- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
عباس عبدی: صداي اعتراض خوزستانیها درآمده؛ چه بايد كرد؟
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: مسائل خوزستان به نقطهاي رسيده كه همه اتفاق نظر دارند؛ حق متوجه مردم است. هر چند به نظر بنده نيازي نبود كه فرياد مردم بلند شود تا مسئولان امر متوجه اين حق شوند. خوشبختانه آقایان، بدون استثنا سفرهاي زيادي به خوزستان ميكردند و وضع آنجا را میدیدند. براي فهم مشکلات مردم حتي نيازي نبود پاي درددل آنان بنشينند، كافي بود نگاهي به ظاهر و سر و روي خرمشهر كنند تا متوجه عمق ماجرا شوند. اين كه ميگويند رنگ رخساره نشان ميدهد از سِرِّ ضمير؛ در اينجا كار برد دارد.
اگر سه دهه پس از جنگ به خرمشهر و آبادان وارد شويم و همچنان آثار جنگ و خمودگی چهرهها در آن ديده شود و از ميراث گذشته آن فقط تعداد زياد نمايندگان مجلس آن، باقي مانده باشد (اين شهر سه نماينده در مجلس دارد) و هيچ نشان مثبت ديگري در آن نبينيد، در اين صورت واضح بود كه ماجرا چيست؟
من هميشه در اين فكر بودم كه حتي اگر حقوق مردم آنجا را هم توجه نمیکردند، باز هم کوشش برای زدودن آثار جنگ يك الزام و ضرورت بود، حال چگونه چنين چيزي انجام نشده است، پرسش مهمي است. اگر گزارشهای فساد در منطقه آزاد خرمشهر اعلام و رسیدگی میشد کل ماجرای خوزستان برای همه روشن میشد.
اصلا مسأله برای آقایان روشن بود مگر ممکن است در حکومتی که، برای گرفتن اجازه نشر کتاب، واژه واژه کتابها به دقت خوانده و معنای محتمل آن شکافته و طعم آن مزه می شود، از بی آبی یا وضعیت خوزستان بیخبر باشند؟
اكنون كه صداي اعتراض خوزستانیها درآمده است، ميتوان پرسيد كه چه بايد كرد و از كجا بايد آغاز كرد؟ سعي ميكنم كه در پاسخ به اين پرسش نكات اصلی و ریشهای مورد نظرم را طی چند یادداشت تقديم كنم.
مساله اين است كه آيا خوزستانيها يك شبه متوجه مشكلات خود شدهاند و راه اعتراض را پيش گرفتهاند؟ آيا پيشتر معترض نبودهاند؟ مگر ممكن است؟ اگر اعتراضي كردهاند چرا شنيده نشده است؟ يا اگر اعتراض کردهاند پس چرا عمل نشده است؟ از چه طريقي اعتراض كردهاند؟ آيا اعتراض آنان با واكنش منفي امنيتي مواجه شده است؟ شیوههاي مدني و ممکن اعتراضي انان كه در دسترس و مجاز بوده كدام است؟
در پاسخ ابتدا به دو نمونه نمايندگان مجلس و رسانهها ميتوان اشاره كرد.
۱- مگر نه اين كه مردم خوزستان ۱۸ نماينده در مجلس دارند، و صدها نماينده در شوراي شهر و چند نماينده در مجلس خبرگان. پس چرا اين نمايندگان كه بايد صداي قانونی اين مردم باشد و مطالبات آنان را به صورت مدنی و قانوني پيگيري كنند تا كارد مشکلات به استخوان مردم نرسد در اين ماجراي اخير حضوری ندارند؟
پاسخ اين است كه آنان براي انجام اين وظیفه انتخاب نشدهاند، و اصولا با ايده درد مردم بيگانه هستند، چون از دل رقابتي آزاد و نمايندگي واقعي بيرون نميآيند. تا هنگامي كه مردم نتوانند، نمايندگان واقعي خود را در ساختار حقوقي و سياسي داشته باشند؛ صداي اعتراض آنان از تريبونهاي سياسي و حقوقي بازتاب پيدا نميكند، و كسي نخواهد بود كه حقوق مردم را پيگيري و به نتيجه برساند، در نتيجه مردم بيدفاع شده و اقدام موثر و ملموس حقوقی و سیاسی نميتوانند انجام دهند.
این وضع ادامه پیدا میکند تا هنگامي كه زخم مشکلات، عفونت ميكند و سراسر بدن را فرا ميگيرد و هيچ آنتيبيوتيكي درد آن را آرام نميبخشد و عفونت را خشك نميكند. اگر خوزستان نمایندگان واقعی داشت اجازه نمیدادند که ۳۰ سال پس از جنگ چنین وضعی در آنجا حکمفرما باشد.
پرسشي كه حكومت بايد از خود بپرسد اين است كه اكنون در خوزستان با چه كسي طرف است؟ با مردمی که فاقد نمايندگي حقوقی هستند؟ يا سران عشاير و طوايف، يا نهادهاي مدني مثل شوراها، يا احزاب، یا سندیکاها و ...؟ خوب هنگامي كه هيچ گونه نمايندگي كردن را براي مردم به رسميت نشناسيم، نتيجه همين خواهد شد كه هر گونه اعتراض به درگيري و تقابل منجر شود.
نمايندگيهاي موجود نماينده و حلّال مسائل مردم نيستند و قادر به نمايندگي مطالبات مردم نميباشند، زيرا آنان از خلال فيلتر نظارت استصوابي بيرون آمدهاند و نه از رقابت واقعی مردم. به همين دليل آنان بخشي از مساله هستند و نه بخشي از راهحل. در نتيجه انان در اين ماجرا غايب هستند و جرات حضور در ميان مردم را ندارند. بايد در تهران و در مجلس دنبال مسدود كردن فضاي مجازي باشند و نه تامين آب و برق و شغل برای مردم. آنان بايد مطالبات ولينعمتان خودشان را پيگيري كنند، اين ولینعمتان هر که هستند مردم خوزستان نیستند.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.