- خشم علم الهدی از تصمیم نظام برای مذاکره: مذاکرات شنبه بیتوجهی به تکلیف شرعی و دینی است / برای این برجام لعنتی هم رفتند، نشستند، حرف زدند و خندیدند
- کاظم صدیقی: برجام عبرت بزرگی بود، برخیها دستپاچه شدند و رفتند بتن ریختند / مذاکره مستقیم با آمریکا در شأن ما نیست
- ایران در حال بررسی ارائه پیشنهاد یک توافق هستهای موقت به امریکا، پیش از ادامه مذاکرات برای دستیابی به یک توافق جامع است
- ذاکریان: اصل مذاکره مهم است نه مستقیم یا غیرمستقیم بودن آن / آقایانی که فرصتها را سوزاندند، باید پاسخگو باشند
- خوش بینی وزیر خارجه تندرو ترامپ به مذاکرات روز شنبه در عمان!
- حضور حسن روحانی بر سر مزار والدین خود (عکس)
- خبر امیدوارانه علی اکبر صالحی از مذاکرات عمان
- ماجرای عزل شهید صیاد شیرازی و خلع دو درجه او
- علت شکایت از حسام الدین آشنا این توئیت است
- بمبافکن «بی ۲» در یک قاب عجیب (عکس)
ایران، روسیه و چین بازندگان شاخص توافق آمریکا با پاکستان و سعودی بر سر افغانستان هستند
یک کارشناس مسائل شبه قاره هند گفت: اگر بلاتکلیفی در صحنه سیاست خارجی ایران وجود نداشت قطعا به این سادگی از کنار سقوط شهرهای مهم افغانستان عبور نمیکردند تا در شهری مانند هرات، اسماعیل خان به عنوان یک فرمانده جهادی و والی آن شهر که از ایران درخواست کمک کرده بود به دست طالبان اسیر شود.
پیرمحمد ملازهی در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به سوالی در خصوص انفعال کشورهای همسایه افغانستان از جمله ایران نسبت به تحولات همسایه خود در حالی که شهرهای این کشور یکی پس از دیگری به دست طالبان در حال سقوط بوده و سقوط پایتخت و ارگ ریاست جمهوری نیز دور از ذهن نبود، گفت: واقعیت این است که در قبال آینده افغانستان معاملهای در دوحه میان آمریکا، پاکستان و عربستان سعودی شکل گرفته تا طالبان به قدرت برگردند و امارت اسلامی گزینهای است که از سوی ایالات متحده و نیروهای همسویش در این منطقه انتخاب شدهاند تا به جای نیروهای لیبرال دموکراتی که از سال ۲۰۰۱ در افغانستان مستقر شدهاند، قرار بگیرند؛ در واقع واشنگتن از نیروهای دموکرات و حقوق بشر در افغانستان عبور کرده است.
وی ادامه داد: معامله شکل گرفته در قطر بازندگان و برندگانی دارد که تا اینجای کار برندگان سعودی و پاکستان و بازندگان شاخص ایران، هند، روسیه و چین هستند.
این کارشناس مسائل افغانستان گفت: انفعالی که ناظران صحنه افغانستان به آن اشاره میکنند در اصل در ارتباط با ایران اندکی قابل درک است اما در سمت دیگر، پاکستانیها بسیار جدی وارد جنگ شدهاند و نیروهای نظامی این کشور به صورت رسمی در جبهه طالبان قرار گرفتهاند و خبرها حاکی از آن است که در روزهای اخیر ۲۰ تا ۲۵ هزار نیروی رادیکال از مرزهای پاکستان وارد افغانستان شدهاند.
وی افزود: در رابطه با تحولات همسایه شرقی دو نگاه در ایران وجود دارد؛ نخست نگاهی است که اولین بار از سوی آقای حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان مطرح شد و معتقد است که استقرار امارت اسلامی در افغانستان یک واقعیت است و ما نیز باید برای کم شدن خطرات، این مساله را پذیرفته و با آنها کار کنیم که البته این تفکر در میان نیروهای امنیتی کشورمان هم طرفدار دارد و طالبان را بهتر از نیروهای لیبرال دموکرات میداند؛ حال سوال این است که این نگاه تا چه میزان با منافع ایران همخوانی دارد که پاسخ من این است که همخوانی ندارد.
وی افزود: نگاه دوم این است که علیرغم پذیرش طالب به عنوان واقعیت صحنه افغانستان، این مساله نیز نباید فراموش شود که در صورت قدرت گرفتن و استقرار امارت اسلامی، این گروه فضا را برای نیروهای رادیکال که بخش قابل توجهی از آن دشمن ایران بوده و در سوریه و عراق با جمهوری اسلامی جنگیده است را باز میکند و این امنیت ملی کشورمان را به خطر خواهد انداخت. در این میان اما به نظر میرسد تهران نتوانسته است میان این دو نگاه تعادل ایجاد کند و بلاتکلیف است.
ملازهی گفت: اگر بلاتکلیفی در صحنه سیاست خارجی ایران وجود نداشت، قطعا به این سادگی از کنار سقوط شهرهای مهم افغانستان عبور نمیکردند تا در شهری مانند هرات، اسماعیل خان به عنوان یک فرمانده جهادی و والی آن شهر که از ایران درخواست کمک کرده بود به دست طالبان اسیر شود.
وی افزود: در شمال افغانستان نیز همین انفعال را از سوی همسایگان شمالی افغانستان شاهد بودیم که انتظار میرفت روسیه، تاجیکستان و ازبکستان به درخواستهای ژنرال دوستم برای حفظ مزار شریف پاسخ مثبت دهند که این اتفاق هم محقق نشد و این شهر سقوط کرد؛ معلوم است که این کشورها هم متوجه شدهاند که معامله صورت گرفته در دوحه قویتر از آن است که بتوان از تحقق آن جلوگیری کرد.
این تحلیلگر مسائل شبه قاره گفت: با استقرار امارت اسلامی، قطعا برنامه بعدی آمریکا جمع و یکپارچه شدن نیروهای رادیکال از مناطق مختلف آسیا در افغانستان است تا آنها را برای مقابله با ایران، روسیه و چین تجهیز کند و من تردیدی ندارم که این انفعال تهران به نفع کشورمان تمام نخواهد شد.

اگه ایران مستقیما یا غیر مستقیم هم وارد نبرد با طالبان میشد مانند رفتن در باتلاق بود و به این راحتی کاری از پیش نمی برد. چون جمعیت عظیمی از مردم افغانستان حامی طالبان هستند و از دولت مستقر ناامید بودند. از طرفی اشرف غنی هم سیاست قذافی و محمد مرسی را در پیش گرفته بود و باید سزای در آغوش آمریکا رفتن را میدید.