- شهرام همایون خطاب به رضا پهلوی: اگر کوچکترین عرق ملّی دارید نباید از حمله به ایران دفاع کنید
- خبرگزاری دولتی آذربایجان: پزشکیان به آذربایجان سفر میکند
- بازخوانی زندگی و سوابق رئیس شهید سازمان اطلاعات سپاه؛ سردار محمد کاظمی که بود!؟
- سخنگوی دولت: با وجود بیاطمینانی به مذکرات، مسیر مذاکرات را ترک نمیکنیم/دهکهای اول تا سوم میتوانند ۱۱ قلم کالا دریافت کنند
- خر شیطان هم کم آورد اما خر کیهان و شریعتمداری نه!
- وقتی همه مشغول مبارزه با سگگردانی بودند، اسرائیل در خاکمان پهپاد میساخت
- حسین شریعتمداری: موافقان مذاکره هم خائناند هم احمق!
- جمهوری اسلامی: با افرادی که بنام ایدئولوگ نظام، عوامفریبی کردند برخورد شود / صداوسیما از افراد کم سواد و مشکوک پاکسازی شود
- سخنگوی کاخ سفید: با ایران در ارتباطیم!
۲۰ سال پس از ۲۰۰۱؛ شیوع دوباره ویروس "طالبان"
نواندیش- پرهام غنی: ۲۰ سال پیش آمریکایی ها عزم لشکر کشی برای سرکوب گروهی را کردند که روزی خودشان برای پیشی جستن در جنگ سرد آن را تجهیز و به جان روس ها انداخته بودند؛ با این حال پس از فروپاشی ساختار نظام دو قطبی ویروس طالبان به همت واشنگتن و متحدان منطقه ای اش چنان تکثیر شده بود که نه تنها ملت خسته افغانستان که حتی همسایگان آن از جمله ایران نیز از آن در امان نبودند؛ در آن مقطع حتی جمهوری اسلامی همکاری های موثری با آمریکا و متحدانش برای سرنگونی طالبانی داشت و دنیا به نوعی حس می کرد چنین اقدامی ضروری و اجتناب ناپذیر است.
با این حال چرا با وجود گذشت ۲۰ سال جنگ این همه هزینه آمریکا این کشور را ترک و شرایط دوباره برای بازگشت طالبان فراهم شد؟ چرا همگان از دولت مرکزی تا تهران چاره را در به رسمیت شناختن طالبان دیدند گویی که به این نتیجه رسیدند که این گروه حذف شدنی نیست؟!
پاسخ به این سوال را نخست باید در ساختار جنگ قدرت در منطقه و دیگری در سیاست خارجی همیشگی واشنگتن در غرب آسیا دید؛ سیاستی که همواره نه در خدمت حل و فصل بحران ها بلکه در کنترل آن به نفع منافع ملی خودش بوده است؛ واشنگتن دگرسازی و استفاده از این دگرها را همواره در دستور کار خود قرار داده بنابراین ترجیح می دهد که به جای حذف کامل، آنان را در خدمت خود بگیرد ؛ پس با این اوصاف نباید از ایالات متحده که خود یکی از دلایل بحران در منطقه است گله کرد که چرا در چنین مقطعی افغانستان را ترک می کند!
دوم اینکه استفاده از گروه های نیابتی به اهرمی مهم در رقابت های منطقه ای تبدیل شده بنابراین همه کشورهای منطقه ترجیح می دهند به جای تلاش برای حذف این گروها روی به تعامل یا بهره گیری از آن ها بیاورند؛ به عنوان مثال پاکستان در تمامی این سال ها نقش پررنگی در تقویت و حمایت از طالبان در راستای منافع خود داشته است؛ پس تا زمانی که نظام امنیت دسته جمعی در غرب آسیا به وجود نیاید جولان این چنین گروه هایی اجتناب ناپذیر است.
در نهایت هم باید گفت که تفکرات طالبانی به واسطه سال ها تلاش برای اشاعه بنیادگرایی ریشه عمیقی در بسیاری از کشورهای منطقه یافته که تیشه به ریشه آن ها زدن لزوما با توپ و تفنگ میسر نخواهد بود؛ با این اوصاف تا زمانی که ایالات متحده منطقه را ترک نکند و سطح تنش کشورهای منطقه به میزان قابل قبولی کاهش نیابد نمی توان امید چندانی به بهبود شرایط در سراسر منطقه داشت!
خداوند ملت عزیز افغانستان را از شر ویروس طالبان در امان نگاه دارد