- بزرگترین اشتباه رضا پهلوی از نگاه ظریف
- عکسی لو رفته از عروسی خواهرزاده احمدینژاد در ترکیه
- کدام دستاوردهای دولت رئیسی را می توان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
- رهبر انقلاب: توانمندسازی معیشتی معلمان همیشه مورد تأکید است
- اعلام جرم دادستانی تهران علیه برخی از فعالان رسانه ای به دلیل انتشار مطالبی درباره نیکا شاکرمی
- واکنش کیهان به گزارش BBC درباره نیکا شاکرمی
- آن ها که در ایران می مانند و می خواهند آن را بسازند این مقاله را بخوانند / ۱۰۰۰ سال حکومت ایلیاتی و ۸۰۰ سال تعطیلی عقل و اندیشه و علم
- واکنش عباس عبدی به خودکشی پزشکان
- یک خرج عجیب در بودجه برای مجلس جدید: مگر چه خبره!؟
نواندیش- پرهام غنی: ۲۰ سال پیش آمریکایی ها عزم لشکر کشی برای سرکوب گروهی را کردند که روزی خودشان برای پیشی جستن در جنگ سرد آن را تجهیز و به جان روس ها انداخته بودند؛ با این حال پس از فروپاشی ساختار نظام دو قطبی ویروس طالبان به همت واشنگتن و متحدان منطقه ای اش چنان تکثیر شده بود که نه تنها ملت خسته افغانستان که حتی همسایگان آن از جمله ایران نیز از آن در امان نبودند؛ در آن مقطع حتی جمهوری اسلامی همکاری های موثری با آمریکا و متحدانش برای سرنگونی طالبانی داشت و دنیا به نوعی حس می کرد چنین اقدامی ضروری و اجتناب ناپذیر است.
با این حال چرا با وجود گذشت ۲۰ سال جنگ این همه هزینه آمریکا این کشور را ترک و شرایط دوباره برای بازگشت طالبان فراهم شد؟ چرا همگان از دولت مرکزی تا تهران چاره را در به رسمیت شناختن طالبان دیدند گویی که به این نتیجه رسیدند که این گروه حذف شدنی نیست؟!
پاسخ به این سوال را نخست باید در ساختار جنگ قدرت در منطقه و دیگری در سیاست خارجی همیشگی واشنگتن در غرب آسیا دید؛ سیاستی که همواره نه در خدمت حل و فصل بحران ها بلکه در کنترل آن به نفع منافع ملی خودش بوده است؛ واشنگتن دگرسازی و استفاده از این دگرها را همواره در دستور کار خود قرار داده بنابراین ترجیح می دهد که به جای حذف کامل، آنان را در خدمت خود بگیرد ؛ پس با این اوصاف نباید از ایالات متحده که خود یکی از دلایل بحران در منطقه است گله کرد که چرا در چنین مقطعی افغانستان را ترک می کند!
دوم اینکه استفاده از گروه های نیابتی به اهرمی مهم در رقابت های منطقه ای تبدیل شده بنابراین همه کشورهای منطقه ترجیح می دهند به جای تلاش برای حذف این گروها روی به تعامل یا بهره گیری از آن ها بیاورند؛ به عنوان مثال پاکستان در تمامی این سال ها نقش پررنگی در تقویت و حمایت از طالبان در راستای منافع خود داشته است؛ پس تا زمانی که نظام امنیت دسته جمعی در غرب آسیا به وجود نیاید جولان این چنین گروه هایی اجتناب ناپذیر است.
در نهایت هم باید گفت که تفکرات طالبانی به واسطه سال ها تلاش برای اشاعه بنیادگرایی ریشه عمیقی در بسیاری از کشورهای منطقه یافته که تیشه به ریشه آن ها زدن لزوما با توپ و تفنگ میسر نخواهد بود؛ با این اوصاف تا زمانی که ایالات متحده منطقه را ترک نکند و سطح تنش کشورهای منطقه به میزان قابل قبولی کاهش نیابد نمی توان امید چندانی به بهبود شرایط در سراسر منطقه داشت!
خداوند ملت عزیز افغانستان را از شر ویروس طالبان در امان نگاه دارد