.
عملكرد دولت يازدهم را چگونه ميبينيد؟اين روزها سالگرد دولت تدبير و اميد است. فكر ميكنيد روحاني و كابينهاش موفق بودهاند؟
دولت يازدهم گرفتاريهاي زيادي دارد. اين دولت وارث تمام مشكلات و كمبودهاي دولت گذشته است و راه دشواري در پيش دارد. اما من اعتقاد دارم با تزريق مديریت سالم، كاربلد و دلسوز و با تمركز بر افزايش توليد ناخالص داخلي ميتوان بر مشكلات فائق آمد. اما بايد واقعگرا بود. متاسفانه ما از امارات هم از لحاظ توليد ناخالص ملي عقبتر هستيم و بايد بپذيريم كه با وجود اينهمه امكانات نتوانستهايم بهرهبرداري مناسبي داشته باشيم.
سخن آخر؟
حرف آخر اينكه زمان دولت براي سروسامان دادن به اوضاع كشور محدود است البته مردم هم بايد صبور باشند. دولت هم بايد از تجربيات گذشته استفاده كند و اعتماد از دسترفته مردم را باز گرداند.