- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
بازگشت دوره اشکنه به سفره مردم!
آرمان ملی - مطهره شفیعی: «مرحوم گاندی چگونه زندگی کرد؟ ما هم باید همینطور باشیم، اگر به سمت زندگی برویم که به خودمان متکی باشیم (با هزاران سختی که دارد) و تحریمها را تحمل کنیم، میتوانیم.» این اظهارات احمدیبیغش نماینده دلواپس مجلس سوالات زیادی را در ذهن ایجاد میکند. زندگی گاندیوار از نظر این نماینده چه مختصاتی دارد؟ شاید احمدیبیغش به فلسفه تصمیمات گاندی آگاه نیست که چنین سخن میگوید. گاندی در مدتهای طولانی روزه میگرفت و از آن به عنوان یک ابزار مبارزاتی استفاده میکرد. با اعتصاب غذا آنقدر به مخالفان فشار میآورد تا خواستههای او را تأمین کنند. در بیوگرافی وی اشاره شده است که خام خواری سرآغاز پایبندی جدی وی به آیین برهمایی بوده بدون کنترل جامعی بر نوع خوراک، وی در گام برداشتن در مسیر آئین برهما به شکست میرسید. بنابراین تغذیه گاندی تاثیر گرفته از عدم تامین مواد غذایی نبود بلکه او خود را همراه مردم و روزه را به مثابه ابزار مهمي در مبارزه منفي ميدانست.
او به خواست خود تصمیم به تغییر سبک زندگی گرفت و دیگران را وادار به تغییر نکرد بنابراین این مقایسه احمدیبیغش محلی از اعراب ندارد. بهطور قطع زندگی گاندیوار مسیر درستی برای رفع تحریمها نیست، چراکه در این صورت بر نارضایتی مردم افزوده و مسئولان از حمایت مردمی تهی میشوند که بطور طبیعی طرف مقابل نه تنها دلیلی برای رفع تحریمها نخواهد داشت بلکه با استناد به نارضایتی مردم بر شدت تحریمها افزوده خواهد کرد. برخی این اظهارات بیغش را نوعی آمادهسازی برای توجیه مشکلاتی میدانند که شاید در دولت رئیسی سبب نارضایتی مردم شود. یکی از چالشهای جدی دولت رئیسی انتظارات اقتصادی مردم و بهبود وضعیت معیشتی است و همین موضوع با توجه به ادعاهای حامیان رئیسی در زمان دولتهای یازدهم و دوازدهم و همچنین تخریب دولت روحانی به بهانه عدم تامین معیشت جامعه به مشکل بزرگی برای رئیسی تبدیل خواهد شد. اصولگرایان و تخریب گران دولت روحانی بهخوبی آگاه هستند که وضعیت کشور به نحوی نیست که وضعیت اقتصادی به یکباره بهبود پیدا کرده و معیشت مردم تامین شود بنابراین تنها راهکاری که این روزها به ذهنشان خطور میکند تبلیغ سادهزیستی و دعوت مردم به فراموش کردن زندگیای است که در زمان روحانی از نبود آن گله میکردند.
اشکنه باز میگردد
بسیاری این جمله علم الهدی خطیب جمعه مشهد در سال91 در دولت احمدینژاد را به یاد دارند: «اگر مرغ در دسترس نيست آن را با يك ماده پروتئيني ديگر جايگزين كنيد. مشهديها مگر اشكنه پياز داغ را يادتان رفته و آن زندگي را فراموش كردهايد؛ مگر قرار است برنامه همان باشد كه قبلا بوده است.» پس از دولت احمدینژاد چرا چنین توصیههایی ارائه و اشکنه خوری تجویز نشد. در سال 95 علم الهدی اظهارات متفاوتی داشت. او گفت:« متأسفانه شاهدیم که هر سال شب عید قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند و مردم از وضعیت حداقلی نیز برخوردار نیستند و در این آغاز سال جدید در برابر زن و فرزند خود احساس سرافکندگی میکنند.» حالا که قرار است رئیسی سکان اداره اجرایی کشور را در دست بگیرد، باز هم صحبتهایی از جنس اشکنه شنیده میشود و این بار گاندی تمثیل سکوت در برابر وضعیت معیشتی خواهد بود.
زندگی همانند شعب ابیطالب
با توجه به مواضع ناهمگون در دولتهای مخالف بعید نیست با آغاز دولت سیزدهم، انتقادات به قطعی برق در این روزها و هجمه به دولت روحانی فراموش شود و زندگی در شعب ابیطالب را یادآوری کرده و مردم را دعوت به صبوری و تحمل کنند. یا به نوشته عصر ایران، دیر نباشد که صداوسیما گزارش برود که در بیبرقی به چه درجههای معنوی خواهیم رسید و به سلوک عرفانی دست پیدا خواهیم کرد. اینکه بتوانیم با توجه به شرایط اقتصادی که داریم، زندگی کنیم یک تصمیم درست است. اینکه بدانیم دخل و خرجمان چقدر است، اتفاق نکویی است اما این تصمیم نباید مربوط به یک دوره خاص باشد. شاید بد نبود در اوج تحریمهای ترامپ علیه ایران هم کمی از این حرفها میشنیدیم. کاش آن موقع هم برخی به یاد گاندی میافتادند. نکته پایانی اینکه گاندی در مبارزه منفی و برای رهایی از استعمار هند به آن شیوه روی آورد نه آن که به عنوان استراتژی همیشگی انتخاب کند و دیگران را هم به آن توصیه کند.